بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی نیوزلوک گزارشی با قلم «جورجیو کافایرو» با عنوان «روابط عربستان و چین از دیدگاه آمریکا» منتشر نموده است. ترجمه متن گزارش در ادامه می آید.
نفوذ فزاینده چین در خاورمیانه نگرانی بزرگ برای کاخ سفید بوده به همین دلیل دولت بایدن انرژی قابل توجهی را در تلاش برای دور کردن عربستان سعودی از مدار نفوذ چین به کار گرفته است. سفر جنجالی بایدن به جده در ژوئیه ۲۰۲۲، تقویت حضور نظامی آمریکا در آبهای نزدیک شبه جزیره عربستان و تلاشها برای وارد کردن پادشاهی به توافقات ابراهیم را باید در این زمینه درک کرد.
در طی قرن بیست و یکم، مرکز گرانش ژئواکونومیک جهان از آمریکای شمالی و اروپا به آسیا تغییر مکان می دهد
با این حال واشنگتن نمی تواند برای دور کردن ریاض از پکن بیش از این تلاش کند. سعودی ها و چینی ها بر این باورند که به شدت به یکدیگر نیاز دارند. در طی قرن بیست و یکم، مرکز گرانش ژئواکونومیک جهان از آمریکای شمالی و اروپا به آسیا تغییر مکان می دهد.
جریان نفت و گاز کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به مراتب بیشتر از غرب در حال حرکت به سمت شرق بوده و عربستان سعودی خود را در حال ادغام در آسیا از نظر تجارت، بازرگانی، معاملات انرژی و سرمایه گذاری می بیند.
ایالات متحده آمریکا مدتهاست که متوجه شده هیچ ابزاری برای تغییر چنین پویاییها که صرفاً در قرن بیست و یکم با ظهور چین بهعنوان نیروگاه اقتصادی عظیم رخ می دهند، ندارد. با این حال دولت بایدن معتقد است که ایالات متحده آمریکا می تواند در مورد ابعاد خاصی از روابط چین و عربستان که بیشتر کاخ سفید را ناراحت می کند، تفاوت ایجاد کند. این ابعاد عبارت است از روابط رو به رشد امنیتی، نظامی، دفاعی و فناوری بین ریاض و پکن و همچنین صحبت های زیادی در مورد شروع تجارت عربستان سعودی و چین با ارزهای غیر دلاری.
جهت حفظ چشم انداز کلی، ایالات متحده ضامن امنیت عربستان سعودی باقی می ماند و پکن در آستانه جایگزینی واشنگتن با این ظرفیت نیست
جهت حفظ چشم انداز کلی، ایالات متحده ضامن امنیت عربستان سعودی باقی می ماند و پکن در آستانه جایگزینی واشنگتن با این ظرفیت نیست. تعداد کمی از سعودیها میگویند که به زودی میتوانند برای دفاع از تمامیت ارضی و امنیت ملی پادشاهی در بحبوحه بحران منطقهای روی چین حساب کنند. شراکت اقتصادی چین و عربستان و روابط دوجانبه میتواند مبتنی بر فعالیتهای تجاری باشد و سپس به مرور زمان به حوزههای دیگری مانند دفاع گسترش یابد. در حال حاضر نشانه هایی از روابط ریاض با پکن در این مسیر وجود دارد.
در اواخر سال ۲۰۲۱، سی ان ان گزارش داد که چینی ها به عربستان سعودی کمک می کنند تا برنامه موشکی بالستیک بومی خود را توسعه دهد. چین همچنین پهپادهای خاصی را به عربستان سعودی فروخته است که ایالات متحده از ارائه آنها به پادشاهی خودداری کرده است.
تیم بایدن همچنین از دورنمای تجارت نفت عربستان سعودی و چین به یوان ناراضی است. چنین تحولی به جنبش دلارزدایی شتاب زیادی می بخشد. با توجه به اینکه امارات متحده عربی اولین قرارداد گاز طبیعی مایع (LNG) خود را به یوان با چین در اوایل سال جاری انجام داد، احتمالاً عربستان سعودی یوان را برای فروش نفت بپذیرد.
