۹ آبان ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۱
مشکل صنایع کوچک فقط دولت نیست| روحیه تولیدگرا رخت بسته است
نائب رییس خانه صنعت و معدن کشور در گفت‌وگو با بازار؛

مشکل صنایع کوچک فقط دولت نیست| روحیه تولیدگرا رخت بسته است

مشهد- شکی نیست که تولید منشأ همه آثار مثبت در اقتصاد، معیشت و حتی زندگی اجتماعی هر ملت و تمدن بوده و حمایت از آن در اولویت است.

بازار؛ گروه استان‌ها: براثر تولید و حمایت از آن است که رفاه اجتماعی، رشد اقتصادی و ثروت ملی حاصل‌شده و ارتقاء می‌یابد، در کنار آن کاهش قیمت‌ها رخ می‌دهد، بیکاری نیز ریشه‌کن می‌شود و باریشه کنی بیکاری، بسیاری از معضلات اجتماعی نیز فروکش می‌کند.

برای همین است که در سال‌های اخیر همواره شعار سال و هدف‌گذاری آن بر پایه رونق، جهش و حمایت از تولید و تلاش برای مانع زدایی از روند تولید بنانهاده شده است اما چقدر این شعارها توانسته به منصه ظهور برسد پرسشی است که ما در قالب گفت‌وگو با حسن حسینی نایب‌رئیس خانه صنعت و معدن تجارت کشور به دنبال آن هستیم.

* در حال حاضر شاهد افزایش تعطیلی صنایع کوچک هستیم. علت را چه می‌دانید؟

ما در خانه صنعت و معدن یک عارضه‌یابی کردیم که چرا واحدها تعطیل می‌شوند.متأسفانه در کارگاه‌های تولیدی رسم شده است که هر واحدی یا فردی که دچار مشکل می‌شود،مقصر اصلی را دولت می‌داند، بدون آن‌که عملکرد خودش را ارزیابی کند .

دولت در اصل برای کمک مردم آمده است، پس اگر من در یکجایی موفق نمی‌شوم. بهترین کاران است که ابتدا خودم را عارضه‌یابی کنم که اشکال کار کجاست؟ و بعد کجا باید دولت کمک می‌کرده و کمک نکرده است .

* به نظر گره کار بیشتر کارگاه‌های تولید کجاست؟

عارضه‌یابی انجام‌شده طی چند سال گذشته که البته به اعتقاد من در حال حاضر نیز تفاوتی نکرده است همه‌اش بحث نقدینگی نیست ،شاید ۴۲ درصد از واحدهای ما به خاطر نقدینگی دچار مشکل شده باشند و بخشی از مشکلات آن‌ها نیز به مسائلی هم چون شرکا و مسائل خانوادگی گره‌خورده است.

مشکل صنایع کوچک فقط دولت نیست| روحیه تولیدگرا رخت بسته است

ما مدام فریاد داریم که فلان مدیر دولتی خوب کار نکرد ،یک‌بار هم بگوییم فلان مدیر بخش خصوصی خوب کار نکرد.

ما در این بخش خودمان را نقد نمی‌کنیم که این اشکال است اگر واحدی را می‌بینیم راکد شده است قبل از این‌که بانک‌ها،سازمان امور مالیاتی را محکوم کنیم .ببینیم خود این فرد مدیر چه‌کار کرده است ؟

برای مثال یک واحد دریک صنعت خاص تعطیل‌شده است اما کنارش فردی همان کار را انجام می‌دهد اما در اوج است . چگونه این ممکن است ؟ اگر تولید این کالا بداست یا بازار ندارد برای هردو باید بد باشد .پس چگونه است یکی تعطیل می‌شود و دیگری در اوج رشد است .

* یعنی توجه به نوع مدیریت کارگاه‌ها می‌تواند بخشی از مشکلات را حل کند؟

در خیلی از صنایعی که ما تولید می‌کنیم و خط‌های تولید را نگاه کنید درخواهید یافت حتی ماشین‌آلات همانند هم برندشان مشترک و حتی چینش ماشین‌آلات نیز مانند هم می‌باشند. یکی محصول تولیدی‌اش در حد عالی و یک برند بین‌المللی شده اما در مقابل آن کارخانه مقابل حتی هیچ‌کسی او را نمی‌شناسد ! پس مدیریت افراد خیلی شرط است.

ما مدام فریاد داریم که فلان مدیر دولتی خوب کار نکرد، یک‌بار هم بگوییم فلان مدیر بخش خصوصی خوب کار نکرد

کارخانه همانند یک جامعه است،افرادی که جامعه را مدیریت می‌کنند، متفاوت است در غیر این صورت همه کشورهای دنیا یک مرز جغرافیایی دارند و منابعی نیز دارند، پس همه انسان‌ها باید همانند هم زندگی می‌کردند.

پس دلیل آن‌که برخی بهتر زندگی می‌کنند در حقیقت مدیریت منابع انسانی ،مالی آن واحد است .ازاین‌رو تعطیلی این واحدها را نه به بانک‌ها و سازمان امور مالیاتی و ...ربط نمی‌دهم. بلکه به توانمندی خود آن افراد ارتباط دارد.

ممکن است ۱۰ الی ۱۵ درصد به دلیل تنگناها باشد. من نمی‌خواهم بگویم درکشورهیچ مشکلی با بانک و ...نداریم .خیلی مشکل‌داریم اما این مشکل‌ها را همه داریم .این‌گونه نیست واحد A مشکل دارد و واحدB ندارد. آن‌ها باید بجای خودش نقد شود.

* نقش حمایتی دولت در طی این سال‌ها چقدر پررنگ بوده است؟

به‌طورکلی همه می‌گویند که ما حامی تولید هستیم اما این موضوع واقعیت ندارد. متأسفانه روحیه، روحیه تولید گرا نیست و وزارت امور اقتصاد و دارایی،وزارت کار و وزارت صنایع ما وزارت تولید نیستند.

در سیستم دیوان‌سالاری که در کشور وجود دارد و از آن به‌عنوان سمی مهلک باید کرد خودش بزرگ‌ترین عامل‌های ضد تولید است .

به‌طورکلی همه می‌گویند که ما حامی تولید هستیم اما این موضوع واقعیت ندارد. متأسفانه روحیه، روحیه تولید گرا نیست و وزارت امور اقتصاد و دارایی، وزارت کار و وزارت صنایع ما وزارت تولید نیستند

این‌یک واقعیتی است که وقتی ما یک کالایی را تولید می‌کنیم ‌آن کالا دارای یک قیمت تمام‌شده است و این قیمت شامل بخش‌های مختلفی چون مواد اولیه، استهلاک ماشین‌آلات،حمل‌ونقل و سایر هزینه هاست یعنی هر پولی را ما برای تولید یک کالا هزینه کنیم در قیمت تمام‌شده محصول مؤثراست.

حالا کالایی را تولید می‌کنیم و می‌خواهیم با یک کالا آلمانی مقایسه کنیم‌، نرخ بهره در آلمان نیم الی یک درصد است اما در کشور نرخ بهره وام ما ۱۸ درصد گفته می‌شود ولی ۲۲ درصد تمام می‌شود.در پرداخت مالیات و تأمین اجتماعی هم به همین‌گونه است به‌طورکلی عوارض دولتی که ما در کشور پرداخت می‌کنیم از تمام کشورهای دنیا بیشتر است که این‌ها رقم‌های زیادی می‌شود!

البته ما امتیازهایی را هم داریم، مانند انرژی و نیرو و دستمزد پایین‌تری اما درجاهایی این‌ها یکدیگر را پوشش نمی‌دهد چون دولت درهرصورت مانند پدر خانواده است و بچه‌هایش را وقتی به مدرسه می‌فرستد، هزینه می‌کند و این هزینه به امیدی است که اگر خودش روزی از کار افتاد ،بچه‌ها بدردش بخورند.

در بخش صادرات ما یک چنین بحثی را در تمام دنیا داریم.در یکسری بحران‌هایی که در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ برخی از کشورها مالیات بخش تولید را صفر اعلام کردند.

* برای رقابت ورود به بازارهای جهانی از کجا باید شروع کرد؟

کشورهایی که از محل مالیات تولید، زندگی می‌کردند مانند آلمان،تا تولید بتواند کارش را انجام بدهد بخصوص تولیدی که صادرات محور بوده است ازاین‌رو اول ایران را باید به کشورهایی که هدف صادراتی ماست ،بشناسانیم.

به طور مثال بنده به عنوان تولید کننده محصولی را تولید می کنم و لذا وقتی می‌خواهم ورود پیدا کنم از آن جا که تاکنون اسم و نشانی از محصول من در بازار نبوده و از طرفی امکان رقابت با رقبا و توانایی مالی آن ها را ندارم لذا محکوم به شکست هستم.

در کور های خارجی دولت‌ها برای آن‌که بخش خصوصی‌شان زمین نخورد، می‌آیند و حمایت می‌کنند لذا می‌گویند، تو برو در تولید ورود پیدا کن ما زیان تو را می‌پردازیم اما این اتفاق در ایران هیچ‌گاه نمی‌افتد.

زمانی جایزه صادراتی اهدا می‌شد که در حال حاضر آن را هم نمی‌دهند، این‌همه نمایشگاه‌های صنعتی در دنیا برگزار می‌شود که دولت‌ها باید کمک کنند اما کمتر کمکی از این دست از طرف دولت مشاهده می کنیم.

