بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی شورای آتلانتیک اخیرا مقاله ای با قلم «جاناتان پانیکوف» با عنوان «آمریکا باید به سیاست داخلی عربستان سعودی توجه زیادی داشته باشد» منتشر کرده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
«آنتونی بلینکن»، وزیر امور خارجه آمریکا روز سهشنبه در یک لحظه حساس از روابط پادشاهی با ایالات متحده وارد عربستان سعودی شد. در حالی که سفر وزیر شامل مجموعهای از اهداف و بحثهای سیاسی در بخشهای مختلف خواهد بود، هدف کلی آن تقریباً به طور قطع منحصر به فرد است: بازگرداندن روابط به مسیری باثباتتر.
این روابط از زمانی که «جو بایدن»، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا تقریباً یازده ماه پیش به جده رفت، رو به افول گذاشت. آنها به دلیل تصمیم اوپک پلاس تحت رهبری عربستان در اکتبر ۲۰۲۲ برای کاهش تولید نفت و قول بایدن برای بازنگری کامل روابط آمریکا با پادشاهی تحت فشار قرار گرفتند. برعکس با انتخاب بوئینگ توسط ریاض برای ساخت هواپیما برای خطوط هوایی جدید خود و تلاش های ایالات متحده برای نرم کردن زمین از طریق فرستادن چندین فرستاده برای بهبود روابط دوجانبه، روابط ریاض واشنگتن تقویت شده اند.
مقامات هم در ریاض و هم در واشنگتن ماهیت پوچ این رابطه را احساس می کنند. در میان معدود زمینه های توافق، این موضوع کاملا واضح است که هر دو کشور چیزی با ثبات تر را ترجیح می دهند. ثبات مساوی با توافق در مورد همه مسائل نیست اما می تواند به معنای ایجاد انتظارات واضح تر و توافق برای جلوگیری از تصمیم گیری های غافلگیرانه باشد.
سیاست داخلی عربستان سیاست خارجی آن را هدایت می کند
خیلی اوقات، کشورها دست کم می گیرند یا فراموش می کنند این واقعیت را که سیاست خارجی سایر کشورها صرفاً بازتابی از اولویت ها و سیاست های داخلی آنهاست. عربستان سعودی نمونهای از این واقعیت است و اولویتهای خارجی ریاض امروزه سایهای از سیاست داخلی آن است. تنها هدف اصلی مقامات سعودی ایجاد یک اقتصاد پر جنب و جوش و متنوع در زمان رکورد برای تضمین ثروت پادشاهی و هژمونی منطقه ای مدت ها پس از اینکه نفت دیگر منبع اصلی انرژی در جهان نیست، است.
چالش برای انجام این امر بسیار زیاد است اما مشارکت زنان سعودی در محل کار اکنون نزدیک به ۳۶ درصد است که از سال ۲۰۱۷ سیزده درصد افزایش یافته است. درآمد دولت از منابعی غیر از نفت نیز در مسیر درستی قرار دارد و پس از رشد ۵.۸ درصدی در در سه ماهه چهارم سال ۲۰۲۲، در سه ماهه اول سال ۲۰۲۳، ۶.۲ درصد رشد کرد. سایر زمینه ها همچنان کمبود دارند. به عنوان مثال، هدف اینکه بخش خصوصی تقریباً دو سوم تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص دهد احتمالاً با اختلاف زیادی نادیده گرفته می شود. دستیابی به تمام اهداف چشم انداز ۲۰۳۰ معجزه است، اما میزان سرمایه گذاری عربستان سعودی در این تلاش - که در مجموع بیش از سه تریلیون دلار تخمین زده می شود - نیز بی سابقه است.
مقامات سعودی متوجه شده اند که تامین مالی چشم انداز ۲۰۳۰ تنها در صورتی امکان پذیر است که قیمت نفت بالا بماند. در همین راستا، بلینکن و تیمش نباید تعجب کنند اگر مقامات سعودی همچنان به شرق نگاه کنند، به ویژه به چین. با توجه به اینکه چین همچنان بزرگترین واردکننده نفت خام عربستان است، بعید است ریاض در مورد روابط تجاری همزیستی عربستان سعودی با چین با ایالات متحده مذاکره کند.
در عین حال در صورتی که پادشاهی فاقد امنیت فیزیکی لازم برای تبدیل شدن به یک مرکز تجاری منطقه ای و جهانی، مکانی امن برای سرمایه گذاری خارجی و یک مقصد گردشگری، تفریحی و ورزشی باشد، چشم انداز ۲۰۳۰ هیچ شانسی برای موفقیت فوری یا پایدار نخواهد داشت. این امر مستلزم سطح کافی از امنیت، با پشتیبانی از سلاحها و فناوریهای دفاعی است که بتواند از آسمان عربستان سعودی و مردم و زیرساختهای آن در زمین محافظت کند.
پارادایم جدید برای درک سیاست خارجی عربستان
برای حمایت از این هدف ریاض میخواهد مسیر خود را ایجاد کند - مسیری غیر متعهد که نفوذ چین یا ایالات متحده را بر امنیت اقتصادی یا ملی کشور به حداقل برساند. به عنوان مثال، به نظر می رسد مقامات سعودی علاقه مند به توسعه صنایع دفاعی بومی عربستان هستند. آنها از شرکت های دفاعی ایالات متحده آمریکا می خواهند که از طریق تلاش های تجاری به توسعه آن کمک کنند.
بلینکن و سایر مقامات آمریکایی باید از طریق این منشور تمرکز درونی، عدم تعهد و تمایل به حداقل نفوذ خارجی به دنبال درک سیاست خارجی عربستان سعودی باشند. برای مثال، این منشور به روشن شدن دلیل موافقت عربستان سعودی با ایران در ماه مارس کمک می کند. همچنین می تواند به روشن شدن این موضوع کمک کند که چرا ایالات متحده امروزه از فروش سخت افزارهای نظامی خاص خودداری می کند.
آیا عربستان سعودی خواهان روابط امنیتی و تجاری قوی با آمریکا و اروپا است؟ در پاسخ باید گفت بله. اما به نظر می رسد که ریاض نیز به درستی یا نادرستی معتقد است که آماده موفقیت به تنهایی است. خواه چنین اعتماد به نفسی منطقی باشد یا خیر، نباید در تصمیم گیری واشنگتن در مورد ماهیت رابطه ای که می خواهد با عربستان سعودی داشته باشد تاثیر بگذارد. برای واشنگتن محاسبه در واقع بسیار ساده است: آیا یک رابطه قوی تر با عربستان سعودی برای امنیت ملی ایالات متحده، از جمله امنیت اقتصادی آن بهتر است؟ در پاسخ باید گفت بله.
به نفع ایالات متحده آمریکا است که قلمروهای سنتی روابط، دفاع و نفت را تثبیت کند. مشارکت بیشتر در طرح زیرساخت و سرمایه گذاری جهانی (PGII) به عنوان جایگزینی واقعی برای طرح یک کمربند یک جاده چین؛ پیشرفت در زمینه فناوری و مسائل سایبری؛ گسترش فرصت های سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشور؛ پیشبرد معماری دفاعی یکپارچه در منطقه و عادی سازی روابط با اسرائیل از جمله خواسته های واشنگتن از ریاض است.
هر یک از این موضوعات احتمالاً در این هفته در طول سفر بلینکن مورد بحث قرار خواهند گرفت، اگرچه پیشرفت در زمینه سایبری، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و ... احتمالاً آسانتر از مذاکره موفقیتآمیز در مورد روابط رسمی عربستان سعودی با اسرائیل است - که بعید است به این زودی رخ دهد.
سفر بلینکن تقریباً به تثبیت رابطه کمک خواهد کرد اما برای دستیابی به این اهداف استراتژیک گسترده تر، نیاز به یک رابطه نزدیک تر است، نه فقط یک رابطه با ثبات تر.
نظر شما