تهمینه غمخوار؛ بازار: بیست و دومین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در شهر سمرقند ازبکستان در سپتامبر گذشته، به یک موهبت برای سیاست منطقه ای ایران تبدیل شد، در حالی که این عضویت به حضور کشور یک چارچوب نهادی رسمی بخشیده و موجب رسمی سازی حضور ایران در ساختارهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی ایران در منطقه می شود.
جمهوری اسلامی ایران نه تنها نقشه راه پیوستن به این گروه را تمدید کرد، بلکه آن نشست فرصت مناسبی برای احیا و تقویت روابط با ازبکستان همجوار را برای کشور فراهم نمود؛ از بکستانی که دارای نقش محوری در آسیای مرکزی و دارای مرز مشترک با چهار کشور در این منطقه است و مهمتر از آن، به صورت تاریخی، آن بخش شهر نشین و تمدنی حوزه آسیای مرکزی در این منطقه شکل گرفته شده و همواره نقش محوری در شکل گیری روندهای فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی و تجاری در کل منطقه آسیای مرکزی داشته است.
از زمانی سال ۲۰۰۲ به این سو، ابراهیم رئیسی اولین رئیس جمهور ایران بود که در دو دهه اخیر به ازبکستان سفر کرد. اگرچه اسلام کریم اف، رئیس جمهور سابق ازبکستان متعاقباً در سال ۲۰۰۳ - برای شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری اقتصادی (اکو) از تهران بازدید کرد، اما دوره طولانی ریاست جمهوری کریم اف (۲۰۱۶-۱۹۹۱) به طور غیرقابل انکاری با رویکردهای بسیار درونگرا و محافظه کارانه در سیاست های داخلی و خارجی قابل توجه بود و همین امر موجب بروز تنش و سردی در روابط ایران و ازبکستان شد.
نگرانی تاشکند در مورد نفوذ ایران در مناطق تاجیکنشین ازبکستان، بهویژه مناطق سمرقند و بخارا یکی از این دلایل در نظر گرفته می شد؛ به طوری که روابط نزدیک ایران و تاجیکستان در آن زمان، در کنار روابط سرد و پرتنش ازبکستان و تاجیکستان، این نگرانی را تشدید کرد. دومین عامل این بود که در دوران کریم اف، ازبکستان از حمایت تهران از احزاب و گروههای اسلامگرا در خارج از مرزهای ایران بیم داشت. این نگرانی تا حدودی ناشی از روابط نزدیک ایران و حزب رنسانس اسلامی تاجیکستان بود. به همین دلیل، حتی زمانی که تهران برای بهبود روابط با تاشکند تلاش کرد، ازبکستان یکی از مخالفان اصلی در داخل سازمان همکاری شانگهای برای گسترش عضویت کامل به ایران باقی ماند.
با این حال، این وضعیت پس از مرگ ناگهانی کریم اف، در سپتامبر ۲۰۱۶، و به قدرت رسیدن شوکت میرضیایف، به طور قابل توجهی تغییر کرد و تغیر روند محسوسی توسط او در حمکرانی داخلی و سیاست خارجی ایجاد شد. در همین راستا، ازبکستان در سیاست خارجی خود با اتخاذ سیاست هایی توانست روابط خود را با تعدادی از کشورهای همسایه یا منطقه ای و شرکای جهانی بهبود بخشد. این سیاستها شامل رویکرد تنش زدایی، سیاست درهای باز و تعامل با همسایگان مانند قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و افغانستان؛ ایجاد تعادل با قدرت های منطقه ای از جمله ایران، ترکیه، هند و عربستان و همچنین ایجاد تعادل با قدرت های بین المللی مانند روسیه، چین، اروپا و ایالات متحده بوده است.
رئیسی با اعلام اولویت قرار دادن همسایگان در کنار دیپلماسی اقتصادی، به عنوان دو اولویت اصلی سیاست خارجی دولت خود، به روند گرمایشی روابط ایران و ازبکستانی که سیاستهای خود را تغییر داده، کمک کرده است
بر همین اساس، هنگامی که ازبکستان قصد داشت تا این سیاستها را در مورد ایران عملیاتی سازد، روابط تاجیکستان و ایران دچار مشکل بود و همین مسئله موجب شد تا روابط ایران و ازبکستان، با کاهش نگرانی ها در ازبکستان در مورد وضعیت قومی و زبانی در مناطق تاجیک این کشور گرم شود، اما با وجود تحولات مثبت در روابط تهران_تاشکند، دو کشور در اوج سیاست فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ (۲۰۲۰-۲۰۱۸) علیه ایران با یک مانع جدی و جدید مواجه شدند.
حتی زمانی که سفر برنامه ریزی شده حسن روحانی رئیس جمهور سابق ایران به ازبکستان در سال ۲۰۱۸ به طور ناگهانی لغو شد، برخی منابع خبری در داخل ایران احتمال دادند که این موضوع ممکن است نتیجه دیدار ترامپ و میرضیایف در واشنگتن در ماه مه بوده باشد. پس از ترامپ و ورود جو بایدن به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۱، نگرانی دولت میرضیایف از تعامل بیشتر با ایران کاهش یافت؛ در حالی که از طرفی هم، رئیسی با اعلام اولویت قرار دادن همسایگان در کنار دیپلماسی اقتصادی، به عنوان دو اولویت اصلی سیاست خارجی دولت خود، به این روند مثبت کمک کرد.
در حقیقت، نگاه تعامل با همسایگان که در دولت رئیسی حاکم شده است، موجب طی شدن روند افزایشی با کشورهای این منطقه از جمله ازبکستان نیز شد. این بهبود چند ماهه در روابط دوجانبه با سفر رئیس جمهور ایران در سپتامبر ۲۰۲۲ به ازبکستان برای شرکت در اجلاس سازمان همکاری شانگهای در سمرقند به اوج رسید و منجر به امضای تفاهم نامه تعهداتی از سوی ایران برای تبدیل شدن به عضویت دائمی این سازمان به رهبری چین و روسیه شد.
نکته قابل توجه این است که یک روز قبل از برگزاری این اجلاس، در ۱۴ سپتامبر، هیئت های ایرانی و ازبکستانی به ترتیب به ریاست رئیسی و میرضیایف در پایتخت ازبکستان دیدارهایی را برگزار کردند و ۱۷ یادداشت تفاهم و سند همکاری در زمینه های مختلف به امضای طرفین رسید در حالی که دو مورد از این توافقنامه ها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند؛ یکی حوزه نفت و دیگری ترانزیت.
ابتدا جواد اوجی وزیر نفت ایران و عظیم احمد خوجاف همتای ازبک خود اعلام کردند که دو کشور برای تامین منابع انرژی مورد نیاز ازبکستان از جمله گاز نفتی مایع شده (LPG)، سوخت جت، نفت گرمایشی، میعانات گازی و محصولات پتروشیمی به همکاری خواهند پرداخت، ضمن اینکه شرکتهای ایرانی به توسعه میدانهای هیدروکربنی ازبکستان کمک خواهند کرد.
معاون وزیر نفت ایران در امور بینالملل نیز اعلام کرد که با توجه به اینکه پالایشگاههای ازبکستان که ظرفیت پالایش ۲۳۰ هزار بشکه دارند با ۵۰ درصد ظرفیت کار میکنند، ایران می تواند ۱۱۵۰۰۰ بشکه ظرفیت را در دو پالایشگاه بخارا و فرغانه احیا کند. این موضوع نشان داد که بن بست موجود در مذاکرات هسته ای و همچنین تداوم تحریمهای امریکا، به ویژه در خصوص صادرات نفت ایران، محدودیت یا مانع عمدهای برای توانایی جمهوری اسلامی ایران در انعقاد قراردادهای همکاری نفتی جدید با سایر کشورها از جمله ازبکستان ایجاد نخواهد کرد.
از زمان آغاز ریاست جمهوری میرضیایف، ازبکستان محصور در خشکی علاقه مند به استفاده از این تسهیلات بندری چابهار برای رسیدگی به صادرات و واردات خود به منظور کاهش وابستگی این کشور آسیای مرکزی به مسیرهای تجاری از طریق خاک روسیه بوده است
دومین توافق مهم ایران و ازبکستان خارج از مذاکرات سمرقند، امضای یادداشت تفاهم در مورد استفاده ازبکستان از بندر چابهار بود؛ به ویژه از زمان آغاز ریاست جمهوری میرضیایف، ازبکستان محصور در خشکی علاقه مند به استفاده از این تسهیلات بندری برای رسیدگی به صادرات و واردات خود به منظور کاهش وابستگی این کشور آسیای مرکزی به مسیرهای تجاری از طریق خاک روسیه بوده است.
این امر به ویژه از زمان آغاز جنگ روسیه و اوکراین در اوایل سال جاری، که برای بسیاری از شرکتهای لجستیک بینالمللی ادامه حیات ترانزیت بین قارهای از طریق فدراسیون روسیه را زیر سوال برد، اهمیت زیادی پیدا کرده است. این تلاقی تغییرات رهبری ازبکستان، ارتباطات دوجانبه، منافع مشترک و شوک های ژئوپلیتیکی، ایران و ازبکستان را به گسترش روابط فیمابین تشویق کرده در حالی که به ازبکستان اجازه داده است تا با بسیاری از سوء تفاهمها و تنشهای دیرینه خود مقابله کند.
همانطور که رئیس جمهور ایران در سمرقند خاطر نشان کرد، مبادلات تجاری دو کشور به ۵۰۰ میلیون دلار در سال رسیده است و پیش بینی می کند این میزان ۳ تا ۴ برابر شود. با این حال، برخی از کارشناسان معتقدند که چشم انداز بلندمدت روابط ایران و ازبکستان، به تحولاتی بستگی دارد که تقریباً هیچ ارتباطی با روابط دوجانبه آنها ندارد. مذاکرات بین المللی بر سر احیای توافق هسته ای ایران، یکی از این عوامل مهم است که در حال حاضر به بن بست رسیده است. بنابراین، دورنمای نامشخص و مبهم برای احیای برجام ممکن است همکاری نفتی ایران و ازبکستان را به خطر بیندازد.
اگر مذاکرات هستهای با شکست مواجه شود و دامنه تحریمهای آمریکا علیه ایران ادامه یابد یا تشدید شود، لابی هند ممکن است برای باز گذاشتن درها برای ادامه همکاری ازبکستان و ایران در چابهار تا زمانی که شورای امنیت سازمان ملل این کار را انجام دهد، حیاتی باشد
اما بندر چابهار مورد متفاوتی را ارائه می دهد که لابی قدرتمند هند در ایالات متحده ممکن است عامل تعیین کننده ای برای آن باشد. نکته مهم این است که هندیها که این پروژه لجستیکی بسیار استراتژیک را نیز امضا کردهاند، موفق شدند دولت ترامپ را متقاعد کنند که بندر چابهار را از بسته تحریمهای اقتصادی خود در سالهای ۲۰۲۰-۲۰۱۸ حذف کند.
بنابراین، اگر مذاکرات هستهای با شکست مواجه شود و دامنه تحریمهای آمریکا علیه ایران ادامه یابد یا تشدید شود، لابی هند ممکن است برای باز گذاشتن درها برای ادامه همکاری ازبکستان و ایران در چابهار تا زمانی که شورای امنیت سازمان ملل این کار را انجام دهد، حیاتی باشد.
بنابراین، بر اساس نظر برخی از تحلیلگران، در حالی که تهران و تاشکند انگیزه های مشترکی برای تقویت روابط خود به ویژه در زمینه انرژی و حمل و نقل دارند، روابط دوجانبه آنها همچنان در معرض روابط ایران با قدرت های بزرگ است.
برخی دیگر می گویند که موضوع برجام با روابط ایران و ازبکستان مرتبط نیست. بر همین اساس، ایران باید نگاه جامع تری به بهره مندی از فرصتهای تجارت خارجی داشته باشد و از اتصال ازبکستان به منطقه جنوب شرق، شبه قاره هند و کشورهای جنوب خلیج فارس استفاده کند و در این زمینه نقش مهمی را در حوزه تسهیل زیرساختهای حمل و نقلی و قوانین گمرکی و مسائل ریلی ایفا نماید.
نظر شما