بازار؛ گروه بین الملل: اقتصاد چین یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیا است که در سالهای اخیر توانسته است نقش مهمی در تقویت نرخ رشد اقتصادی دنیا ایفا کند. این کشور توانسته است ارزش تولید ناخالص داخلی سرانه خود را طی یک دهه دو برابر کند و به مرز ۱۲ هزار دلار امریکا برساند. این در حالیست که یک دهه قبل ارزش تولید ناخالص داخلی سرانه این کشور تنها برابر با ۶۱۰۰ دلار بود.
این شرد سریع در ارزش تولید ناخالص داخلی کشوری که جمعیت بالغ بر ۱.۳ میلیارد دلار دارد موفقیتی بزرگ برای اقتصاد این کشور محسوب می شود و مساله مهم تر اینکه انتظار می رود این روند در سالهای آتی با سرعت بیشتری ادامه پیدا کند.
در نتیجه برنامه ریزی های اقتصادی و سرمایه گذاریهای انجام شده در کشور چین طی یک دهه اخیر ۱۰۰ میلیون نفر از روستاییان این کشور که پیشتر زیر خط فقر قرار داشتند، توانسته اند قدرت اقتصادی بالاتری پیدا کنند و نیازهای مالی خود را به راحتی تامین کنند.
با این سیاست نرخ فقر در کشور چین کاهش یافته است که گام مهم و بزرگی برای این کشور است. اما قارغ از موفقیت هایی که در داخل دارد، در سطح بین المللی هم مهره مهمی است زیرا هم در تجارت سهم بزرگی دارد و هم در تولید جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده است.
با این وجود در دنیای غرب مخالفت های زیادی با رشد اقتصادی این کشور شده است و حتی سیاستهایی برای مقابله با رشد اقتصادی چین اجرا شده است. ولی به نظر می رسد این مبارزه بی ثمر است و اقتصاد جهان به چین نیاز دارد. طبق گزارش منتشر شده توسط بلومبرگ و بر مبنای مطالعه انجام شده روی ۱۰ هزار نفر از ساکنان کشورهای مختلف دنیا، بالغ بر ۷۸ درصد از مردم دنیا بر این باورند چین مهره مهمی در اقتصاد جهانی است و نقش بزرگی در بازسازی اقتصادی و تقویت نرخ رشد دارد.
آنها چین را موتور رشد اقتصاد دنیا معرفی کرده اند و آسیب رسیدن به اقتصاد این کشور در اثر اجرای سیاستهایی مانند جنگ تجاری با چین یا مبارزه با توسعه زیر ساختهای صنعتی در این کشور را عامل مهمی در تزلزل زیر ساختهای اقتصادی در جهان معرفی کرده اند.
در این گزارش آمده است: «با وجود اینکه تاکید روی نقش چین در قاره های مختلف قابل توجه بوده است ولی بیشترین حامیان چین در قاره سیاه ساکن بودند. آمارها نشان می دهد ۹۱.۴۹ درصد از افریقایی ها چین را یکی از اصلی ترین مهره ها در بازی اقتصاد دنیا می دانند در حالیکه ۸۱ درصد از اروپایی ها به این باور رسیده اند و در امریکای شمالی ۷۸.۰۸ درصد از مردم این باور را دارند. سهم این گروه در میان شرکت کننده ها در امریکای جنوبی برابر با ۷۵.۱۳ درصد، در اقیانوسیه برابر با ۷۴.۰۳ درصد و در آسیا بربار با ۷۱.۶۵ درصد بوده است.»
بلومبرگ در مورد نحوه شکل گیری این مطالعه نوشت: «متوسط سن افراد شرکت کننده در مطالعه ۳۸ سال بود که نشان می دهد جمعیت جوان هدف اصلی این مطالعه بودند. بالغ بر ۵۵ درصد از این افراد تحصیلات دانشگاهی داشتند و ۱۵ درصد تحصیلات کارشناسی ارشد و دکتری داشتند.»
نظر شما