به گزارش بازار به نقل از روابط عمومی اتاق تهران، علی زواشکیانی، عضو شورای راهبردی و سیاستگذاری مرکز نوآوری و تحول دیجیتال اتاق بازرگانی تهران، با اشاره به اهمیت شعار سال گفت: از آنجا که نقش دولت سیاستگذاری و رفع موانع قانونی است، لازم است برای تحقق این شعار برای صنایع و بنگاههایی که در این حوزه ورود پیدا میکنند، سیستمها و مکانیزمهای تشویقی در نظر بگیرد که بیشترین اثر مثبت را بر حوزه اقتصاد دانشبنیان داشته باشد.
زواشکیانی گفت: از آنجا که نقش دولت سیاستگذاری و رفع موانع قانونی است، لازم است برای تحقق این شعار برای صنایع و بنگاههایی که در این حوزه ورود پیدا میکنند، سیستمهای تشویقی در نظر بگیرد. این تشویق باید به صورتی باشد که بالاترین اثر مثبت را بر حوزه اقتصاد دانشبنیان بگذارد وگرنه در بسیاری مواقع مشاهده شده است مسائلی که ظاهرا تشویقی بودند، در عمل به علت عدم درک دینامیکهای فعال در حوزه اقتصاد، نتیجه عکس داشتهاند.
وی با بیان اینکه به همین دلیل است که سیاستگذار باید هوشمندانه عمل کند، اظهار کرد: اگر قرار است سیاستهایی در خصوص سرمایهگذاری بر دانشبنیان برای تشویق بخش خصوصی اعمال شود، باید چنان پخته باشد که در نهایت منجر به نتیجه مطلوب شود. اگر قرار است حمایت مالی صورت گیرد و زیرساختی مهیا شود یا تسهیلات بانکی، مالیاتی یا تخفیفاتی در نظر گرفته شود، باید از همان ابتدا به نوع سیاست، تعریف آن و آنچه میخواهد در عمل اتفاق بیفتد فکر و حتی شبیهسازی شود. در این مسیر میتوان از تجارب کشورهای موفق در این حوزه بهره برد تا اقدامات به نحوی صورت گیرد که در عمل منجر به رشد و توسعه اقتصاد دانشبنیان شود.
زواشکیانی عنوان کرد: از آنجا که نوآوری با چالاکی، تصمیم هوشمندانه، علاقه کارآفرینان و مدیران ارتباط دارد، معمولا در فضاها و بنگاههای بخش خصوصی امکان رشد بیشتری دارد. از این رو، اگر دولت قوانین حمایتی متناسبی وضع کرده و حمایتهای مالی، تسهیلاتی و زیرساختی ایجاد کند، میتوان امیدوار بود که بخش خصوصی بتواند فضای نوآورانه را در کشور پیادهسازی کند.
بدون یادگیری ادبیات و مفاهیم نوآوری به مرحله بلوغ نخواهیم رسید
وی در پاسخ به این سوال که بخش خصوصی چه میتواند بکند؟ گفت: یک بخش از پاسخ به این سوال برمیگردد به اینکه بدانیم مفهوم نوآوری چیست. یعنی فعالان بخش خصوصی مباحث نوآوری را آموزش دیده باشند. چراکه، اولین مرحله رشد و بلوغ در هر حوزهای یادگیری مفهوم و ادبیات آن حوزه است و بدون یادگیری مفاهیم این حوزه به مرحله بلوغ نخواهیم رسید.
زواشکیانی اظهار کرد: بعد از اینکه فعال بخش خصوصی به مفهوم نوآوری تسلط پیدا کرده و آموزش دید، میتواند به صورت پایلوت به پروژههایی که بر کسبوکارش اثر کلیدی دارد، ورود پیدا کرده و بهتدریج به مرحله سرمایهگذاری، اجرا و نتیجه نهایی برسد.
این عضو شورای راهبردی مرکز نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران بیان کرد: در حین اجرای این پروژههای پایلوت است که بخش خصوصی یاد میگیرد جه نقاط قوت و ضعفهایی دارد و سعی میکند ضمن بهبود روشها، از ابزارهایی که در فضای کسبوکار کشور مناسب است، استفاده کند.
وی ادامه داد: بعد از به ثمر رسیدن پروژههای پایلوت، زمان گستردهتر کردن و پیادهسازی نوآوری در سازمان است. به این معناکه، از حالت پایلوت و آزمایشی خارج شده و به توسعه فعالیتهای نوآورانه در سازمان میرسیم و سپس محصولات و فرآیندهای نوآوری سازمانی ساختار یافته شده و در چنین شرایطی است که نوآوری در بنگاه به سمت بلوغ حرکت میکند.
بخش خصوصی در تمام مراحل تصمیمگیری مشارکت داشته باشد
زواشکیانی در ادامه با بیان اینکه در طی تمامی مراحل باید متوجه باشیم که بخش خصوصی از تعامل با دولت غافل نشود، افزود: این بدان معناست که بخش خصوصی همواره باید تجاربش را با نهادهای حاکمیتی، سیاستگذار و دولت درمیان بگذارد، تا آنها بتوانند سیاستهای مناسبتری برای اکوسیستم کارآفرینی کشور طراحی کنند. همچنین، بخش خصوصی باید در تمام مراحل تصمیمسازی و تصمیمگیری حاکمیت، مشارکت فعال داشته باشد و بتواند تجارب خود را به صورت پیشنهاد به نهادهای قانونگذار منتقل و پیگیری کند تا قوانین به سطح خوبی از بلوغ و پختگی برسند. اینگونه میتوان ادعا کرد که بخش خصوصی و اکوسیستم دانشبنیان کشور در وضع قوانین و اجرای تصمیمات فعال است.
