۱ فروردین ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۰
بازی ژئوپلیتیک جدید؛ برتری ملاحظات ژئوپلیتیکی| لزوم اتخاذ سیاستهای برجسته در جهان چندقطبی
بازار گزارش داد؛

بازی ژئوپلیتیک جدید؛ برتری ملاحظات ژئوپلیتیکی| لزوم اتخاذ سیاستهای برجسته در جهان چندقطبی

با اینکه ژئوپلیتیک در سال‌های اخیر به طور فزاینده‌ای با تنش‌های آمریکا و چین و قاطعیت فزاینده انواع قدرت‌ های میانی که موجب تغییر از دنیای تک قطبی به چند قطبی شده، بی‌ثبات شده، اما هنوز هم برتری دارد.

تهمینه غمخوار؛ بازار: تئوری ثبات هژمونیک که مورد علاقه نخبگان آمریکایی در سیاست، دولت و دانشگاه است، بر این باور است که ایالات متحده به عنوان هژمون جهان، تنها ابرقدرت باقی خواهد ماند؛ در حالی که تئوری رقابت هژمونیک، که گاهی اوقات تئوری « دام توسیدید» نامیده می شود، اینگونه استدلال می کند که ظهور چین در کنار رویارویی مداوم ایالات متحده و روسیه، دوره ای از تقابل بین ایالات متحده و چین را آغاز کرده است.

تئوری انحطاط هژمونیک بر این واقعیت تمرکز دارد که ایالات متحده دیگر قادر به ایفای نقش تثبیت کننده جهانی نیست و دوره کنونی، مشابه دوران افول انگلیس پس از جنگ جهانی اول و قبل از ظهور هژمونی آمریکا خواهد بود که زوال هژمون به بی ثباتی جهانی می انجامد.

از طرفی، نظریه رئالیستی معتقد است که ژئوپلیتیک توسط سیاست قدرت های بزرگ یعنی چین، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و روسیه، و همچنین قدرت های منطقه در صحنه جهانی مانند برزیل، اندونزی، ایران، پاکستان و عربستان سعودی و غیره، تعریف می شود. نظریه چندجانبه گرایی نیز، بر این باور است که تنها همکاری جهانی و چندجانبه گرایی سازماندهی شده پیرامون نهادهای سازمان ملل، می تواند جهان را خواه از جنگ، فناوری های خطرناک، یا تغییرات آب و هوایی ناشی از اقدامات انسان، نجات دهد.

امریکا، چین، روسیه و تا حدودی اروپا به طور کلی به عنوان چهار بازیگر اصلی ژئوپلیتیک در جهان ارزیابی می شوند؛ در حالی که ژئوپلیتیک در سال‌های اخیر به طور فزاینده‌ای با تنش‌های آمریکا و چین و قاطعیت فزاینده انواع قدرت‌ های میانی که باعث تغییر از دنیای تک قطبی به چند قطبی شده، بی‌ثبات بوده است. ایالات متحده و اروپا، مدافعان به اصطلاح «نظم جهانی لیبرال مبتنی بر قوانین» هستند و دو بازیگر دیگر به عنوان مخالف آنها در نظر گرفته می شوند. در غرب، این موضوع به عنوان تضاد بین دموکراسی ها و اقتدارگرایان تلقی می شود. اما وضعیت به این سادگی نیست.

برای مدت طولانی، با اینکه ایالات متحده عملاً هژمون جهانی بوده، این نظم جهانی تحت حمایت واشنگتن عمل کرده است. از نظر مقامات امریکایی، این امر در ابتدا مزایای زیادی به همراه داشت، اما حتی چیزهای خوب نیز به پایان می رسد. جهان چند قطبی در حال حاضر این وضعیت را به چالش کشیده است، در حالی که نظم جدید جهانی مبتنی بر قوانین برای کشورهای متوسط و یا کوچکتر بسیار مهم است که اگر تعادل خوبی وجود داشته باشد، چند قطبی لزوماً قوانین را به خطر نخواهد انداخت. با این حال، امروز شاهد افزایش چندپارگی هستیم؛ در حالی که بلوک های قدرت در حال شکل گیری هستند.

بر همین اساس، اینگونه به نظر می رسد که هر کدام از آنها تحت سلطه یکی از چهار بازیگر اصلی هستند؛ اما این مدل ساده سازی بر اساس نقش های گذشته است و ما باید خارج از این چارچوب فکر و عمل کنیم.

قدرت های دیگری در حال ظهور هستند

پیش بینی ها نشان می دهد که هند به زودی از چین به عنوان پرجمعیت ترین کشور جهان پیشی خواهد گرفت؛ در حالی که این کشور همچنین دارای یک اقتصاد سریع در حال رشد یعنی حدود ۷ درصد در سال است. همچنین، این کشور در حال حاضر پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا محسوب شده و می تواند طی چند سال آینده از آلمان و ژاپن پیشی گرفته و پس از ایالات متحده و چین در رتبه سوم قرار گیرد.

افزون بر این، هند سال‌ هاست که یک قدرت هسته‌ای بوده و از نظر استراتژیک، بزرگترین چالش آن مدیریت رویارویی با چین است. هر دو قدرت تا کنون مراقب بوده اند تا با وجود آنکه درگیری های نظامی منظم در امتداد مرز هیمالیا وجود دارد، هرج و مرج تشدید نشود. از طرفی، اما افزایش نفوذ پکن بر پاکستان و همچنین افزایش حضور دریایی آن در اقیانوس هند نیز چالش‌های بزرگی برای هند به همراه دارد.

دهلی در حالی که به زودی به گروه بازیگران اصلی ملحق خواهد شد، بازیگر باهوشی در صحنه بین المللی است که به همراه یکی از شرکای اصلی خود ایالات متحده، در کنار استرالیا و ژاپن، یک ائتلاف امنیتی چهارگانه برای مهار چین تشکیل داده اند. اما دولت هند هیچگاه تصور نمی‌کند که دشمن دشمن من، دوست من نیز هست. بر همین اساس، این موضوع عملگرایانه تر باقی مانده و مستقیماً با مسکو و پکن مخالفت نمی کند. علاوه بر این، هند در تلاش است تا به طور فزاینده ای جایگزین چین به عنوان صادرکننده اصلی تولید در جهان شود که در این میان اهمیت ایالات متحده و اروپا برای تضمین آینده اقتصادی این کشور آشکار می شود.

علاوه بر هند، کارشناسان معتقدند که روسیه نیز صرفاً به دلیل وسعت و موقعیت استراتژیک خود، تا زمانی که تجزیه نشده، یک کشور درجه یک باقی خواهد ماند؛ به طوری که سرنوشت این کشور، بزرگترین چالش برای اروپا در نظر گرفته شده است.

دیگر چالش‌ های پیش روی قاره کهن، منطقه مدیترانه و آفریقا است. حفظ مشارکت در این مکان ها یک مسئله ژئوپلیتیکی اصلی برای پایتخت های اروپایی است. با این حال، اولویت دیگر، مشارکت فراآتلانتیکی همراه با نیاز اروپا به ایجاد قابلیت‌ های دفاعی و بازدارندگی خود برای اعمال امنیت و منافع است.

در گذشته قدرت های منطقه ای با یکی از دو قدرت جهانی همسو بودند. اما اکنون این امر تغییر خواهد کرد، زیرا این کشورها به منظور حفاظت از منافع منطقه، شروع به گرفتن سرنوشت خود خواهند کرد.نمونه بارز این مسئله ترکیه است. آنکارا به تنهایی از نیازهای خود دفاع می کند.

اندونزی چهارمین کشور پرجمعیت جهان است که با همان معضلی مواجه است که سایر کشورهای آسیای جنوب شرقی، با آن روبرو هستند. این کشور که از سوی چین قاطعانه به چالش کشیده شده است، روابط امنیتی خود را با واشنگتن حفظ کرده است. با این حال، پکن بزرگترین شریک تجاری آن بوده و همینطور باقی خواهد ماند. البته، این موضوع، به طور کلی برای هر ۱۰ عضو انجمن کشورهای جنوب شرقی آسیا صادق است.

بر همین اساس، می توان گفت که این کشورها سیاست های مشترک را به شیوه ای سالم تدوین و عملیاتی ساخته اند. در این راستا، با اینکه هم واشنگتن و هم پکن در جاکارتا، مانیل، کوالالامپور و هانوی برای منافع خود لابی کرده اند، اما کشورهای جنوب شرق آسیا همچنان از جانبداری کامل از یکی از دو ابرقدرت خودداری خواهند کرد. ژاپن نیز به عنوان یک غول اقتصادی نیز اکنون نیز به شدت در حال سرمایه گذاری بر روی قابلیت های نظامی خود است؛ در حالی که به طور فزاینده ای از منافع خود پیروی خواهد کرد.

این موقعیت ها فقط چند نمونه مهم هستند که برای ایجاد توازن بین تأثیرات رقیب و نشان دادن این که قوانین بین المللی در نهایت برای همه مفید است و باید رعایت شوند، سیاستمداری برجسته مورد نیاز است در حالی که مطمئناً سازمان‌ هایی مانند جی ۲۰ شکست خورده محسوب می شوند.

بر همین اساس، باید استراتژی های بلندمدتی تدوین شود و عمل گرایی و واقع گرایی پیروز شوند؛ زیرا در غیر اینصورت به کشورهای بزرگتر اجازه تسلط داده می شود. برخی از تحلیلگران معتقدند که در حالت ایده آل، این استراتژی ها باید توسط جهان دموکراتیک رهبری شود، در حالیکه سیاستمداری اکنون در اروپا و ایالات متحده با مشکلات عدیده ای مواجه است.

با این تفاسیر نکته مهم این است که در حال حاضر، ملاحظات ژئوپلیتیکی بر ملاحظات صرفاً اقتصادی در تصمیمات تجاری برتری دارد. همانطور که در تجزیه و تحلیل سناریوی جهان در پنج سال آینده بررسی شده ، با ترکیب چالش افزایش نوسانات ژئوپلیتیکی، چشم انداز میان مدت جهانی شدن بسیار نامشخص است.

کد خبر: ۲۱۱٬۵۰۹

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha