۲۵ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۵
آمریکا در شوک عرضه کینزی با  تاثیرات تاخیری کرونا
شوک های عرضه و تقاضا در اقتصاد کرونایی آمریکا

آمریکا در شوک عرضه کینزی با تاثیرات تاخیری کرونا

پوسیدگی در اقتصاد نمی تواند به آسانی بهبود یابد و نفی شدت بحران، آن را درمان نمی کند. زیرا هم اکنون بیماری همه گیر کووید ۱۹ با کاهش ظرفیت تولید اقتصادی آغاز شد و شوکی برای عرضه در اقتصاد بود که اکنون به سمت بحران تقاضا در آمریکا میل پیدا کرده است.

فاطمه محمدی پور؛ بازار: سایت تحلیلی نیویورک تایمز اخیرا مقاله ای با قلم «نیل ایروین» با عنوان «اقتصاد در حال تجربه سقوط تقاضا» منتشر نموده که ترجمه آن در ادامه می آید.

پوسیدگی در اقتصاد نمی تواند به آسانی بهبود یابد و نفی شدت بحران آن، نمی تواند  مشکل اقتصاد را حل کند.  به رغم این مهم - ملتی درگیر با اعتراضات سراسری و تشنج و خشونت پلیس - برای اولین بار در طی سه ماه گذشته بوی خوش بینی اقتصادی در هوا را استشمام می کنند. کارفرمایان در ماه می میلیون ها شغل به لیست حقوق و دستمزد خود اضافه کردند و نرخ بیکاری کاهش یافت و این مهم تعجب بزرگی برای پیش بینی کننده ها که انتظار داشتند نرخ بیکاری افزایش یابد، بود. مشاغل در حال بازگشایی هستند و میزان مرگ و میر کرونا ویروس در حال کاهش. دولت ترامپ آغاز فعالیت اقتصادی را اعلام کرده است. همه این موارد خبرهای خوب و به مراتب بهتر از گزینه ادامه سقوط در فعالیتهای اقتصادی است.

اما نشانه های واضحی وجود دارد که فروپاشی فعالیتهای اقتصادی مشکلات حرکتی را ایجاد کرده است که طی ماه یا شاید سالها به وجود خواهند آمد که اگر این مشکلات محدود نشوند، می توانند در سطح گسترده تری باعث  بدبختی بشر شده و زخم های ماندگار برای خانواده ها ایجاد کنند. می توان گفت در اثر بحران کرونا، یک پارچگی اقتصاد شکسته شده است و به میلیونها اتصال - بین کارگران و کارفرمایان، شرکت ها و تامین کنندگان آنها، وام گیرندگان و وام دهندگان – در کشور آسیب وارد شده است. شواهد تاریخی نشان میدهد بحران های شدید اقتصادی تأثیرات تأخیری عظیمی در پی خود داشته اند.

«اریک رهوچوی» مورخ دانشگاه کالیفرنیا در این ارتباط گفت: اکنون بسیاری از کارشناسان با تاثیرات تاخیری بحران اقتصادی ناشی از ویروس کرونا مخالفت می کنند – دقیقا همانطور که در دهه ۱۹۳۰ این مخالفت ها وجود داشت. در آغاز رکود، هیچ کس نمی خواست اعتراف کند که این وضعیت در واقع یک بحران است. واقعیت این است که اقداماتی که دولت انجام داد با توجه به دامنه بحران کافی نبود و تاثیرات تاخیری بحران باقی مانده است.

 تعداد زیاد استخدامی های جدید به ظاهر عالی را در نظر بگیرید. واضح است که بسیاری از کارگرانی که به طور موقت در ماه مارس و آوریل مرخص شده اند، در ماه مه به کار خود بازگشتند، از جمله کارگران رستوران ها و کارگران ساختمانی که به اماکن شغلی خود بازگشتند و رشد دوباره تا حدودی به لطف بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار کمک فدرال، صورت گرفت. سایر داده ها به یک بحران شدید - سقوط تقاضا - اشاره دارد و این امر بر بسیاری از گوشه های اقتصاد تأثیر خواهد گذاشت.

 با وجود سود خالص اشتغال در ماه مه، اخراج کارمندان بخش های خارجی شرکت ها که به طور مستقیم تحت تأثیر بیماری همه گیر قرار گرفته اند، تعطیل اجباری مسافرتها، رستورانها و صنایع وابسته نشان از کمبود تقاضای گسترده در اقتصاد است. هفته گذشته، دفتر بودجه کنگره تلاش کرد هزینه فعالیت های اقتصادی کل را که طی یک دهه آینده از بین می رود مشخص کند. هزینه از بین رفتن این مشاغل ۱۵.۷ تریلیون دلار است که منعکس کننده فعالیت اقتصادی کمتر و نیروهای ضد تورمی است که قیمت ها را کاهش می دهد.

 ما می دانیم که بحران اقتصادی و روند بهبود کند  برای هزینه های طولانی مدت و رفاه چقدر بد است. کارشناسان اکنون پیش بینی می کند که به علت بحران کرونا و روند کند بهبود اقتصادی، اقتصاد در دهه آینده تقریباً بد خواهد بود، اما تأکید می کند که انتخاب سیاست درست می تواند وضعیت را تاحدودی تغییر دهد. اقتصاد دستگاهی غول پیکر است که در آن هزینه های مصرف یک شخص درآمد شخص دیگری را ایجاد می کند.

 بیماری همه گیر کووید ۱۹ با کاهش ظرفیت تولید اقتصادی آغاز شد و شوکی برای عرضه در اقتصاد بود، زیرا بسیاری از انواع فعالیتهای تجاری به دلیل نگرانی های بهداشت عمومی تعطیل شدند. در مواقع عادی، وقتی شوک تأمین منفی (مثلاً یک سال خشکسالی که باعث کاهش محصولات کشاورزی شود یا تعرفه جدید که واردات را گرانتر می کند) ایجاد شود، کارکنان بخشهایی که مستقیماً تحت تأثیر قرار می گیرند، صدمه خواهند دید اما اقتصاد به طور کلی تعدیل می شود. اما بحران ناشی از ویروس کرونا آنقدر بزرگ و ناگهانی است که سازوکارهای تنظیم معمول نمی توانند به راحتی وضعیت را تعدیل کنند.

در طی این بحران، افرادی که به دلیل قرنطینه کار خود را از دست می دهند به راحتی نمی توانند کارهای جدیدی پیدا کنند، زیرا بخش اعظمی از اقتصاد در همان زمان تعطیل است.

مشاغل در معرض خطر بسته شدن هزینه های احتمالی را کاهش داده اند: در حال حاضر یک هتل، به فکر مبلمان جدید یا نرم افزار جدید نیست  و تقاضای مصرف کننده برای برخی کالاهای به ظاهر بی خطر کاهش می یابد زیرا این کالاها با بخشهایی که تعطیل هستند، کامل می شوند. با بسته شدن هتل ها مردم ماشین های کمتری خریداری می کنند زیرا نیازی به سفر ندارند. رستوران ها بسته شده اند، بنابراین مردم به لباس های فانتزی احتیاج ندارند زیرا آنها نمی خواهند مانند سابق بیرون روند.

نتیجه این است که اختلال در قسمت عرضه اقتصاد به سمت تقاضا سرایت می کند که شوک عرضه کینزی نام دارد. وارونگی بحران تقاضا توسط اقتصاددان بزرگ آن دوران از جمله جان مینارد کینز شرح داده شده است. باید گفت تقاضا با عرضه در ارتباط است و این دو جدا از یکدیگر نیستند. شوک تقاضا  با اثرات منفی خود، شروع به صدمه زدن به بخشهای عمده اقتصاد کرده است. این بحران نشان داد بهبود صدمات عمیق به بافت اقتصادی کار ساده ای نبوده و حتی پاسخی که به نظر می رسد  بزرگ است، اغلب کافی نیست.

 در نهایت می توان گفت که اقتصاد ایالات متحده امریکا در حال حاضر گیج کننده و هرج و مرج گونه است بنابراین کارشناسان اقتصادی و سیاسی باید  تمرکز خود را بر روی نیروهای اساسی جهت بهبود امور و ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضا کنند – در غیر این صورت  ایالات متحده امریکا در دهه پیش رو با شکوفایی اقتصادی و سیاسی مواجه نخواهد شد و باید تاثیرات تاخیری بحران ناشی از بیماری همه گیر کووید ۱۹ را تحمل کند.

کد خبر: ۲۴٬۱۲۵

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha