تهمینه غمخوار؛ بازار: پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جنگ روسیه و اوکراین، که در اواخر فوریه ۲۰۲۲ آغاز شد، منجر به بحث های جدی در خصوص نقشی که مسیرهای حمل و نقل مختلف می توانند ایفا کنند، شده است. قفقاز جنوبی یکی از مهم ترین مناطق ژئواستراتژیک و یک مسیر حمل و نقل بین اروپا و آسیا است؛ در حالی که همسایگان آن شامل سه کشور بلندپرواز اوراسیا یعنی روسیه، ترکیه و ایران هستند.
با وجود اینکه سه جمهوری قفقاز جنوبی از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از نظر سیاستی مسیرهای متفاوتی را در پیش گرفته اند، اما سرنوشت آنها به طور جدایی ناپذیری با یکدیگر پیوند خورده و ارزیابی تهدیدات امنیتی در حال ظهور بدون اتخاذ وضعیت فعلی غیرممکن است.
در همین راستا، برخی از کارشناسان مسائل قفقاز معتقدند که کریدورهای حمل و نقل فعلی و بالقوه ای که از منطقه وسیع تر قفقاز جنوبی_خزر می گذرد، سود اقتصادی بیشتری برای کشورهای مختلف ایجاد خواهند کرد. از نظر آنها، راه مواصلاتی که از چین شروع می شود و از آسیای مرکزی، دریای خزر، قفقاز جنوبی و ترکیه تا اروپا می گذرد، یکی از کوتاه ترین و مطمئن ترین مسیرهای اتصال شرق و غرب است که یک فرصت طلایی برای کوتاهتر و ایمنتر کردن این مسیر با ایجاد کریدور زنگزور ایجاد خواهد کرد.
با این حال، ایران به عنوان یکی از همسایگان این منطقه، با راه اندازی کریدور زنگزور مخالف است. تحلیلگران معتقدند که با افتتاح این کریدور، تهران با این خطرات مواجه خواهد شد: جمهوری آذربایجان ۱۵ درصد از ۳۵۰ میلیون متر مکعب گاز ارسالی از طریق ایران به نخجوان را به عنوان هزینه ترانزیت پرداخت می کرد. با افتتاح کریدور جدید، ایران ممکن است این سود را از دست بدهد.
اگر یک خط لوله گاز از آذربایجان به ترکیه از طریق کریدور زنگزور ساخته شود، ضرر درآمد گاز ایران ممکن است بسیار زیاد باشد
همچنین، یک قرارداد فروش گاز بین ترکیه و ایران در سال ۱۹۹۶ به امضا رسیده که بر اساس آن توافق، ترکیه سالهاست که از ایران گاز خریداری کرده است. در حالی که ترکیه برای هزار متر مکعب گاز ۴۹۰ دلار به ایران می پردازد، می تواند همین مبلغ را با ۳۳۵ دلار از جمهوری آذربایجان خریداری کند. بنابراین، اگر یک خط لوله گاز از جمهوری آذربایجان به ترکیه از طریق این کریدور ساخته شود، ضرر درآمد گاز ایران ممکن است بسیار زیاد باشد.
افزون بر این، پروژه خط لوله گاز از ترکمنستان از طریق ایران به ترکیه و سپس به اروپا در سال ۲۰۱۷ به دلیل اختلافات مالی مسدود شد. ترکمنستان اکنون می تواند این گاز را از طریق جمهوری آذربایجان به اروپا برساند که این مسئله موجب ضرر و زیان برای ایران می شود؛ ضمن اینکه اهمیت خط لوله ایران به ارمنستان نیز کاهش یافته است. پروژه خط لوله ترانس خزر با حمایت آمریکا ممکن است دوباره مطرح شود. این خط لوله که از ترکمن باشی، پایتخت ترکمنستان، تا آذربایجان امتداد خواهد داشت، ممکن است با خطوط لوله فعلی که از جمهوری آذربایجان، گرجستان و ترکیه می گذرد ادغام شود.
طرفداران راه اندازی زنگزور، معتقدند که با در نظر گرفتن پتانسیل این مسیر، می توان روابط اقتصادی و تجاری بین کشورهای واقع در این منطقه وسیع جغرافیایی را تقویت کرد و به توسعه کل منطقه انگیزه مضاعفی داد
اما طرفداران راه اندازی زنگزور، مدعی هستند با در نظر گرفتن پتانسیل این مسیر، می توان روابط اقتصادی و تجاری بین کشورهای واقع در این منطقه وسیع جغرافیایی را تقویت کرد و به توسعه کل منطقه انگیزه مضاعفی داد. در این راستا، نقش جمهوری آذربایجان در ایجاد کریدور شرق_غرب و افزایش عملکرد آن مورد استقبال کشورهای متحد و همکار آن قرار گرفته؛ در حالی که باکو درصدد است تا سیاست فعال همکاری در قالب های مختلف را به منظور افزایش عملکرد این کریدور حمل و نقلی هرچند با توسل به زور و فشار بر ارمنستان به اجرا در آورد.
در حالی که مطالعات مختلفی از سوی ترکیه و آذربایجان انجام شده که اهمیت این مسیر را برای توسعه تجارت جهانی توجیه میکند، اما تحقیقات دانشگاهی کافی هنوز به این موضوع اختصاص داده نشده است. با این حال، برخی از محققین و متخصصین در مسائل اروپای شرقی و منطقه قفقاز استدلال کرده اند که در پس زمینه جنگ در اوکراین، ارمنستان نباید ساخت یک مسیر مهم حمل و نقل جدید بین اروپا و آسیا را به تاخیر بیندازد؛ ضمن اینکه نتیجه جنگ دوم قره باغ نیز برای اولین بار چشم اندازهایی را برای روابط تجاری جدید و همکاری اقتصادی در منطقه باز کرده است.
وضعیت منطقه با وجود رقابتهای بازیگران
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تشکیل دولتهای مستقل جدید، منطقه قفقاز جنوبی را بار دیگر در صف مقدم رقابت قدرت جهانی قرار داد. بر همین اساس، این منطقه اکنون یکی از مناطق ژئوپلیتیکی متنوع است که نقش مهمی در حمل و نقل منابع خزر ایفا می کند. با این حال، قفقاز جنوبی با چندین درگیری طولانی ناشی از فروپاشی نظام کمونیستی مواجه شده است.
با وجود اینکه جمهوری آذربایجان مناطق خود را آزاد کرده است، اما معتقد است که تهدیدات احتمالی برای امنیت ملی این کشور همچنان وجود دارد. در اواخر سپتامبر ۲۰۲۰، عملیات ضد تهاجمی که توسط آذربایجان آغاز شد، با میانجیگری روسیه به پایان رسید با وجود آنکه اختلافات و تنشها میان آذربایجان و ارمنستان باقی ماند. مقامات باکو معتقدند که جنگ قره باغ، اراده سیاسی رهبری آذربایجان و ظرفیت نظامی آن را برجسته کرد، زیرا آذربایجان حریفی را شکست داد که مورد حمایت بازیگران منطقه ای و غیرمنطقه ای بود.
در این میان، اگرچه کشورهایی نظیر گرجستان و روسیه عضو ناتو نیستند، وضعیت امور در قفقاز جنوبی تا حد زیادی تحت تأثیر روابط بین غرب و روسیه قرار دارد. روسیه حتی در همان ابتدای استقلال خود که در تلاش بود پس از فروپاشی اقتصادی و نظامی بهبود یابد، منطقه را رها نکرد و در دو دهه گذشته، با پرکردن خلأ غرب به خوبی عمل کرده است و تنها کشوری نیست که به منطقه علاقه مند است.
ایران معتقد است با احداث این کریدور قرار است نفوذ سیاسی آن در منطقه تضعیف شده و در عین حال پیامدهای منفی اقتصادی را نیز متحمل شود
یکی دیگر از بازیگران منطقه ای، ایران است که همانطور که ذکر شد، مخالف ساخت زنگزور و حامی سر سخت ارمنستان در این منطقه است. ایران از ابعاد تهدیدات ناشی از ساخت زنگزور آگاه است و معتقد است با احداث این کریدور قرار است نفوذ سیاسی آن در منطقه تضعیف شده و در عین حال پیامدهای منفی اقتصادی را نیز متحمل شود.
برای اولین بار در چند قرن اخیر، ایران و روسیه منافع مشترکی در منطقه قفقاز جنوبی دارند که به یک مشارکت استراتژیک تبدیل شده است. ایران، همچنین تمایل دارد با معرفی ترکیه به عنوان محور اصلی ناتو از حضور ترکیه در منطقه جلوگیری کند. جمهوری اسلامی بر این باور است که کریدور زنگزور اساساً یک پروژه مشترک میان آذربایجان و ترکیه است که مورد حمایت ایالات متحده و اتحادیه اروپا قرار دارد و هدف آن ایجاد ارتباط ترکیه با متحد خود یعنی جمهوری آذربایجان و دسترسی آن به دریای خزر است.
ترکیه نیز یک بازیگر تاثیرگذار در آسیای مرکزی و قفقاز است که بر اساس دیدگاه خود، نیروی محرکه اکثر پروژه های همکاری منطقه ای در نظر گرفته می شود. آغاز پروژه های استراتژیک مانند خط لوله نفت خام باکو_تفلیس_جیهان و خطوط لوله گاز طبیعی باکو_تفلیس_ارزروم، راه آهن باکو_تفلیس_قارص، خط لوله تاناپ و پیگیری آن برای خط لوله ترانس آدریاتیک، نقاط عطف این همکاری است.
این پروژه ها از نظر تنوع مسیرها و کاهش وابستگی به روسیه ضروری هستند. ترکیه معتقد است که ارمنستان نیز این شانس را داشته که بخشی از این پروژه ها باشد، اما با تمرکز بیشتر بر رویارویی به جای همکاری، برخی از فرصتها را از دست داده است.
البته، بازیگران دیگری نیز نقش تعیین کننده ای در شکل دادن به رویدادها در قفقاز جنوبی ایفا می کنند؛ البته اغلب نه با دستیابی به اهداف سیاستی خود، بلکه با مسدود کردن سیاست های بازیگران دیگر. به عنوان مثال، ایالات متحده در صدد است تا قفقاز جنوبی را به عنوان یک منطقه غرب محور ببیند.
اتحادیه اروپا نیز به عنوان سرمایه گذار اصلی در منطقه، همواره قصد خود را برای ارتقای ثبات و توسعه ابراز کرده است. با این حال، فاقد یک جزء امنیتی سخت برای مقابله با نفوذ امنیتی سخت روسیه است. قدرت نرم اتحادیه اروپا تأثیر چندانی بر نحوه حل و فصل مسائل مختلف در منطقه نداشته است.
انگلیس، بزرگترین سرمایه گذار خارجی در نفت و گاز خزر بوده است. جدای از خطوط لوله، بریتانیا همچنین سرمایهگذار اصلی در استراتژیهای صلح بلندمدت جامعه مدنی در قفقاز جنوبی است.
در نتیجه، غرب تلاش می کند با دور زدن روسیه و ایران جریان منابع قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی به اروپا را تضمین کند تا از نفوذ مسکو و پکن بکاهد و تهدیدات امنیتی نوظهور را به حداقل ممکن نگه دارد. از سوی دیگر، روسیه و ایران (در حال حاضر) ترجیح میدهند با رد حضور هر کشور غربی در منطقه، اهرمهایی را بر کشورهای خاصی اعمال کنند تا منافع ملی خود را ارتقا دهند.
این وضعیت فعلی و وضعیت در رابطه با بازیگران اصلی مختلف (البته مشخص نشده) علاقه مند به منطقه است. همچنین باید اذعان داشت که اجبار اقتصادی از دیرباز به عنوان ابزار جنگ هیبریدی در منطقه توسط بازیگران خارجی مورد استفاده قرار گرفته است. فقدان وحدت در منطقه همه کشورها را مستعد دخالت خارجی می کند.
نفوذ روسیه در این زمینه بیشتر است. به عنوان مثال، به دلیل جنگ روسیه و گرجستان، سهم صادرات گرجستان به روسیه در کل حجم صادرات گرجستان از ۱۷.۸ درصد در سال ۲۰۰۵ به ۲.۰ درصد در سال ۲۰۰۸ کاهش یافت. به طور همزمان، سهم واردات روسیه به گرجستان از ۱۵.۴ درصد در سال ۲۰۰۵ به ۶.۷ درصد در سال ۲۰۰۸ کاهش یافت.
روسیه منبع اصلی درآمد مالی برای تعداد زیادی از مردم از هر سه کشور است. حواله های ارسالی از روسیه به آذربایجان بالغ بر ۱.۱۳۳ میلیارد دلار آمریکا بوده است، در حالی که گرجستان در سال ۲۰۲۱ حدود ۱.۳ میلیارد دلار از صادرات و حواله ها و جریان گردشگران از روسیه درآمد داشته است. حجم نقل و انتقالات افراد از خارج از کشور به ارمنستان بالغ بر ۱.۸۹۸ میلیارد دلار آمریکا در ژانویه تا نوامبر ۲۰۲۱ بوده که از این میزان ۷۸۱ میلیون دلار به روسیه اختصاص یافته است.
نظر شما