هواوی، بزرگترین سازنده تجهیزات مخابراتی جهان، در حال ارتقای حضور خود در عربستان سعودی و سایر کشورهای خاورمیانه است. دولت ترامپ بر امارات متحده عربی فشار آورد تا از شرکت فناوری چند ملیتی چین فاصله بگیرد.
تیم بایدن به تلاش برای متقاعد کردن سعودی ها و سایرین در منطقه برای کنار گذاشتن هواوی ادامه خواهد داد. با این حال، انجام موفقیت آمیز این کار برای کاخ سفید چالش برانگیز خواهد بود، با توجه به اهمیت این غول فناوری چینی برای اهداف بزرگتر چشم انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی.
کاخ سفید انرژی زیادی را صرف تلاش برای عادی سازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل می کند. قبل از انتخابات ۲۰۲۴ دولت بایدن به دنبال یک پیروزی بزرگ در سیاست خارجی است و به نظر می رسد تمام تمرکز بر روی آوردن عربستان سعودی به توافقنامه ابراهیم است. با این حال، دور کردن ریاض از پکن انگیزه مهم دیگری در تلاش برای ایجاد توافق عادی سازی بین پادشاهی و تل آویو است.
به نظر می رسد دولت بایدن معتقد است که توافق عربستان و اسرائیل می تواند نفوذ پکن بر ریاض را محدود کند. به عنوان بخشی از یک بازی بزرگ، دولت بایدن احتمالاً تضمینهای امنیتی خاصی را به سعودیها ارائه میکند، سلاحهای پیشرفتهتری به آنها میفروشد و در صورت پیوستن ریاض به توافقنامه ابراهیم از برنامه هستهای پادشاهی حمایت میکند و همچنین از سعودیها میخواهد که هرگز میزبان چینی ها برای ایجاد پایگاه نظامی و غیره نباشند.
با توجه به توافق دیپلماتیک ایران و عربستان با میانجیگری چین که در ماه مارس امضا شد، جایگاه رو به رشد چین در خاورمیانه نگرانی فزاینده ای برای دولت بایدن و رئیس جمهور بعدی آمریکا خواهد بود. اما باید سیاستگذاران در واشنگتن درک کنند که هر تحولی که به منافع چین در خاورمیانه کمک می کند، لزوماً ایالات متحده آمریکا را تهدید نمی کند.
کار دیپلماتیک چین برای وارد کردن عربستان سعودی و ایران به دوره جدیدی از تنش زدایی می تواند به ثبات منطقه کمک کند - چیزی که ایالات متحده به طور غریزی نباید با آن مخالفت کند. به همین ترتیب، چین از عادی سازی روابط امارات متحده عربی و اسرائیل در سال ۲۰۲۰ حمایت کرد و احتمالاً پکن هیچ مخالفتی با گسترش توافقنامه ابراهیم نخواهد داشت.
نباید انتظار داشت که عربستان سعودی به دلیل هرگونه توافقی که دولت بایدن با ریاض منعقد می کند، از چین خیلی دور شود حتی اگر نهاد سیاست خارجی ایالات متحده به شدت خواهان آن نتیجه باشد. چندین دهه فجایع سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه، ریاض را در مورد نگه داشتن تمام تخم مرغهای های خود در سبد آمریکا عصبی کرده است. اکنون عصر چندقطبی است و درخواست از عربستان سعودی برای انتخاب یک طرف بین غرب و شرق، مورد استقبال سعودی ها قرار نخواهد گرفت زیرا برخلاف مقامات واشنگتن، آنها رقابت آمریکا و چین را بازی با مجموع صفر نمی دانند.
علاوه بر این، امیدهای دولت بایدن برای توافقی بین عربستان سعودی و اسرائیل که می تواند به مهار نفوذ پکن در خلیج فارس منجر شود، غیرواقعی به نظر می رسد. در حالی که شاید بتوان دولت بایدن را بلندپرواز و بزرگ اندیش دانست، برنامه های آن برای ایجاد زمینه برای چشم انداز جدیدی در خاورمیانه که منجر به کاهش نفوذ چین می شود، قابل اجرا نیستند.
نظر شما