در تمام سفارتخانه‌ها باید رایزن‌های اقتصادی باشد که در کشور ما به این معنا کارکردی را نداریم اگر هم داریم و این‌که چه فعالیتی می‌کنند، معلوم نیست لذا حداقل باید یک گزارش از برنامه‌هایشان به تشکل‌های بخش خصوصی ارائه بدهند که رایزن اقتصادی مستقر در آلمان،اتریش، ایتالیا یا سایر کشورها کیست و برای صادرات، سرمایه‌گذاری یا بالعکس چه زیر ساخت هایی را فراهم کرده است؟

متاسفانه باید عنوان کنم که ما چنین چیزی را نداریم به‌جز صادرات محصولات نفتی و میعانت گازی بقیه اندک صادراتی که انجام می‌شود به همت بخش خصوصی خودش انجام می‌شود.

* آیا راه‌حلی برای برون‌رفت از این وضعیت خواهیم داشت ؟

تا زمانی که چاه‌های نفت باشد خیر؛درآمدهای نفتی، درآمدهای رایگانی است و خیلی قدر این درآمد دانسته نمی‌شود و مربوط به هیچ دولتی هم نیست از روزی که نفت در ایران بود این اتفاق افتاد.

در تمام سفارتخانه‌ها باید رایزن‌های اقتصادی باشد که در کشور ما به این معنا کارکردی را نداریم اگر هم داریم و این‌که چه فعالیتی می‌کنند، معلوم نیست لذا حداقل باید یک گزارش از برنامه‌هایشان به تشکل‌های بخش خصوصی ارائه بدهند که رایزن اقتصادی مستقر در آلمان،اتریش، ایتالیا یا سایر کشورها کیست و برای صادرات، سرمایه‌گذاری یا بالعکس چه زیر ساخت هایی را فراهم کرده است؟

برای مثال، ترکیه وضعیت اقتصادش از ما خیلی بدتر بود اما الآن جزو لیست اقتصاد برتر دنیا شده است و علتش این است که ترکیه نفت ندارد و فقط منبع درآمدش نیروی انسانی است.

این نیرو هم با تولید آن‌قدر، صادرات محور کار کند که درآمد داشته باشد.ما اگر تولید را اشتغال فکر کنیم‌ ،این اتفاق خواهد افتاد ولی اگر بخواهیم تا آخر عمر به ایرانی‌ها یارانه بدهیم هیچ‌گاه این اتفاق نمی‌افتد.

این یارانه هم باید تولیدی باشد که مالیاتی گرفته شود تا بتوان آن را پرداخت کرد اگر دوتا تحریم دیگر گذاشته شود و نفت را نخرند مانند اواخر دولت آقای ترامپ که ما دچار مشکل شده بودیم به طور حتم دچار بحران شدیدتری خواهیم شد.

در حال حاضر چون دولت روزی یک‌میلیون بشکه نفت را می‌فروشد و خرجش را درمی‌آورد اما از طرفی در حال حاضر دولت به تولید بیشتر توجه می‌کند چون احساس می‌کند اگر تحریم شود،پولی ندارد.

به نظرم با این موضوع نباید احساسی نگاه کرد بلکه باید تولید به اعتقاد راسخ دولت‌ تبدیل شود و سپس بین مردم این اعتقاد و باور قلبی تسری یابد.

مردم ما باید با یک حس ملی نسبت به کار و تولید نگاه کنند و همگی باور داشته باشند که از تولید باید حمایت کرد و کالای ایرانی را به خارجی ترجیح داد. تولیدکننده ما باید بداند جایی که به مردم می‌گویند باید کالای ایرانی مصرف کند سوءاستفاده نکند کیفیتش را درست انجام دهد.

در بحث لوازم‌خانگی ببینید چه اتفاقی افتاد، آنجا که همه‌چیز برای تولیدکننده مهیا بود اما به اعتقاد من تولیدکننده ما کم‌فروشی کرد لذا ضروری است که روی کیفیت و قیمت و حق مردم دقیق بود و حقوق مردم و مصرف کننده را محترم دانست.

ما همیشه منتظریم یک سری لوازم‌خانگی خارجی وارد شود که از شر اجناس بنجل خلاص شویم لذا در بحث خودرو نیز همین نگاه را داریم. چرا ژاپنی‌ها و آلمانی‌ها این حرف را نمی‌زنند. چراکه تولیدکننده به مصرف‌کننده و بالعکس احترام گذاشته است اما متأسفانه ما این فرهنگ را نداریم که هوای هم را داشته باشیم لذا در تولید رشد نمی‌کنیم.

کد خبر: ۱۸۴٬۰۳۶

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • IR ۲۲:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۸/۱۰
      0 0
      کی باعث شده این روحیه رخت بربنده؟