۱۴ آذر ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۳
بندر چابهار و سناریوهای توسعه آن؛ مانع اصلی کدام کشور است؟
بازار گزارش می‌دهد؛

بندر چابهار و سناریوهای توسعه آن؛ مانع اصلی کدام کشور است؟

بندر استراتژیک چابهار و پروژه‌های مرتبط با آن، محور برنامه های بلندمدت ایران است.

بازار؛ گروه بین الملل: ایران در آرزوی تبدیل شدن به یک کریدور تجاری و حمل‌ونقل منطقه‌ای بزرگ است و از موقعیت خود به عنوان کوتاه‌ترین مسیر از اقیانوس هند به آسیای مرکزی، قفقاز، روسیه و اروپا بهره می‌برد.

جدای از موقعیت جغرافیایی، ایران رابطه قوی خود با روسیه تحریم‌شده را به عنوان موهبتی برای تبدیل شدن به مجرای اصلی پیوند روسیه با سایر نقاط جهان می‌بیند. بندر استراتژیک چابهار و پروژه‌های مرتبط با آن، محور آرمان‌های بلند ایران هستند.

با امضای توافق هسته‌ای و لغو تحریم‌ها علیه ایران در سال ۲۰۱۵، پروژه بندر چابهار مورد توجه قرار گرفت، زیرا دولت حسن روحانی، رئیس‌جمهور سابق، این بندر را با اتصال آن به آرزوهای بلندپروازانه بین‌المللی توسعه داد. در دوره «رقابت بندری منطقه‌ای» بین کشورهای حاشیه دریای عمان (از جمله بنادر گوادر، دقم و چابهار)، دولت روحانی تلاش کرد تا با جلب حمایت از چابهار را به عنوان مهم‌ترین بندر برای کریدورهای حمل‌ونقل بین‌المللی معرفی کند.

پس از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵، دولت حسن روحانی امیدوار بود که به قیمت حذف چین، درها به روی اقتصاد غرب باز شود. در نتیجه، تهران پروژه را پیش برد و هند و روسیه را در برنامه های ترانزیتی ایران با تأکید بر کریدور شمال-جنوب بر کریدورهای شرق-غرب که چین ترجیح می دهد، اولویت داد. دخالت چین در پروژه رقیب گوادر، توجیهات بیشتری را برای دولت روحانی برای جست‌وجوی شریک غیر چینی فراهم کرد که نتیجه آن سرد شدن روابط با چین در سال‌های پایانی دولت روحانی بود.

از این رو هند با اختصاص ۸۵ میلیون دلار برای ساخت اسکله و جرثقیل های وارداتی، عملاً توسعه بندر چابهار را آغاز کرده است. هند و ایران برای ساخت خط آهن بین چابهار و زاهدان قرارداد امضا کردند. با این وجود، رویدادهای بعدی باعث اختلال یا توقف این پروژه‌ها شد. علیرغم معافیت‌ها، اعمال مجدد تحریم‌های آمریکا علیه ایران بیشترین تأثیر را داشت و مانع همکاری هند و ایران در زمینه‌های متعدد شد. ترکیبی از تغییرات دولت ایران و فشار چین منجر به تغییر اولویت‌های استراتژیک ایران به سمت همسویی نزدیک‌تر با چین شد و به پروژه بندر چابهار آسیب رساند.

در جریان مذاکرات بر سر توافقنامه همکاری استراتژیک ایران و چین، چین از به حاشیه راندن دولت روحانی دریغ نکرد و ترجیح داد با بازیگران قدرتمندتر حاکمیتی نظام ایران پشت میز بنشیند. در نهایت، تلاش های چین منجر به مسدود یا لغو برخی از قراردادها بین دولت ایران و هند شد. به عنوان مثال، ایران قرارداد ساخت راه آهن با هند را لغو کرد و اعلام کرد دهلی تاخیر در اجرای آن دارد که باعث کندی کار هند در بندر چابهار شد.

با ریاست ابراهیم رئیسی، دولت جدید ایران قصد دارد توافقنامه همکاری راهبردی با چین را اجرایی کند. چین به نقطه مرکزی استراتژی جدید ایران «محور شرق» تبدیل شده است که به ضرر کشورهایی مانند روسیه و هند است. چندین مقام در دولت جدید بر توسعه بندر چابهار و خط ساحلی مکران تاکید کرده‌اند، اما این بار از طریق سرمایه‌گذاری چین در پروژه‌های حمل‌ونقل، راه‌آهن و ساخت اسکله. با توجه به تداوم بیگانگی بین تهران و دهلی نو، به نظر می‌رسد چین به عنوان یک شریک استراتژیک جایگزین برای توسعه بندر ظاهر شده است، بنابراین پروژه چابهار در کریدورهای حمل‌ونقل شرق به غرب طرح شاخص یک کمربند یک جاده چین قرار گرفت.

چند مورد از متن توافقنامه همکاری راهبردی چین و ایران شامل ایجاد یک شهر پتروشیمی و یک شهر هوشمند در بندر، توسعه بندر جاسک در دریای عمان و اتصال بندر چابهار و جاسک به بندر گوادر پاکستان از طریق یک خط ریلی شرق به غرب بود. این توافق نشان می دهد که بندر چابهار در حال تبدیل شدن به یک ایستگاه ابتکاری طرح یک کمربند یک جاده است.

این تلاش جدید ایران و چین برای تغییر ماهیت پروژه بندر چابهار به دلیل تحولات منطقه ای نیز انجام شد. به عنوان مثال، بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، این کشور را از پروژه بندر چابهار حذف کرده است. پیش از این، اختلافات بین دولت اشرف غنی، رئیس جمهور پیشین افغانستان و پاکستان، کابل را بر آن داشت تا از طریق خاک ایران به دنبال کمک هند باشد.

