بازار: میگویند مسئولان فقط شعار میدهند و بهجای مصوبات کاغذی جلوی رانت بازیها و دلالهای دولتی را بگیرند و حمایت پیشکشان.
حال و روز صنعت و کارخانهداری در مازندران و بسیاری از استانهای دیگر، خرابتر از آن چیزی است که گاهی جستهوگریخته برخی مسئولان دانسته و ندانسته به آن اشاره میکنند، سالها قبل کارخانههای مهم با اشتغالزایی زیادی در مناطق مختلف مازندران فعالیت داشتند که اکنون یا قفل بر درب آن خورده و یا تغییر کاربری داده شدند و مدیران این کارخانهها خانهنشین هستند.
شرکت خزر که برندی درزمینهٔٔ تولید داروهای گیاهی و آرایشی بود و حدود ۱۰۰ کارگر داشت، قربانی یک زد و بند و رانت بازی شد و مالک آن قید صنعت و کارخانهداری را به عطایش بخشید.
قربانی زدو بندها شدیم
شهریار کاظمی بابیان اینکه این کارخانه تا چند سال قبل درزمینهٔ تولید داروهای گیاهی، آرایشی و بهداشت فعالیت داشت، به پشت پرده تعطیلی این کارخانه اشاره میکند و میگوید: این کارخانه را اواخر دهه ۸۰ از یک ورشکسته خریداری کردیم، وی وام گرفته بود و تولید و صنعت را به حال خود رها کرده بود.
وی میگوید: مالک قبلی کارخانه زمین را از دولت خریده بود و ۱۳۰ میلیون تومان وام گرفته بود که ۲۷۰ میلیون تومان باید میپرداخت و از ما نیز ۲۵۰ میلیون تومان بابت فروش کارخانه پول گرفته بود اما نهتنها پول بانک را نداده بود بلکه از ما نیز کلاهبرداری کرد و رفت.
کاظمی ادامه میدهد: پس از مدتی فهمیدیم مالک قبلی یک میلیارد به بانک بدهی دارد و جالب آنکه بانک سند جانشینی برای تملک گرفته بود درحالیکه مالک با زد و بندی که با برخی دستگاههای دولتی انجام داده بود، سند دیگری به ما ارائه کرد و خلاصه همه دستبهدست هم داده بود تا از ما کلاهبرداری کنند.
وی در پاسخ به اینکه فرجام این کارخانه چه شد نیز میگوید: یک فاینانس خارجی با دلار هزار و ۲۰۰ تومانی گرفتیم و یک میلیارد تومان به بانک دادیم و درمجموع دو میلیون دلار به صنعت و غیره پرداخت کردیم و از دست دادیم.
کاظمی با اظهار اینکه سال ۹۵ و ۹۶ یکی از خطهای کارخانه کار میکرد و ۷۵ نفر بیمهشده داشت گفت: اکنون تعداد کارگران صفر شده است و خودمان نیز ازنظر مالی صفر شدیم.
می گویند وام ۲۸ درصدی برای تولید می دهیم
کاظمی با عنوان اینکه مسئولان شم اقتصادی ندارند و اقتصاد بلد نیستند و قادر نیستند در بازار آزاد خرج زن و بچهشان را تأمین کنند متأسفانه فقط شعار حمایت از تولید را سر میدهند، گفت: ستاد تسهیل میگوید برای رونق دوباره وام با نرخ ۱۸ درصدی میدهیم که هزینههای آن به ۲۰ درصد خواهد رسید و با این نرخ نمیتوان دوباره صنعت را جان داد.
وی درعینحال ادامه داد: با بدبختی فراوان در حال احیای پروانههای تولید هستیم و مجبور شدم ماشین زیرپایم و خانهام را بفروشم تا به صنعت بدهکار نباشیم و اکنون مستأجرم درحالیکه مسئولان فقط شعار تولید را سرمی دهند.
کارخانه مازند گاز که در شهرک صنعتی نکا فعالیت دارد و چندی پیش با حضور وزیر صنعت، تکمیل خطهای تولیدی آن افتتاح شد، اما شایعه شد این کارخانه چندی پس از افتتاح تعطیلشده است.
به سراغش رفتیم. مدیرعامل این کارخانه قدیمی، خبر تعطیلی را رد میکند اما دلش از رانت بازیها و دلالهای دولتی و سنگاندازیها خون است، میگوید:۱۳ خط تولید راهاندازی کردیم نظیر پنجره پیویسی، شیشه دوجداره، خط خرپا تیرچه، فوم، کابینت دکوراسیون داخلی، فورمینگ طرح سفال، سینگ، هود، اجاقگاز و غیره که هیچکدام نمونه داخلی ندارد.
چون اهل باج نیستم بی نهایت مزاحمت ایجاد کردند/ دلال های دولتی بلای جان
صادقی میگوید: یک سنت ارز دولتی نگرفتم و ریالی نیز ارز از کشور خارج نکردم و ریالی نیز وام ندارم، اما چون اهل باج دادن نیستم، بینهایت مزاحمت ایجاد کردند. ادامه میدهد: در شهرک صنعتی زمین خریدم، برخی جاها تا ۱۱ متر صخره کندم و به من خندیدند و نامهربانیها زیادی دیدیم.
مدیرعامل کارخانه مازند گاز بابیان اینکه اگر توانستید یک سرمایهدار خوشبخت پیدا کنید جایزه دارید، تصریح میکند: از زیر صفر شروع کردم و اگر اکنون کارخانهام را حراج بگذارم بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان گیرم خواهد آمد اما یکسری آدمهای نفوذی در سیستم وجود دارد که بلای جان صنعت شدهاند.
صادقی برای ادعایش میگوید: شهرک صنعتی به همه زمین فروخت متری ۷ هزار تومان اما به من متری ۲۴ هزار و ۵۰۰ تومان فروخت و ۱۴ هزار متر سوله بدون آنکه ریالی وام بگیرم ساختم و برای خرید زمین ۱۰۰ میلیون تومان پول نقد دادم و مقداری چک و سفته اما مدتی بعد دلال دولتی آمد و گفت: ۵۰ میلیون تومان بدهی چک و سفته را بازمیگردانیم.
وی تأکید میکند باید دست دلالهای دولتی را از صنعت کوتاه کرد و بارها اعلام کردم میتوانم نیروی کار منطقه را مشغول کارکنم و بهزودی ۳۰۰ نفر نیروی کار اضافه میکنم اگر اجازه دهند و سنگاندازی نکنند.
در مازندران فراوان کارخانههایی وجود دارد که به دلایل مختلف ازجمله اهلیت نداشتن سرمایهگذار اکنون قفل بر درب آن خورده است و نمونه بارز آن را میتوان به کارخانه مازیران و مونتاژ و تولید ماشینهای سنگین اشاره کرد که با حضور وزیر صنعت دولت وقت در دهه ۸۰ افتتاح شد و تنها چند سال بعد با اوضاعی بد تعطیل شد و قرار بود بهصورت مشارکتی با بلاروس به تولید بپردازد و اکنون ملک کارخانه آن ارزش چند صدمیلیاردی دارد و کارگرانی که خانهنشین شدند.
در سال جاری ۱۰۰ واحد تولیدی که غیرفعال بودند و یا تحت تملک بانک قرار داشتند در مازندران به چرخه تولید بازگشتند و هنوز واحدهای زیادی وجود دارند که قربانی بیتدبیریها و دلالبازیها هستند.
نظر شما