۲۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۶
نظم نوین جهانی در آسیا؛ چین برنده اصلی ژئوپلتیک جدید| ایران، دارایی استراتژیک پکن
بازار گزارش داد؛

نظم نوین جهانی در آسیا؛ چین برنده اصلی ژئوپلتیک جدید| ایران، دارایی استراتژیک پکن

در ژئوپلیتیک جدید آسیایی، چین برنده اصلی خواهد بود، زیرا سرمایه جهانی و جریان انرژی، مبادله کالاها و نیروی کار جبهه شرق را با سرعت بیشتری جذب کرده و جایگاه امریکا در نظم جهانی تضعیف خواهد شد.

تهمینه غمخوار؛ بازار: ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران در جریان سفر خود به چین در سخنانی در جمع مسئولان، اساتید و دانشجویان دانشگاه پکن با بیان اینکه جهان جدیدی در حال شکل‌گیری و نظم کهنه رفتنی است، تصریح کرد: دنیای نوین، نظمی نوین می‌طلبد که در آن چندجانبه‌گرایی واقعی، هم‌افزایی حداکثری، همبستگی و دوری هر چه بیشتر از یک جانبه‌گرایی رواج یابد تا در نهایت نظمی عادلانه و منصفانه پدید آید.

وی همچنین گفت که با توجه به قرار گرفتن آسیا در کانون تغییرات جهانی در حال ظهور، حفظ و تقویت صلح در این پهنه گسترده نه تنها یک انتخاب بلکه یک ضرورت است. رئیس جمهور در ادامه با استقبال از ابتکار کمربند_راه از طرف دولت چین تصریح کرد: با احیای این ابتکار در جهان جدید، دو ملت بار دیگر عزم راسخ خود را برای تحکیم دوستی و برداشتن گام‌های استوار در راه توسعه همگون و شراکت راهبردی برای شکل دادن به آینده امیدبخش برای سعادت جامعه بشری نشان داده‌اند.

ژئوپلیتیک جدید آسیا

برخی از کارشناسان اینگونه استدلال می کنند که جنگ اوکراین، غرب زدایی را به همراه چشم اندازهای نوظهور «چندجانبه گرایی منطقه ای» در مقابل «چندجانبه گرایی جهانی» کنونی غربی سرعت بخشیده است. تحریم‌های غرب پس از این جنگ، می‌تواند روسیه را به آسیا نزدیک‌تر کرده و به طور بالقوه ائتلاف ژئوپلیتیکی آسیایی را ایجاد کند. در چنین شرایطی، نظم جهانی دوقطبی جدیدی پدید می‌آید که جهان غیرغربی در یک سو و جهان غرب در سوی دیگر قرار دارد.

در حال حاضر، اکثر کشورهای آسیایی و آفریقایی از تحریم‌های غرب علیه روسیه حمایت نمی‌کنند. از این رو روسیه، یک ابرقدرت هسته‌ای، انرژی و کالایی بسیار چالش برانگیز خواهد بود. نشانه‌های این تغییر ژئوپلیتیکی را می‌توان در تغییر جهت سوژه‌های اصلی روابط بین‌الملل به سمت روندهای اقتصادی، سیاسی و نظامی کنونی جهان درک کرد. از نظر اقتصادی هم بلوک های اقتصادی نوظهور مانند بریکس با هدف تسریع روند دلارزدایی و شکل گیری مکانیسم های ملی برای انتقال مالی در حال تقویت هستند.

با توجه به اینکه آسیا به طور سنتی در معرض رقابت قدرت های جهانی و منطقه ای قرار داشته است، در قرن بیست و یکم، احتمالاً درگیر یک رقابت برای تسلط سیاسی، قدرت نظامی و نفوذ اقتصادی خواهد شد

در سطح منطقه ای، الگوهای واردات و صادرات انرژی از روسیه به اروپا، به سمت خلیج فارس و به سمت جنوب و شرق آسیا در حال تغییر است. با توجه به اینکه آسیا به طور سنتی در معرض رقابت قدرت های جهانی و منطقه ای قرار داشته است، در قرن بیست و یکم، احتمالاً درگیر یک رقابت برای تسلط سیاسی، قدرت نظامی و نفوذ اقتصادی خواهد شد؛ در حالی که نظم جهانی آینده به طور قطعی در منطقه آسیا و اقیانوسیه شکل خواهد گرفت.