پس از بازگشت طالبان که به روابط نسبتاً خوب با پاکستان معروف بودند، کابل ایران را دور زد و از طریق خاک پاکستان کمک های هند را دریافت کرد

با این حال، پس از بازگشت طالبان که به روابط نسبتاً خوب با پاکستان معروف بودند، کابل ایران را دور زد و از طریق خاک پاکستان کمک های هند را دریافت کرد. در واقع، مسیر کمک هند به افغانستان از چابهار ایران به پاکستان منتقل شده است. افغانستان همچنین با ازبکستان و پاکستان برای ساخت خط آهنی که آسیای مرکزی را به بندر گوادر اقیانوس هند در پاکستان از طریق افغانستان متصل می کند، توافق کرده است.

اگر این پروژه با سرعت فعلی خود ادامه یابد، توسعه زیرساخت ها و شبکه حمل و نقل بندر چابهار ۵۰ سال زمان می برد. بدون شک تکمیل بندر چابهار و شبکه حمل و نقل مرتبط عمدتاً در گرو لغو تحریم‌های آمریکا علیه ایران و تامین سرمایه خارجی لازم است. با این وجود، ترکیبی از عوامل اقتصادی و سیاسی، آینده بندر را در معرض انواع احتمالات و سناریوها از جمله موارد زیر قرار می‌دهد:

سناریو ۱: بازگشت هند به پروژه چابهار. این سناریو فرض می‌کند که هند همچنان در توسعه پروژه و تبدیل چابهار به ایستگاهی در امتداد کریدور شمال-جنوب، نقش خواهد داشت. با این حال، این امر تنها در صورتی امکان‌پذیر خواهد بود که تحریم‌ها علیه ایران برداشته شود و بازار را به روی شرکت‌های هندی باز کند که علاقه‌مند به هزینه حداقل ۲ میلیارد دلاری در پروژه‌های ایران هستند. همچنین چین را ملزم می کند که مانع از تلاش های هند برای فعال کردن کریدور شمال-جنوب نشود. اگر روسیه بر چین فشار بیاورد تا اطمینان حاصل شود که پکن مانع از این تلاش ها نمی شود، این سناریو ممکن است قابل اجرا باشد. با این حال، هیچ چیزی وجود ندارد که نشان دهد چین در برابر چنین فشارهای فرضی تسلیم شود، به ویژه اینکه این پروژه به نفع رقیب اصلی چین، هند است، زیرا به دهلی نو اجازه دسترسی به بندری را می دهد که می تواند بندر گوادر را تهدید کند.

سناریو ۲: مشارکت چین در پروژه بندر چابهار. این سناریو فرض می‌کند که چین پروژه‌هایی را برای توسعه بندر ایران و تبدیل آن به یک هاب مرکزی در امتداد کریدورهای حمل‌ونقل برنامه‌ریزی‌شده خود انجام خواهد داد. همانطور که توافقنامه همکاری راهبردی با ایران نشان می دهد، به نظر می رسد چین در حال برنامه ریزی برای تحقق این سناریو است. با این حال، این سناریو با موانع زیادی مواجه است که مهم ترین آن تحریم های اقتصادی علیه ایران است. منطقاً ساخت بندر دیگری در ۱۰۰ کیلومتری بندر گوادر که پکن در پاکستان در حال توسعه آن است، برای چین بی نتیجه خواهد بود. بندر ایران هیچ ارزش استراتژیک اضافی برای پروژه‌های حمل‌ونقل چینی ارائه نمی‌کند که سرمایه‌گذاری چین در آن را آن‌گونه که ایران می‌خواهد ضروری کند. با این حال، بعید نیست که چین چابهار و گوادر را از طریق راه آهن به یکدیگر متصل کند تا یک شبکه بندری به هم پیوسته ایجاد کند. در این صورت بندر چابهار به میزان قابل توجهی کوچکتر از آنچه در برنامه های ایران پیش بینی شده بود خواهد بود.

سناریو ۳: باید گفت اقدامات چین به منظور «خنثی کردن» چابهار از طریق گنجاندن آن در پروژه های چینی نبود، بلکه هدف آن «خنثی کردن»، «تجمع کردن» و «حذف» چابهار به عنوان یک رقیب بود. بنابراین، می توان حدس زد که چین نه تنها از توسعه چابهار توسط هند جلوگیری می کند، بلکه این کار را از طریق پروژه های چینی نیز انجام نخواهد داد. همچنین این امکان وجود دارد که چین کارهای توسعه محدودی را در چابهار انجام دهد و به آن اجازه دهد در صورت بروز هرگونه اختلال به عنوان یک بندر پشتیبان برای گوادر عمل کند. چین همچنین ممکن است از این بندر به عنوان یک مرکز ذخیره و حمل و نقل برای کالاهای پتروشیمی که به مقصد چین، از طریق گوادر یا جاهای دیگر عازم می شوند، استفاده کند. اگر این پروژه بلندپروازانه متوقف شود، احتمالاً ایرانی‌ها این گزینه را در همکاری با چین در نظر خواهند گرفت.

باید گفت این سناریوها، تبدیل شدن چابهار به بندر مطلوبی که ایرانیان همواره امیدوار به توسعه و تبدیل آن به ایستگاه اصلی در امتداد کریدور حمل و نقل بین المللی بوده اند، منتفی می دانند.

کد خبر: ۱۹۱٬۳۶۹

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha