بازار؛ گروه بین الملل: «آندره آ گیسلی» با اشاره به سفر رئیس جمهور چین به عربستان، اخیرا مقالهای در ارتباط با رقابت چین و ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه منتشر نموده است. وی در این مقاله معتقد است رویکرد سیاست خارجی چین و ایالات متحده آمریکا در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا حداقل در آیندهای نزدیک تغییر نمیکند.
ترجمه متن مقاله در ادامه میآید.
در جولای ۲۰۲۲، «جو بایدن»، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا مقابله با چین را یکی از دلایل سفر خود به عربستان سعودی ذکر کرد. با این حال، توافقهایی که امضا شد و اعلامیههای ارائه شده در سفر «شی جین پینگ» به ریاض در اوایل دسامبر نشان داد که تلاشهای رهبر آمریکا موفقیتآمیز نبود. مقایسه بین پذیرایی سرد جولای بایدن و فرش قرمزی که برای همتای چینی او پهن شد، باعث توهین به بایدن شد.
سیاست خارجی جو بایدن که به نظر میرسید متفاوت از سیاست خارجی «دونالد ترامپ» است، حداقل در مقابل چین، به طرز قابل توجهی شبیه سیاست خارجی سلف خود است - فقط بایدن تاکید بیشتری بر چندجانبه گرایی داشته است
اغلب این تمایل وجود دارد که تصور کنیم ایالات متحده آمریکا و چین درگیر تغییر رویکردهای استراتژیک، راه اندازی ابتکارات جدید و اجرای رویکردهای جدید در خاورمیانه و شمال آفریقا هستند. با این حال بعید است که جوهر رفتار دو کشور در منطقه و نسبت به یکدیگر در آینده قابل پیشبینی تغییر کند. این احتمال وجود دارد که آنها کارهای بیشتری را انجام دهند: واشنگتن به تمرکز بر مسائل امنیتی و همکاریهای دفاعی ادامه خواهد داد در حالی که پکن به برنامه تجاری و سرمایه گذاری محور خود پایبند خواهد بود.
واکنش تغییرناپذیر واشنگتن
سیاست خارجی جو بایدن که به نظر میرسید متفاوت از سیاست خارجی «دونالد ترامپ» است، حداقل در مقابل چین، به طرز قابل توجهی شبیه سیاست خارجی سلف خود است - فقط بایدن تاکید بیشتری بر چندجانبه گرایی داشته است. با این حال تأکید دولت بر حفظ «نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین» به نظر میرسد راه دیگری برای تنظیم استراتژی سادهتر برای مهار چین باشد. واشنگتن در تلاش است تا با بهره برداری فزاینده از نقش مرکزی خود در موسسات و صنایع کلیدی، «نظم طرد» ایجاد کند تا از دسترسی چین به عنوان مثال به پیشرفته ترین فناوریها جلوگیری کند.
توسعه و تثبیت این استراتژی به طور طبیعی رویکرد آمریکا به چین در خاورمیانه را شکل داده است. در گذشته سیاست آمریکا در مورد چین، حداقل تا حدی تابعی از اقدامات چین در منطقه بود. امروزه رفتار آمریکا در منطقه به طور فزاینده ای تحت تأثیر روند روابط چین و آمریکا قرار دارد. به این ترتیب، کشورهای خاورمیانه فشار فزاینده ای را برای پیوستن به تلاشها برای مهار چین احساس می کنند. از آنجایی که شرکتهای چینی نقش مهمی در بسیاری از اقتصادها و برنامههای توسعه در منطقه ایفا می کنند، پذیرش درخواست واشنگتن برای سیاست گذاران این کشورها ارزان نیست.
پیشنهادهای همکاری امنیتی بیشتر به تنهایی هزینههای کشورهای خاورمیانه در کاهش اجباری همکاری اقتصادی با چین را جبران نمیکند. این که چین نمی تواند جایگزین ایالات متحده آمریکا به عنوان یک ضامن امنیت منطقه ای شود، تا حدی اهمیت دارد. دولت بایدن از این موضوع آگاه است.
