۲۹ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۹
افغانستان و همسایگان آن؛ حفظ روابط در عین پیچیدگیها! | طالبان نیازمند ایران است
بازار بررسی کرد؛

افغانستان و همسایگان آن؛ حفظ روابط در عین پیچیدگیها! | طالبان نیازمند ایران است

با توجه به اینکه فعالیتهای اقتصادی منطقه‌ای و اشکال محدود همکاری از سوی همسایگان، بحران فقر و توسعه نیافتگی را در افغانستان به طور اساسی حل نخواهد کرد، لزوم تشکیل دولت فراگیر امری ضروری به نظر می رسد.

تهمینه غمخوار؛ بازار: اخیرا، نخستین نشست نمایندگان ویژه همسایگان افغانستان با حضور نمایندگان کشورهای ایران، چین، پاکستان، روسیه، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان در شهر تاشکند، پایتخت ازبکستان برگزار شده، در حالی که وضعیت کنونی افغانستان، رایزنی و همکاری طرف‌ ها برای حل وضعیت این کشور و ایجاد صلح و ثبات درازمدت و نیز ارائه کمک‌های بشردوستانه به مردم افغانستان در آن نشست مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

حسن کاظمی قمی نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان و ریاست سفارت ایران در افغانستان که از ایران حضور داشت، در خصوص این نشست در توییتی نوشت: «جستجوی راه حل در خارج از منطقه، کمکی به وضع موجود نخواهد کرد. حرکت حکومت سرپرست به سمت تشکیل دولت فراگیر و اطمینان بخشی در حفظ حقوق زنان، استقبال کشورهای منطقه را در پی خواهد داشت. بنابراین، همراهی حکومت سرپرست با کشورهای منطقه و همسایگان، بهترین راه برون رفت افغانستان از تنگناها است.»

در همین راستا و با توجه به اهمیت روابط افغانستان با همسایگان و اثرگذاری آن در منطقه، در ادامه به بررسی روابط این کشور با کشورهای همسایه پس از روی کار آمدن طالبان می پردازیم.

بازگشت طالبان به عرصه قدرت

بیست سال پیش، شش کشور هم مرز با افغانستان بیانیه ای را به امضا رساندند که در آن تعهد مشترک خود را برای کمک به بازسازی نشان داده و تمایل به ایجاد صلح و ثبات در منطقه پس از سقوط دولت وقت طالبان را ابراز کردند. وضعیت امروز افغانستان با آنچه آن شش کشور یعنی چین، ایران، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان در سال ۲۰۰۲ پیش بینی کرده بودند، فاصله زیادی دارد. عقب نشینی ناگهانی ایالات متحده و نیروهای متحد آن و بازگشت مجدد طالبان به قدرت در اوت ۲۰۲۱، چالش های امنیتی و توسعه ای جدیدی را ایجاد کرده است.

در هفتم سپتامبر ۲۰۲۱، طالبان یک دولت موقت را برای حکومت بر افغانستان اعلام و از حکومت خود همانند دهه های گذشته به عنوان امارت اسلامی افغانستان یاد کرد. تقریباً همه اعضای این دولت از مقامات سابق حکومت پیشین طالبان یا وفاداران دیرینه آنها بوده در حالی که اکثریت قریب به اتفاق از قوم پشتون‌ها (بزرگ‌ترین گروه قومی افغانستان، که تعداد زیادی از جمعیت را نشان می‌دهند) و اکثر آنها از جنوب افغانستان هستند.

در روزهای آغازین این انتقال، برخی از ناظران حدس می زدند که طالبان ممکن است به عنوان بخشی از وعده خود برای ایجاد یک دولت فراگیر با مقامات سابق دولت افغانستان یا خارج از آن ارتباط برقرار کند. با این حال، طالبان برای پر کردن پست‌های دولتی، سراغ افرادی فراتر از درجات خود نرفت و شخصیت‌های نظامی و یا مذهبی با تجربه کم را برای وزارت خانه ها برگزید که همین موضوع چالش‌ های اداری و برخی از تنش‌های داخلی را به همراه داشت.

بنابراین، با توجه به اختلافات داخلی میان اعضای حکومت سرپرست، قطع کمکهای بین المللی و سایه افکندن تحریم های ایالات متحده بر طالبان و بلوکه کردن دارایی های بانک مرکزی افغانستان توسط امریکا بر اقتصاد افغانستان، اداره این کشور با چالش‌های جدیدی مواجه شد و اقتصاد وابسته افغانها در مرحله «سقوط آزاد» قرار گرفت، تا جایی که اقتصاد به میزان ۳۵ درصد در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ دچار انقباض شد.

پویایی منطقه ای

در همین راستا، روابط طالبان با همسایگان پررنگ تر شد؛ در حالی که در طول یک سال گذشته، روابط افغانستان با همسایگان ملایم بوده است. منطقه این واقعیت را می داند که اکنون سهم بیشتری در قبال حل مشکلات افغانستان در اختیار دارد ؛ زیرا وقوع هر گونه تحولات در افغانستان و همچنین کمک به حل بحرانها در این کشورها، بر منافع کل منطقه تاثیر گذار است. از این رو، در خصوص آغاز رسیدگی به مشکلات متعدد و پیشرفت افغانستان، نقش مناطق و منافع آنها باید در نظر گرفته شود.

به عبارت دیگر، پویایی های منطقه ای مستقیماً بر تحولات افغانستانی که محصور در خشکی است و در طول تاریخ خود، مورد مداخله همسایگان و دیگر قدرت های خارجی قرار گرفته، تاثیر خواهد گذاشت؛ به طوری که رویدادهای افغانستان نیز پیامدهایی ممکن است برای همسایگان داشته باشد. در حقیقت، سقوط کشور از خط مقدم خبرهای بین المللی، نباید منجر به دست کم گرفتن اندازه و ماهیت چالش هایی شود که در افغانستان باقی مانده است. این چالش ها و تهدیدها دارای پتانسیل عمیق تر شدن، دامن زدن، همپوشانی و سرایت در هر دو سطح منطقه ای و جهانی هستند؛ ضمن اینکه مهمتر از آن، پیامدهای این خطرات به طرق عمیقی بر افغان ها نیز تاثیر منفی خواهد گذاشت.

بر همین اساس، خروج ایالات متحده و ناتو از افغانستان، فرصت‌ هایی را برای بازیگران مختلف از دولت‌ ها گرفته تا گروه‌ های مسلح و بازیگران غیردولتی فراهم کرده تا به توسعه نفوذ خود در افغانستان بپردازند. در این میان، قدرت های منطقه ای به ویژه ایران، روسیه و چین از مشاهده خروج نیروهای آمریکایی خرسند هستند. اما، در شرایطی قرار ندارند که بتوانند حجم عظیمی از کمک های توسعه ای خود را جایگزین کنند، زیرا دولت جدید افغانستان فاقد ظرفیت اداره یک کشور مدرن است.

پاکستان و طالبان؛ توسعه همکاری با وجود چالشها

یکی از کشور همسایه ای که به طور گسترده در این زمینه مهم تلقی می شود، پاکستان است که برای دهه ها نقش فعال و به گفته بسیاری، بی ثبات کننده در امور افغانستان، از جمله با حمایت فعالانه از طالبان در طول حکومت دهه ۱۹۹۰ و بسیاری از شورش های بعدی، ایفا کرده است. بسیاری از تحلیلگران، تسلط طالبان را حداقل در ابتدا به عنوان یک پیروزی برای سیاست منطقه‌ای پاکستان می‌دانستند و به اظهارات حمایت آشکار رهبران پاکستان از این قدرت اشاره می‌کردند.

مقامات ارشد پاکستانی از ماه اوت ۲۰۲۱، هم در کابل و هم در اسلام آباد جلسات متعددی را با دولت جدید طالبان برگزار کرده اند. با این حال، نشانه هایی وجود دارد که بازگشت طالبان به قدرت ممکن است برای پاکستان چالش هایی ایجاد کند؛ یعنی پیروزی طالبان ممکن است برای گروه‌های تروریستی اسلام‌گرای مستقر در پاکستان، از جمله طالبان پاکستانی، منجر به تقویت روحیه و مسائل مادی شود.

همچنین، حملات تحریک آمیز طالبان پاکستان علیه نیروهای امنیتی پاکستان پس از اوت ۲۰۲۱ افزایش یافته، به طوری که دولت پاکستان به دنبال میانجیگری طالبان افغانستان برای چندین آتش بس بوده است. علاوه بر این؛ این گروه محرک طالبان پاکستان حملات خود را علیه اهداف پاکستان از سر گرفته است که از آن جمله می توان به حمله ژانویه ۲۰۲۳ که افسران پلیس را هدف قرار داد و بیش از ۱۰۰ نفر کشته بر جای گذاشت، اشاره کرد. از سوی دیگر، روابط افغانستان و پاکستان به دلیل حضور بیش از یک میلیون پناهجوی افغان در پاکستان و همچنین اختلاف طولانی مدت و قومیتی بر سر مرز مشترک ۱۶۰۰ مایلی که در آن طالبان و نیروهای دولتی پاکستان به طور متناوب در سال ۲۰۲۲ درگیر شدند، پیچیده تر شده است.

شاید شگفت‌انگیزترین پویایی منطقه‌ای از زمان به قدرت رسیدن طالبان، روابط آزمایشی افغانستان با پاکستان بوده است. طالبان با بهره مندی از حمایت وجودی پاکستان به قدرت رسیدند؛ اما، از نظر پاکستان، طالبان در قبال این حمایت کم کاری کرده است. در عوض، آنها یک سیاست خارجی را دنبال کرده‌ که به بهترین شکل می‌توان آن را ملی‌گرایانه توصیف کرد؛ یعنی تاکید بر حاکمیت افغانستان و تمرکز بر نیازهای گروه خود. مخالفت (هر چند ضعیف) با تلاش های پاکستان برای حصار کشی مرز بین دو کشور در امتداد خط مورد مناقشه دیورند و اختلافات اخیر به خاطر تصمیم آشکار پاکستانی ها برای اجازه دادن به هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی برای استفاده از حریم هوایی پاکستان به منظور کشتن رهبر القاعده در مرکز شهر کابل، از جمله مشکلات عمده میان حکومت سرپرست و پاکستان است.

در همین راستا، روابط دو کشور به گونه ای است که پاکستان همچنان از طالبان حمایت سیاسی کرده،کمک های فنی قابل توجهی ارائه کرده و میزبان پناهجویان افغان بوده است. با این حال، کنترل های مرزی را به شدت حفظ کرده و از به رسمیت شناختن دیپلماتیک افغانستان خودداری کرده است.

افغانستان و همسایگان آن؛ حفظ روابط در عین پیچیدگیها! | طالبان نیازمند ایران است

روابط متعادل ایران و طالبان

روابط طالبان با ایران از دهه ۱۹۹۰، زمانی که این روابط مملو از اتحاد در قبال مخالفان یکدیگر بود، به طور قابل توجهی تکامل یافته است. حتی علی رغم برخی از تفاوت های فرقه‌ای و قومی، تهران حداقل یک دهه را صرف تقویت روابط و اعتمادسازی با ایجاد شبکه‌ای از ارتباطات در سراسر حکومت طالبان کرده و تمایل خود را برای کمک و بازسازی این کشور نشان داده است. با این حال، همچنان نگران درگیری و چشم‌انداز سیاسی این کشور نیز هست.

تحولات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک در افغانستان، می تواند منافع جمهوری اسلامی را تهدید کند. توافقنامه تقسیم آب که در سال ۱۹۷۳ با افغانستان منعقد شد، زمینه را برای روابط فرامرزی ایران فراهم می‌کند؛ هرچند در سال‌های اخیر، تهران به شدت با ساخت سدها توسط دولت قبلی افغانستان مخالفت کرده است. بر همین اساس، در ژوئیه ۲۰۲۲، ایران اعلام کرد که اگر طالبان حق آبه ایران از رودخانه هیرمند را رعایت نکنند، روابط تهران و کابل تحت تأثیر قرار خواهد گرفت که چندی بعد و با پیگیری های جمهوری اسلامی، حکومت سرپرست با توجه به روابط میان دو کشور از حل سریع این موضوع خبر دادند.

بر همین اساس می توان گفت که با وجود برخی از اختلافات، ایران، حضور دیپلماتیک خود را در کابل مبتنی بر اشتراکات فراوان تاریخی، زبانی و دینی حفظ کرده است. در همین راستا، پروازهای بین کابل و شهرهای بزرگ ایران انجام می شود در حالی که جمهوری اسلامی، میزبان میلیون ها تبعه افغان و مهاجر در ایران است.

افزون بر این، حوزه های کشاورزی، انرژی و مسیرهای ریلی و جاده ای از موضوعات مورد تاکید مقامات دو کشور و از زمینه های توسعه همکاری های دوجانبه است، ضمن اینکه توسعه روابط هند با بندر چابهار از طریق افغانستان و مشارکت کابل در طرح یک کمربند_یک جاده و سرمایه گذاری های روسیه و چین در این کشور همگی موجب شده تا ایران به دنبال گسترش روابط با افغانستان باشد.

روابط ایران و طالبان را می توان به عنوان مجموعه ای از اقدامات متوازن توصیف کرد؛ در حالیکه هر دو برای حفظ ثبات و امنیت در مرزها و اجتناب از پیچیدگیهای بیشتر چالش‌های ژئواستراتژیک، به یکدیگر نیاز دارند

در همین راستا، روابط ایران و طالبان را می توان به عنوان مجموعه ای از اقدامات متوازن توصیف کرد؛ در حالی که هر دو برای حفظ ثبات و امنیت در مرزها و اجتناب از پیچیدگی‌های بیشتر و چالش‌های ژئواستراتژیک، به یکدیگر نیاز دارند. از این رو می توان یک رابطه متعادل در حال تحول را مشاهده کرد که هم ایران و هم طالبان از ابزارهایی برای اعمال فشار بر دشمنان مشترک خود برخوردار هستند.

برخی از تحلیلها نشان می دهد که در حال حاضر، طالبان به لحاظ دیپلماتیک از سوی ایران به رسمیت شناخته نشده، اما روابط با تهران بخشی از دید وسیع تری است که از طریق آن قصد دارد مشروعیت حکومت خود را در سطح منطقه نشان دهند.

واکنشهای آسیای مرکزی به تسلط طالبان

همسایگان آسیای مرکزی افغانستان از جمله تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان، از همان ابتدا به طرق مختلف نسبت به تسلط طالبان بر افغانستان واکنش نشان داده اند. دولت های ترکمنستان و ازبکستان با الویت قرار دادن موضوع ثبات و روابط اقتصادی، از جمله احداث خط لوله گاز تاپی، تعاملات رسمی با طالبان داشته اند. در همین راستا، از اوت ۲۰۲۱، ازبکستان نقش مهم خود را به عنوان مرکز ارسال کمک های بشردوستانه به افغانستان ایفا کرده است. تاشکند تا کنون موفق شده تا هم روابط دوستانه با طالبان را تقویت کرده و هم روابط خوب با کشورهای غربی را تضمین نماید.

از طرفی، ازبکستان خواهان ارتباط با جنوب آسیا، عمدتاً پاکستان است، که بدون دسترسی از طریق خاک افغانستان امکان پذیر نیست. همچنین این کشور آسیای مرکزی با وجود به رسمیت نشناختن افغانستان، نقشه راه را برای اتصال به پاکستان با ساخت راه آهن ترانس_افغان ترسیم کرده است.

بر همین اساس، در سال‌های اخیر، شوکت میرضیایف رئیس‌جمهور ازبکستان تأکید کرده که افغانستان باید به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از آسیای مرکزی تلقی شود و از زمان تسلط طالبان در اوت ۲۰۲۱ به این رویکرد عمل‌گرایانه ادامه داده است.

اما در مقابل، تاجیکستان به عنوان یکی دیگر از کشورهای آسیای مرکزی، با حکومت طالبان مخالفت کرده و به جبهه مقاومت ملی ضد طالبان که مخالف حکومت طالبان هستند، پناه داده است.

نفوذ فزاینده چین در افغانستان

چشم انداز نفوذ و فعالیت فزاینده چین در افغانستان از زمان تسلط طالبان، قابل توجه است. چین که در دولت سابق نقش نسبتاً محدودی در افغانستان داشت، قبل از تسلط طالبان، به سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی بزرگی به ویژه در توسعه معادن و سایر منابع افغانستان پرداخت که به دلیل بی‌ثباتی، فقدان زیرساخت و سایر محدودیت ها به نتیجه نرسیدند.

اما اکنون، چین چشم اندازهای زیادی در افغانستان دارد که با پتانسیل دسترسی به ذخایر معدنی این کشور و ورود کابل به طرح یک کمربند_یک جاده، این دورنماها ارتقای زیادی خواهد یافت؛ در حالی که از طرفی؛ تحولات سیاسی و اقتصادی در حال حاضر افغانستان موجب شده تا طالبان از این ابتکار چینی برای کمک به اقتصاد و وضعیت بحرانی خود استفاده کنند.

در همین راستا، این کشور از زمان روی کار آمدن طالبان، تلاش کرده تا منابع و حمایت لازم را برای مشارکت در اقتصاد جهانی جدید به افغانستان ارائه دهد؛ در حالی که از طرفی اقدامات بلندپروازانه «چین محور» نیز در این مشارکت بیشتر آشکار خواهد شد.

بر همین اساس، با وجود نگرانی‌ها در مورد گروه‌های تروریستی اسلام‌گرای مستقر در افغانستان، چین از پذیرش ضمنی حکومت طالبان خبر داده و وزیر خارجه این کشور در سفر ماه مه ۲۰۲۲ به کابل تاکید کرد که چین به انتخاب‌های مستقل مردم افغانستان احترام می‌گذارد.

چشم انداز روابط افغانستان در منطقه

در حالی که نمی توان نقش همسایگان را در بهبود و توسعه افغانستان در حال حاضر، کم رنگ جلوه داد یا به طور کلی نادیده گرفت، اما باید این نکته را نیز مد نظر قرار داد که با وجود نیاز افغانستان به همسایگان و تلاش در جهت توسعه روابط با آنها، در حالی که خود کشورهای همسایه افغانستان نیز به گسترش روابط با کابل نیاز دارند، اما بعید به نظر می رسد که این فعالیت‌ های اقتصادی منطقه‌ای و اشکال محدود همکاری بتواند بحران فقر و توسعه نیافتگی را در افغانستان به طور اساسی حل کند.

کمبود کمک های بشردوستانه در افغانستان همچنان بسیار زیاد است، در حالی که صدها میلیارد دلار کمک های خارجی که طی ۲۰ سال به افغانستان سرازیر شده است، اغلب مسائل مربوط به حکومت داری ضعیف و فساد را تشدید کرده است. از سوی دیگر، سطوح پایین‌ تر مشارکتهای اقتصادی منطقه‌ای ممکن است بسیار بیشتر با ظرفیت جذب کمکهای اقتصادی و اجتماعی افغانستان در حال حاضر مطابقت داشته باشد.

بر همین اساس، لزوم تشکیل حکومتی فراگیر از سوی طالبان که منطقه و به طور کلی سراسر جهان آن را به رسمیت شناسد، امری ضروری به نظر می رسد، زیرا در آن صورت، ظرفیت جذب کمکها از سوی افغانستان افزایش خواهد یافت و حجم قابل توجهی از کمکهای توسعه ای در جهت حل بحرانهای موجود در این کشور به منظور ایجاد امنیت و ثبات در منطقه ارائه خواهد شد.

کد خبر: ۲۱۰٬۷۷۷

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • وحیده عدالت جو IR ۱۴:۱۲ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۹
      0 0
      تشکز ازمعلومات خوب تان