سعید امامی ابرقویی؛ بازار: رشد اقتصادی جامعه آرزوی همه کسانی است که مسیر تعالی را برای انسان چند بعدی می دانند، تلاش و تلاشگری نکته ای است که نه تنها دین مبین اسلام بلکه تمامی متونی که به کرامت انسانی احترام می گذارد به آن توجه ویژه دارند و نا امیدی از موفقیت، آفتی است که امروزه از فرد تا اجتماع را مورد تاثیر قرار مداده است.
عوامل مختلفی می تواند بر این نا امیدی دامن بزند که نتیجه آن کاهش ایدههایی خواهد بود که می تواند به خلق ارزش منجر شود.
«بمباران اطلاعاتی» می تواند یکی از دلایل این نا امیدی باشد. امروز شاهد آن هستیم که کتابهایی که جاده ای روشن در مسیر کسب و کار را وعده می دهند به وفور در اختیار فعالان کسب و کار و رویاپردازان قرار دارد.
بخش بزرگی از این کتابها، توسط افرادی به نگارش در آمده که بزرگترین موفقیت آنها در زندگی فروش همین کتابها بوده است در حالیکه حتی پشتوانه علمی و تجربی قوی در نگارش این کتاب ها وجود ندارد. معمولا این نوشته ها تلاش دارند تا تجربیات ارائه شده را به دیگران تعمیم دهند و افراد را ترغیب می کنند تا بدون آمادگی و تنها با انرژی مثبت وارد کارزار کسب و کار شوند اما در نهایت شکست حاصل شده از امید آنها میکاهد و نا امیدی را برای آنها رقم می زند.
کارشناسان پوشالی و تفکرات انقلابی
دیگر پدیده ای که به سرعت در حال افزایش است ظهور کارشناسانی است که بر طبل اندیشههایی می کوبند که مبنای علمی و پژوهشی صحیحی نداشته و یا اگر هم دارد تنها به جنبههای ظاهری فعالیت و فرآیند موثر میپردازد.
گلایههای فعالان کسب و کار از نامدیریتی در متولیان تسهیل گری نیز امری مشهود است، این نامدیریتیها گاهی به دلیل جابجایی مدیران در تخصصهای مختلف است و گاهی به دلیل عدم شفافیت در ماموریتها
اغلب موفقیت این کارشناسان نیز خودشان معطوف بوده و در واقع تدریس آنها راهی برای موفقیت و کسب درآمد برای آموزگار و نه دانش پژوه است که این رویه سبب می شود تا با تزریق مضاعف انگیزش به فرد، دریایی از تلاش در مقابل حقایقی از بازار کسب و کار قرار گیرد که نیاز به دانش و تجربه در کنار انگیزش دارد و نتیجه آن نیز نا امیدی مضاعف است، به گفته مشاوران کسب و کار و مدرسان علوم آکادمیک موجی از سرخوردگی در مراجعان به متخصصان مشاهده می شود که تحت تعلیم این مربیان انگیزشی بوده اند و حال خالی از انرژی از مسیری آمده اند که اغلب انتظار داشته اند در اندک زمانی به نتیجهای شگرف منجر شود.
سوء مدیریت و نبود زبان مشترک
گلایههای فعالان کسب و کار از نامدیریتی در متولیان تسهیل گری نیز امری مشهود است، این نامدیریتیها گاهی به دلیل جابجایی مدیران در تخصصهای مختلف است و گاهی به دلیل عدم شفافیت در ماموریتها. هر چه هست این حس در بین فعالان وجود دارد و زمزمههای آن به گوش می رسد. دردی است ناخوشایند که ایده پرداز یا مالک کسب و کار در مصافی نا برابر قرار بگیرد که جنگ با بحران را در یک سو داشته باشد و در دیگر سو زبان مشترک با همرزمان خویش نیابد.
کسبه ای که روزی امینان مردم و دوستان خدا بودند فرهنگ کسب و کاری که داشتند موجب افزایش روزی آنها نمی شد که امروز این القاب به فراموشی سپرده شده و برخی به دنبال الگوهای غیر خودی هستند
بی شک عاملی قوی در نا امیدی حاکم بر اکوسیستم کسب و کار می تواند جوسازیهای رسانههایی باشد که برای تولید محتوا دست به خبرپراکنی و تولید گزارشهای نا امید کننده می زنند. تکرار شکستهای دیگران و بر طبل بزرگنمایی مشکلات کوبیدن چه از سوی رسانه های داخلی باشد و چه از معاندان و بیگانگان، قطعا بخشی از انرژی روحی فعالان بازارها را به تباهی می برد و این را می توان به وضوح در مکالمات روزمره قشر بازار درک کرد.
تهاجمفرهنگی را میتوان امروزه نه تنها در شیوه لباس پوشیدن و حرف زدن مد نظر داشت بلکه می توان در شیوه فعالیت کسبه نیز ادراک کرد. به راستی کسبه ای که روزی امینان مردم و دوستان خدا بودند فرهنگ کسب و کاری که داشتند موجب افزایش روزی آنها نمی شد که امروز این القاب به فراموشی سپرده شده و برخی به دنبال الگوهای غیر خودی هستند. عدم همخوانی الگوها با شرایط جامعه نیز می تواند عاملی برای عدم موفقیت باشد.
فضای مجازی و هجوم دادهها
بمباران اطلاعات در فضای مجازی را می توان دلیل محکمی برای کم شدن اراده جوانان و کارآفرینان دانست، نمایش زندگی خیالی و خیال پردازی هایی که در مورد کسب و کارهای رویایی می شود، زمینه مقایسه فکری و ذهنی را فراهم می کند که نهایتا با سرخوردگی و ناامیدی همراه است. این سرخوردگی در جنبه های مختلف قابل درک است و نا امیدی در بازار کسب و کار تنها یکی از این موارد است.
شیوع همه گیری بیماری ویروسی که متاسفانه نتیجهاش فوت انسانهای متعددی بود، موجی از استرس و نگرانی را بر زندگی بشر وارد نمونه و التهابی وصف ناشدنی را بر تجربه آدمیان افزود. این تجربیات ناگوار برای فعالان کسب و کار فشاری مضاعف بود که سبب بر هم خورد تعادل بازار و تغییر ساختار آن شد. آنانی که نتوانستند به سرعت خود را با تغییرات وفق دهند ضررهای مالی بزرگی را تجربه نموده و برخی رایت بحران در جامعه کارآفرینان چرخاندند و مولد ناامیدی بودند.
نابسامانی اقتصادی و تحریم های ظالمانه
اقتصاد کلان جهانی در برابر بحرانهای مختلفی که جهان را تهدید می کند و تحریمهای ناعادلانه و ظالمانه استکبار جهانی در برابر ایران سبب شده تا پیش بینی اقتصادی دشوار شده و سبب شکست اکثریت تحلیلهای حوزه آماتوری می شود. این امر را می توان عامل دیگری برای توسعه ناامیدی در میان کارآفرینان باشد.
زیاده خواهی و تجمل گرایی نقطه انحطاطی است در مقابل هدف گذاری ارزشمند که می تواند سبب ایجاد توهم و اشتباه در طراحی سناریوها شود. باورهای ایده آل گرایانهای که باب آن به واسطه فرهنگ تجمل گرایی باز می شود می تواند واقع گرایی را از تحلیل دور نموده و سبب شکست شود.
آنچه مسلم است هدف استکبار جهانی برای از پای در آوردن حکومت اسلامی ایران شعبههای مختلفی دارد و به وضوح می توان سناریوهایی را مشاهده کرد که بر نا امید کردن نسل جوان این ذخیره ارزشمند کشور تنه می زند. رسانه های معاند و حتی گاهی نادانی تولید کنندگان داخلی محتوای رسانهای هیزم بر آتش این سناریو می ریزد.
آنچه مسلم است بر اساس اصول و آموزه های کارآفرینی آن چه می تواند سبب رشد ذهنی شده و به خلق ارزش منجر شود، حدی از آرامش ذهنی است که با فشار روحی و روانی کاهش پیدا می کند.
بهره وری جامعه کارآفرینی می تواند در مقابله با نا امیدی کاهش یافته و این آتش برافروخته شده تمامی ساختار کسب و کار کشور را تحت تاثیر قرار می دهد. امید است که درک این مشکل بزرگ توسط همگان درک شده و تدبیری در راستای تسهیل امور کارآفرینان و ساختارهای شتاب دهی مناسب بتواند گامی موثر برداشته و کاهش دهنده موج روانیای باشد که بر نسل جوان بیشتر فشار خواهد آورد.
طرح جامع جهش دانشبنیانها می تواند پادزهر این نا امیدی و نقطه روشنی برای توجه به رشد دانش کسب و کار باشد اما این امر نیز نیازمند درایت و ساختارهایی است که کارآمدی آن باید به بوته آزمایش گذاشته شود.
نظر شما