وی در ادامه با بیان اینکه تمامی مراحل یاد شده یک دیدگاه آرمانگرایانه بود که هیچگاه بهصورت ۱۰۰ درصدی در کشور اجرا نشده و نخواهد شد، گفت: این دقیقا یکی از چالشهای اصلی مراکزی است که در جهت نوآوری فعالیت میکنند؛ مرکز نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران هم از آن مستثنا نیست. به دلیل اینکه جامعه در واقع هنوز با مفاهیم نوآوری آشنا نیست و ادبیات حوزه نوآوری برای بسیاری از افراد ناآشناست.
زواشکیانی خاطرنشان کرد: بسیاری از اعضای محترم اتاق بازرگانی نیز هنوز مفهوم نوآوری را به عنوان یک موضوع قابل اعتنا و با اهمیت نپذیرفتهاند. ممکن است همه به نوعی در حرف به نوآوری معتقد باشیم، اما شاید به ملزومات عملیاتی شدن آن واقف نیستیم؛ نمیدانیم چه هزینههایی باید پرداخت کنیم و این مفهوم چه اهمیتی برای تضمین رشد و بقای کسبوکارها دارد. هنوز بسیاری از افراد فعال در این اکوسیستم باور ندارند، بدون نوآوری قادر نخواهند بود به کسبوکارشان در دراز مدت ادامه دهند.
وی ادامه داد: ضمن اینکه ساختار مرکز نوآوری باید در اتاق بازرگانی تهران دائمی شود و ادامه پیدا کند. این بدان معناست که باید سازوکاری پیاده شود که این مرکز نسبت به تغییرات مدیریتی کشور و اتاق بازرگانی کمتر آسیبپذیر باشد. چراکه حوزههایی مانند نوآوری و سیاستگذاری نیازمند ثبات و آرامش بلندمدت هستند. مدیریت در این مراکز باید از تصمیمات و محدودیتهای سازمانی که ممکن است در کوتاهمدت پیش بیاید، در امان باشد. اگر این سیاستها مدام تغییر کند عموما بیاثر خواهند شد و حتی نتیجه عکس خواهند داد.
زواشکیانی عنوان کرد: در این میان نقش مرکز نوآوری و تحول دیجیتال اتاق بازرگانی تهران ایناست که به حوزههایی که سازمانهای دیگر نمیتوانند در آن فعالیت انجام دهند، ورود پیدا کند. به طور خاص اینکه بتواند در تصویب قوانین بازوی مشورتی نهادهای حاکمیتی باشد، نکته حائز اهمیتی است. این مرکز میتواند در بخش حاکمیتی و در فرآیندهای تصمیمسازی و وضع قوانین مشارکت بسیار جدی داشته باشد و در بخش ترویجی جایی برای مقوله نوآوری در سیاستهای کلی کسبوکارها باز کند.
وی تاکید کرد: البته، تحقق این موارد نیازمند یک نگاه ملی و کلان است. در هرحال، زمان محدود است و باید امور اولویتبندی شود و فعالیتهایی مورد هدف قرار گیرد که جز مرکز نوآوری مجموعههای دیگر نمیتوانند به آن ورود پیدا کنند. باید بتوانیم در این زمان کوتاه بر قسمتهایی که به نتیجه میرسد تمرکز کرده و در این مسیر از حداکثر ظرفیتهای اتاق استفاده کنیم.
زواشکیانی تشویق صنایع و هلدینگهای بزرگ کشور به ورود به حوزه نوآوری و تحول دیجیتال را یکی از رسالتهای مهم مرکز نوآوری دانسته و گفت: به نظر میرسد این مرکز از زمان تولدش تاکنون در این امر به موفقیت نسبی دست یافته است. با این اقدام در واقع دهها و صدها بنگاه با این اکوسیستم همگام میشوند و این مهم با توجه به امکانات و پتانسیلهای اتاق بازرگانی تهران امری ممکن هست.
وی پیرامون جایگاه بخش دولتی در این حوزه گفت: اگر بخش دولتی در وضع قوانین پخته و موثر عمل کند و حمایتها و تسهیلاتی که اثرگذار و برای تحول دیجیتال کشور مورد نیاز است را تامین کند، قطعا میتوان به آیندهای روشن امیدوار بود. اما اگر شرکتهای دولتی بخواهند با بخش خصوصی در حوزه نوآوری رقابت کنند، آنجاست که به خطا رفتهایم. چراکه، تجربه نشان داده بخش دولتی عموما به اکثر حوزههایی که ورود و یا در آن سرمایهگذاری کرده است، به نتیجه مطلوبی نرسیده و بازگشت سرمایه مناسبی به همراه نداشته است. مسیر صحیح با مشاهده مدلهای موفق در دنیا قابل تشخیص است و دیگران آن را تجربه کرده و پشت سر گذاشتهاند، باید متوجه باشیم که در این مسیر با عدم مطالعه نمونههای انجام شده گرفتار خطا نشویم.
نظر شما