همانطور که در آخرین استراتژی امنیت ملی ایالات متحده به وضوح بیان شده است، راه حل های نظامی و دفاعی چارچوب بندی شده نمی توانند انتخاب پیش فرض برای مقابله با چالشهای منطقه باشند
همانطور که در آخرین استراتژی امنیت ملی ایالات متحده به وضوح بیان شده است، راه حل های نظامی و دفاعی چارچوب بندی شده نمی توانند انتخاب پیش فرض برای مقابله با چالشهای منطقه باشند. بایدن اولین رهبر آمریکایی نیست که پیشنهاد کرد اما نتوانست تعادل سیاست خارجی آمریکا را از اتکای بیش از حد به ارتش به سمت استفاده بیشتر از دیپلماسی و ابزارهای اقتصادی دولت داری برقرار کند. یکی از مشکلات اصلی این است که جایگزینی سیاست، یعنی استفاده از یک ابزار سیاستی به جای ابزار دیگر برای رسیدن به همان هدف، دشوار است.
واکنش چین
کارشناسان چینی به درجات مختلف با دخالت عمیقتر و احتمالا نظامی در منطقه خاورمیانه مخالف هستند. در عوض، چین باید به استفاده از قدرت اقتصادی خود ادامه دهد تا رهبران محلی را به تمرکز بر توسعه اقتصادی به جای رقابتهای منطقه ای سوق دهد. حمایت از صنعتی شدن عنصر کلیدی این استراتژی است که البته برای منافع چین نیز مفید است.
ماهیت سیاست خاورمیانهای چین در طول سال ها تقریباً بدون تغییر باقی مانده است و همکاری عمل گرایانه در زمینههای مختلف از جمله طرح یک کمربند یک جاده، تجارت و اقتصاد، انرژی و فناوری بالا در مرکز آن قرار دارد
از این رو ماهیت سیاست خاورمیانهای چین در طول سال ها تقریباً بدون تغییر باقی مانده است و همکاری عمل گرایانه در زمینههای مختلف از جمله طرح یک کمربند یک جاده، تجارت و اقتصاد، انرژی و فناوری بالا در مرکز آن قرار دارد.
در این زمینه، برای چین نه تنها منطقی تر است که به رویکرد اقتصادی متمرکز خود ادامه دهد، بلکه امکان پذیرتر است. باید گفت رفتار آمریکا در حال حاضر بازیگران منطقه را به چین نزدیکتر می کند و چینیها این مهم را می دانند.
آنها همچنین میدانند که همکاری اقتصادی و فناوری با چین برای بسیاری از کشورهای خاورمیانه بسیار مهم است. این واقعیت که چین واردکننده اصلی نفت و گاز طبیعی است، نقش مهمی دارد.
علاوه بر این از آنجایی که بسیاری از کشورهای منطقه دستخوش تغییرات عمیقی به ویژه در روابط دولت و مذهب بوده اند، اصل عدم مداخله چین و برخی از سیاستهای داخلی این کشور در قبال گروههای مذهبی و اقلیتها نیز نقش مثبتی در این امر ایفا کرده است. بنابراین دشوار است که چین رویکرد خود را تغییر دهد و تلاش کند با ایالات متحده آمریکا در زمینههایی مانند امنیت منطقه ای و کمکهای نظامی رقابت کند که در آن واشنگتن بسیار قویتر است.
به طور خلاصه، محتملترین واکنش پکن به تلاش احتمالی آمریکا برای مهار نفوذ چین در خاورمیانه، عدم واکنش است. در نهایت باید گفت افزایش تنشهای منطقهای با بازگشت بنیامین نتانیاهو به قدرت، تحول اوضاع در ایران، تأثیر رکود اقتصادی احتمالی در غرب و همچنین تحولات جنگ در اوکراین بر قیمت نفت، وضعیت اقتصاد چین پس از کووید و نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ در ایالات متحده آمریکا همه عواملی هستند که می توانند روندهای فعلی را تغییر دهند.
نظر شما