در همین راستا، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک در ابعاد چندگانه ای ایفای نقش خواهند کرد و الگوهای پیچیده رقابت، درگیری و همچنین همکاری را شکل خواهند داد که همگی در یک زمان آشکار می شوند. از طرفی، یک استراتژی جدید در این منطقه تشکیل خواهد شد که ممکن است با تغییرات بی سابقه و یا عدم قطعیتهایی مشخص شود.

تلاش غرب برای منزوی ساختن روسیه از طریق تحریم ها و فشارهای سیاسی، منجر به اتحاد ژئوپلیتیکی آسیایی متشکل از روسیه، چین، ایران، هند، آسیای مرکزی و اتحادیه و حتی ترکیه خواهد شد. منطق پشت این اتحاد بر زنجیره‌های تأمین منطقه‌ای کالا، دیپلماسی ترانزیتی و تشکیل کریدورهای اقتصادی جدید متمرکز است که مناطق محصور در خشکی اوراسیا را به خلیج فارس و مناطق جنوب آسیا و از این طریق، به چین و شرق آسیا متصل می‌کند.

به طور کلی، در حال حاضر جهان شاهد تغییر قدرت اقتصادی از غرب به سوی شرقی است که اکنون به رهبری چین، روسیه و ایران به مدل‌های اقتصادی جدیدی وابسته شده که موقعیت این کشورها در عرصه بین‌الملل، الزامات مردم و منافع حیاتی آنها را در نظر می‌گیرد.

ظهور چین در نظم نوین جهانی

ظهور چین اکنون یکی از بزرگترین مسائل قرن بیست و یکم است، در حالی که رشد اقتصادی قابل توجه و موضع فعالانه این کشور در جبهه دیپلماسی در حال تغییر آسیا قابل مشاهده است و در آینده احتمالاً نفوذ و کنترل این کشور بیشتر خواهد شد. در واقع، در رویارویی ژئوپلیتیک جدید، چین برنده اصلی خواهد بود، زیرا سرمایه جهانی و جریان انرژی، مبادله کالاها و نیروی کار جبهه شرق را با سرعت بیشتری جذب می کند و در نتیجه جایگاه ایالات متحده را در نظم جهانی تضعیف می کند.

به گفته برخی از تحلیلگران، چین به دلیل قدرت اقتصادی و نظامی فزاینده و جمعیت عظیمش می تواند ظرف چند دهه به قطب برتر جهان تبدیل شود در حالی که هند نیز کاندیدای تبدیل شدن به یک قدرت مسلط است. این موضوع همانطور که پیشتر اشاره شد، نشان می دهد که جاذبه های اقتصادی جهان به طور فزاینده ای در حال حرکت به سمت آسیا است که بیش از نیمی از جمعیت جهان را شامل می شود و ممکن است مرکز سیاسی به تدریج به آسیا نیز منتقل شود.

با «ابتکار کمربند_جاده» و مرتبط ساختن آن با «کریدور شمال_جنوب»، چین اهمیت اقتصادی و سیاسی بیشتری در سیاست جهانی پیدا خواهد کرد. بر همین اساس، ورود یک اتحاد ژئوپلیتیکی آسیایی کانون توجه رقابت ژئوپلیتیک جدید خواهد بود

با «ابتکار کمربند_جاده» و مرتبط ساختن آن با «کریدور شمال_جنوب»، چین اهمیت اقتصادی و سیاسی بیشتری در سیاست جهانی پیدا خواهد کرد. بر همین اساس، ورود یک اتحاد ژئوپلیتیکی آسیایی کانون توجه رقابت ژئوپلیتیک جدید خواهد بود. در چنین شرایطی، منطق پیوستگی جغرافیایی و پیوند تاریخی کشورهای جنوب و منطقه، بلوک موسوم به جنوب جهانی را به سمت افزایش روابط با قدرت های غیر غربی جهان سوق می دهد، زیرا آنها به دنبال تعدیل اقتصادی، سیاسی و نظامی خود هستند. به طور فزاینده ای آشکار است که قدرت اقتصادی و سیاسی چین با قدرت ایالات متحده رقابت می کند.

این روند موجب می شود تا چینی ها در کشمکش با قدرت‌های بزرگ و حتی قدرت‌های منطقه‌ای فرصتی پیدا کنند و بر منافع ژئوپلیتیکی خود تأکید کرده و نقش مستقل خود را در نظم جهانی عملیاتی سازند. استراتژی کلی چین در دهه گذشته و بیشتر، کاهش نفوذ قدرت های لیبرال بر نهادها و ترتیبات نظم جهانی و همچنین تغییر موازنه قدرت نظامی بوده که برای این هدف گسترده، این کشور آسیایی از حمایت بین المللی قابل توجه تری قطعاً در جنوب جهانی و در میان دیگر قدرت های در حال ظهور برخوردار خواهد بود.

ژئوپلیتیک ایران و نظم آینده

در صورتی که ایران از فرضیه اصلی یک کمربند_یک جاده حمایت کند، این پروژه میتواند با موفقیت اجرایی شود. دلیل این امر هم روشن است، زیرا ایران دارای اهمیت اقتصادی و استراتژیک است و بخش اقتصادی این معادله به تولید انرژی مرتبط است. از طرفی، باید توجه داشت که ارتباط بین دو مرکز ژئوپلیتیکی و انرژی جهان یعنی خلیج فارس و دریای خزر، از اهمیت راهبردی قابل توجهی برخوردار است.

بر همین اساس، رقابت برای مدیریت پیوندها بین این دو مرکز، هسته اصلی نظم جهانی نوظهور آینده را که در حال تکامل است، تشکیل خواهد داد؛ در حالی که بخش استراتژیک این معادله به موقعیت جغرافیایی و قدرت ایران برای تأثیرگذاری بر محیط اطراف خود مرتبط است. در حقیقت، نبرد برای ایران، نبرد برای روح اوراسیا است.

برای درک ماهیت رقابت های استراتژیک کنونی و نقش ایران در این رقابت جدید جهانی، باید به خاطر داشت که تغییر چشمگیر مرکز ثقل، از اروپا تا اقیانوس آرام، این امکان را فراهم کرده که ایران را به عنوان یک دارایی استراتژیک برای هر قدرتی که در رقابت جهانی رقابت می کند، ببینیم.

دسترسی بدون مانع ایران به هارتلند اوراسیا، دریای خزر و قفقاز جنوبی یک فرصت استراتژیک منحصر به فرد برای جمهوری اسلامی ایجاد می کند تا نقش برجسته تری در نظام سیاسی بین المللی ایفا کند؛ در حالی که نقش آتی ایران در نظام جهانی به انواع سیاست های اعمال شده توسط دولت ایران نیز بستگی دارد

در همین راستا، دسترسی بدون مانع ایران به هارتلند اوراسیا، دریای خزر و قفقاز جنوبی یک فرصت استراتژیک منحصر به فرد برای جمهوری اسلامی ایجاد می کند تا نقش برجسته تری در نظام سیاسی بین المللی ایفا کند؛ در حالی که نقش آتی ایران در نظام جهانی به انواع سیاست های اعمال شده توسط دولت ایران نیز بستگی دارد.

مشارکت استراتژیک ایران و چین

برای افزودن به اتحاد دوجانبه میان روسیه و چین، شریک سوم، ایران است که آن را به یک محور سه گانه عالی در برابر ایالات متحده تبدیل می کند. با آغاز رسمی قرارداد همکاری ۲۵ ساله میان ایران و چین، پکن نقش خود را در خاورمیانه عمیق تر کرد؛ در حالی که ایران یک حمایت قوی در برابر تحریم های ایالات متحده به دست خواهد آورد.

این توافق در زمانی انجام شد که اقتصاد ایران تحت تحریم های آمریکا در بحبوحه کرونا رنج می برد. بر همین اساس، تحت تهدید تحریم های بیشتر و محرومیت مداوم از دسترسی به بازارهای غربی، ایران به سمت چین حرکت کرد؛ در حالی که چین نیز به شدت به انرژی ایران نیازمند است و این توافق می تواند برای چین بسیار سودآور باشد.

بر اساس گزارش وزارت امور خارجه چین در سال ۲۰۲۱، بدون توجه به اینکه وضعیت جهان چگونه تغییرخواهد کرد، تمایل چین برای توسعه روابط چین و ایران تغییر نخواهد کرد و پکن همواره با تحریم‌های یکجانبه غیرمنطقی اعمال شده علیه ایران مخالف بوده و خواهد بود.

این موضوع نشان می دهد که چین و ایران مشارکت گسترده و عمیقی را با محوریت نیازهای انرژی چین و منابع فراوان ایران و همچنین روابط قابل توجه اقتصادی غیر انرژی، فروش تسلیحات و همکاری های دفاعی و موازنه ژئواستراتژیک در برابر ایالات متحده ایجاد کرده اند. بر همین اساس، امضای مشارکت استراتژیک جامع با ایران، نشان می‌دهد که پکن به دنبال دست یابی به اهداف استراتژیک خود از طریق ایران به عنوان یک دارایی راهبردی است.

کد خبر: ۲۰۶٬۸۴۹

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha