۲۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۷
اگر بحرین واگذار نمی شد، ایران امروز ابرقدرت خلیج فارس بود| دسیسه انگلیسی آغشته به حماقتهای پهلوی
گفتگوی بازار با دیپلمات سیاست خارجی؛

اگر بحرین واگذار نمی شد، ایران امروز ابرقدرت خلیج فارس بود| دسیسه انگلیسی آغشته به حماقتهای پهلوی

ظهره وند می گوید: با توجه به موقعیت بحرین در نزدیکترین مرزهای آبی قطر و عربستان، اگر ایران این واگذاری را انجام نمی داد، می توانست امروز دارای یک هاب بزرگ با جمعیت ۹۵ درصدی شیعه باشد.

تهمینه غمخوار؛ بازار: ۲۴ اردیبهشت‌ماه ۱۳۴۹ نمایندگان مجلس شورای ملی در دوره محمدرضا شاه پس از استماع گزارش نمایندگان سازمان ملل، به جدا شدن بحرین از ایران رأی دادند و این جزیره نفت‌خیز و استراتژیک که از پیش از دوران اسلامی تحت حاکمیت ایران بود از کشور منفک شد و حاکمیت چندصدساله ایران بر استان چهاردهم آن زمان پایان پذیرفت.

محمدرضا پهلوی در شهریورماه سال ۱۳۴۹ در حالی که در آن زمان بالغ بر سه میلیون و هشتصد هزارتن نفت از چاههای نفتی بحرین استخراج می شد، اعلام کرد که با توجه به این که ذخایر مروارید بحرین به پایان رسیده است، بحرین از نظر ایران دیگر اهمیتی ندارد. همچنین، هویدا نخست وزیر وقت هم گفت که به هیچ کس مربوط نیست. دختر خودمان بود، به هر کس می‌خواستیم شوهرش دادیم. بر همین اساس، در روز ۲۳ مرداد ۱۳۵۰، جزیره بحرین، در پی جدایی از سرزمین مادری اعلام استقلال کرد و در همین راستا، تهران و منامه مرزهای دریایی میان خود را تعیین و تصویب کردند و روابط دوجانبه را در همه زمینه‌ها آغاز نمودند.

در حالی که رژیم شاه نخستین کشوری بود که یک ساعت پس از اعلام استقلال، بحرین را به رسمیت شناخت، واگذاری بحرین در واقع یکی از نقاط تاریک تاریخ معاصر ایران است که دسیسه انگلیسی (بریتانیا از طریق انعقاد قراردادهای گوناگون کوشیده بود تا این سرزمین را تحت حاکمیت خود درآورد و نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد) و خیانت پهلوی در آن نمایان است.

بنابراین، ایران بحرین را از دست داد و شاه پس از کوششهای بسیاری در نهایت تنها موفق شد یک موافقتنامه درباره جزایر سه ‌گانه از سران انگلیس و قبایل عربی بگیرد که امارات بعدها این توافق را زیر سوال برد.

در همین راستا و با توجه به اهمیت موضوع جدایی بحرین از ایران به عنوان میراث وطن فروشی محمد رضا پهلوی، خبرنگار بازار گفتگویی با «ابوالفضل ظهره وند» سفیر سابق ایران در افغانستان و ایتالیا و کارشناس مسائل بین الملل انجام داده که در ادامه می خوانیم.

اگر بحرین واگذار نمی شد، ایران امروز ابرقدرت خلیج فارس بود| دسیسه انگلیسی آغشته به حماقتهای پهلوی

* دلایل واگذاری بحرین توسط محمدرضا پهلوی چه بوده است؟

مقطعی که این اتفاق نامیمون رخ داد، مقطعی است که جا به جایی قدرت میان امریکا و انگلیس در حوزه خلیج فارس در حال وقوع بود و شاه به عنوان به ژاندارم منطقه در حال پروراندن این رویا در سر خود بود که به نمایندگی از امریکا، حوزه خلیج فارس را تحت قلمرو خود دارد و در حال خلاص شدن از شر حضور انگلیسی ها است.

در چنین مقطعی، محمد رضا تصور می کرد که منطقه خلیج فارس در کنترل او است و اهمیتی ندارد که بحرین که در قعر خلیج فارس واقع شده، از ایران جدا شود؛ در حالی که البته با انگلیسی ها نیز وارد مذاکراتی شده بود. در واقع، او بحرین را در بدل به تصرف درآوردن یا بازپس گیری سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی با انگلیس گفتگو کرده بود؛ به طوری که متن آن گفتگو ها موجود، اما، فاش نشده است.

شاه پهلوی با مسئله رفراندم در بحرین با وجود مخالفت بدنه اجتماعی موافقت کرد، انگلیسی ها هم یک بازی را آغاز کردند و پهلوی هم این حماقت را به خرج داد و آن چه که نباید، اتفاق افتاد و بحرین واگذار شد

لذا، از این زاویه بحرین برای شاه اهمیتی نداشت و او بیشتر به فکر این سه جزیره بود کماکان که انگلیس هم دسیسه هایی انجام می داد. در همین راستا، شاید باید این دو مسئله هم زمان با یکدیگر رخ می داد، زیرا در ابتدا شاه پهلوی با مسئله رفراندم در بحرین با وجود مخالفت بدنه اجتماعی موافقت کرد، اما انگلیسی ها، یک بازی را آغاز کردند و پهلوی هم این حماقت را به خرج داد و آن چه که نباید، اتفاق افتاد.

در خصوص جزایر، پهلوی تحت بازی انگلیس قرار گرفت و همین مسئله موجب شد که ایران هنوز دارای مشکلات مرتبط با این سه جزیره است. شاه ایران هنگامی که متوجه این بازیهای انگلیسی ها شد در حالی که سه روز به پیدایش امارات مانده بود، نیروهای خود را وارد کرد و بر سه جزیره مسلط شد و آنها را به تصرف خود در آورد.

نکته مهم این است که هرگز، پهلوی دارای نگاه بلندمدت نبود و نمی دانست که اگر بحرین را حفظ کند، معادلات تاریخ در بلند مدت تا چه اندازه به نفع ایران خواهد بود و ما امروز با این مسئله مواجه نبودیم که حتی بر سر نام خلیج فارس با کشورهای عربی دچار مشکل باشیم.

*چه اتفاقی رخ می داد اگر پهلوی، بحرین را واگذار نمی کرد؟

در آن برهه، یکی از نمایندگان نسبت به واگذاری بحرین معترض بود و حتی در مجلس شورای ملی گریه کرد. اما، هیچکس به نظرات او اهمیتی نداد. لذا، می توان گفت که یکی از قطعه های کور تاریخ نیز همین موضوع است. از طرفی، پهلوی می دانست که انگلیسی ها، دیگر دارای شانس و فرصت در خلیج فارس نیستند. اما این مسئله مشخص نیست که چرا او این حماقت را مرتکب شد در حالی که می دانست که انگلیسی ها در حال رفتن هستند.

از طرفی، اتفاقی هم رخ نمی داد زیرا نه انگلیس می توانست با شاه برخورد کند و نه برای امریکاییها مهم بود که بحرین دست ایران یا دارای استقلال باشد. انگلیس ها بر آن موضوع تاکید داشتند. محمدرضا پهلوی بر سه جزیره تمرکز داشت که از اواخر ۱۹۰۳، انگلیسی ها آن منطقه را اشغال کردند، زیرا پیش از آن کسانی که در ابوموسی بودند، به عنوان کارگزار ایران در نظر گرفته می شدند. از این رو، شاه مترصد این مسئله بود که این جزایر را به دست آورد.

در خصوص موضوع بحرین هم این خواست انگلیسی ها بود که بحرین به استقلال دست یابد؛ در حالی که شاه هم به این موضوع توجه نکرد یا حتی شاید تمایل نداشت که آینده این اقدام را مشاهده کند. یک نکته پنهان که در رابطه با این قضیه مطرح می شود این است که آیا شاه نسبت به جریان فراماسونری تعهدی داشته و چه دستوری بوده که پذیرفته است؟ حتی با وجود آنکه انتخاباتی در آن زمان برگزار شد، انگلیسی ها به شیطنتها و دسیسه هایی دست زدند، در حالی که اگر درست برگزار می شد، شاید بحرین هم به جدایی از ایران دست نمی زد.

* اهمیت ژئواکونومیک بحرین چیست؟ اگر بحرین در اختیار ایران می ماند چه ظرفیت اقتصادی برای کشور به همراه داشت؟

جنبه ژئوپلیتیک بحرین از بعد ژئواکونومیک آن قوی تر است. این کشور با برداشت نفت و جمعیت اندکی که دارد، از موقعیت خوبی برخوردار است. در حالی که بهره داری از ذخایر نفتی بحرین برای ایران اهمیت داشته، اما این موضوع هم وجود دارد که اگر بحرین از ایران جدا نمی شد، عملا برخی از آبهای سرزمینی ایران با قطر و عربستان تداخل پیدا می کرد؛ کما اینکه ما امروز بر سر میدان آرش با کویت و عربستان مشکل پیدا کرده ایم.

حال اگر در بحرین حضور داشتیم، مسئله تغییر می کرد. در واقع، بستر زیر دریا یعنی حوزه خلیج فارس به عنوان حوزه سرزمینی ما به جای دیگری انتقال پیدا می کرد. حتی با قطر می توانستیم در حوزه چاههای مشترک از موضع قوی تری برخوردار باشیم. بحرین در حال حاضر از این جرئت برخوردار نیست که در خصوص منابع و ذخایر مشترک با عربستان یا قطر به چانه زنی خاصی بپردازد؛ در حالی که این کشور کاملا تحت کنترل عربستان است.

با توجه به اینکه بحرین در نزدیکترین مرزهای آبی به قطر و عربستان واقع شده، ما می توانستیم دارای یک هاب بزرگ با جمعیت ۹۵ درصدی شیعه باشیم که متاسفانه ضربه پدر و پسر پهلوی با واگذاری های خود، ایران را از این موهبت ها محروم کرد

در آن زمان، ما می توانستیم از منابع عظیمی برخودار شده و بحرین هم امروز می توانست به امارت اول یا دوم در خلیج فارس و به عنوان یک پایگاه و سکوی صادراتی ایران به قطر و هم به عربستان تبدیل باشد. با توجه به اینکه بحرین در نزدیکترین مرزهای آبی به قطر و عربستان واقع شده، ما می توانستیم دارای یک هاب بزرگ با جمعیت ۹۵ درصدی شیعه باشیم که متاسفانه ضربه پدر و پسر پهلوی با واگذاری های خود، ایران را از این موهبت ها محروم و به مسئله جبران ناپذیری تبدیل کرد.

اینکه پیشتر به نقش فراماسونری اشاره کردم، این مسئله به خوبی در رضاشاه نمایان است. اگر رضا شاه قره سو را به ترکیه واگذار نمی کرد و یا دشت ناامید به افغانستان واگذار نمی شد، وضعیت متفاوت بود و ما در حال حاضر نخجوان را در اختیار داشته، مستقیم با گرجستان مرتبط بودیم و به مناطق قفقاز جنوبی راحتتر دسترسی داشتیم؛ ضمن اینکه تهدیدات ژئوپلیتیکی ما نیز کاهش پیدا می کرد. ما این ظرفیتها را از دست داده ایم و این مسئله نشان دهنده نفوذ انگلیس و جریان فراماسونری است.

دوره پهلوی نشانگر وقایع تلخی از فضاحتهای رضا شاه و محمدرضا پهلوی است که کمتر بدان پرداخته شده است

در خصوص ماجرای بحرین هم، فضاحت پهلوی درحدی بود که اگر محمدرضا پهلوی آن سه جزیره را نمی گرفت، مشکلات داخلی زودتر پدیدار می شد. دوره پهلوی نشانگر وقایع تلخی از فضاحتهای رضا شاه و محمدرضا پهلوی است که کمتر بدان پرداخته شده است. اگر این قضیه اتفاق نمی افتاد و بحرین جدا نمی شد، ایران امروز یک ابرقدرت در خلیج فارس بود.

کد خبر: ۲۳۷٬۲۰۲

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha