تهمینه غمخوار؛ بازار: در سطح منطقهای، سازمان همکاری شانگهای از طریق اجلاسهای منظم و تبادلات وزیران، ابزار اصلی چندجانبه برای تعامل سه جانبه بین مسکو، پکن و تهران بوده در حالی که جایگاه برجسته ای را در تعهدات تهران برای ایجاد روابط با روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی و در عین حال مشارکت در منطقه گرایی غیرغربی به خود اختصاص داده است.
سیاست خارجی ایران از زمان کسب وضعیت ناظر در سال ۲۰۰۵، با وجود ظرفیت سازمانی ضعیف شانگهای در کنار مزایای حاشیه ای و بن بست وضعیت تهران به عنوان یک عضو کامل، همچنان تاکید قابل توجهی بر مشارکت خود در این سازمان داشته است.
در همین راستا، شانگهای بهعنوان کانونی برای اجتماعی شدن و تعاملات اقتصادی و سیاسی مستمر، از طریق اجلاسهای سالانه، برقراری ارتباطات بوروکراتیک و همکاریهای متوسط در زمینه امنیت منطقه، عامل مهمی در روابط دوجانبه ایران با روسیه و چین بوده به طوری که تعاملات تهران با مسکو و پکن، پویایی گستردهتر این توافق را نشان میدهد.
علاوه بر آن، عملکرد سازمان همکاری شانگهای نشئت گرفته از اقدامات اعتمادسازی در زمینه امنیت مرزها و مرزبندی بین چین و همسایگان شوروی سابق آن از جمله روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان است. با گنجاندن ازبکستان و تأسیس رسمی آن در سال ۲۰۰۱، شانگهای از طریق مقابله با تهدیدهای افراط گرایی مذهبی، جدایی طلبی قومی و تروریسم در حال ظهور در منطقه رشد کرده و به عنوان ستونی از روابط چین و روسیه باقی مانده است.
تأسیس سازمان همکاری شانگهای در پس زمینه تلاشهای مداوم ایران برای کاهش انزوای بین المللی خود از طریق گسترش روابط دوجانبه و چندجانبه با کشورهای همسایه اتفاق افتاده است. در سال ۲۰۰۴، جمهوری اسلامی درخواست خود را برای وضعیت ناظر در دولت محمد خاتمی ارائه کرد.
پذیرش ایران به عنوان ناظر در اجلاس آستانه در سال ۲۰۰۵، که خواستار تعیین جدول زمانی برای خروج نیروهای خارجی از منطقه شد، به درک گرایش ضد غربی این سازمان کمک کرد؛ احساسی که تنها در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد تشدید شد.
اگرچه ایران در سال ۲۰۰۸ درخواست عضویت کامل را اعلام کرد، اما عدم تمایل کشورهای عضو به فرض داشتن هویت آشکار ضد غربی در تصمیم برای رد درخواست احمدی نژاد به منظور عضویت کامل در همان سال با استناد به فقدان رویه رسمی مشهود بود
با این حال، تهران با تاکید بر مشارکت خود در این سازمان به عنوان کشوری با تجربه در مبارزه با چالش های مشترک منطقه ای، تلاش کرد تا خود را به عنوان یک شریک مطلوب برای چین و روسیه در نظر گیرد. بر همین اساس، در چارچوب این سازمان، مسکو و پکن در خصوص موضوع عضویت ایران در کنار ابهامات روسیه در مورد تاکید چین بر ادغام اقتصادی اختلاف نظر داشتند.
در حقیقت، شکاف بین روسیه و چین بر سر عضویت ایران کاملا مشهود بود؛ دقیقاً به این دلیل که شانگهای فاقد یک ساختار بسیار نهادینه شده است.
در حالی که مسکو برای عضویت ایران بارها لابی کرده، چین با وجود بیانیه های عمومی مختلف که درخواست تهران برای عضویت کامل را تایید میکند، در استقبال از عضویت ایران مرددتر بوده است. پس از برجام، حذف قریب الوقوع تحریم ها در ژانویه ۲۰۱۶ بحث های قابل توجهی را در مورد امکان الحاق ایران به سازمان همکاری شانگهای برانگیخت.
با این حال، مسائل پیرامون روند توسعه این سازمان به هند و پاکستان، همراه با رکود روابط ایران و تاجیکستان و تداوم تردید چین در مورد عضویت ایران، همچنان مانع دستیابی ایران به عضویت کامل شد. اگرچه ایران از حمایت روسیه از عضویت کامل برخوردار است، اما تهران هنوز نتوانسته است حمایت واقعی چین را به دلیل بی میلی پکن برای تبدیل این سازمان به یک بلوک ضدغربی جلب کند. به طور کلی، چین، همراه با ازبکستان و قزاقستان، در میزان همکاری با ایران بسیار محتاط تر از روسیه رفتار کرده است.
با این حال، در اجلاس ۲۰۲۱ سازمان همکاری شانگهای در دوشنبه پایتخت تاجیکستان، کشورهای عضو به سمت پذیرش ایران به عنوان یک عضو کامل در این سازمان حرکت کردند. در آن زمان، اعطای عضویت به تهران در واقع نشان دهنده یک پیروزی دیپلماتیک بزرگ برای ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور تازه بر سر کار آمده ایران، در بحبوحه توقف مذاکرات هستهای در وین، تسلط طالبان بر افغانستان بود.
علاوه بر رفع اختلافات با تاجیکستان، تصمیم برای پذیرش ایران در این سازمان نشان داد که تهران چین را متقاعد می کند که در حمایت از الحاق خود به سمت جلو حرکت کند. الحاق کامل ایران در این سازمان، فرآیندی که پس از شروع رسمی ممکن است تا دو سال طول بکشد، باید در چارچوب تلاش های تهران برای گسترش روابط با روسیه و چین تلقی شود.
مزایای اقتصادی شانگهای برای ایران
چرخش قابل توجه سیاست های ایران به سمت توسعه روابط با شرق و همکاریهای منطقهای من جمله با سازمان همکاری شانگهای، در نوع خود میتواند مزایای بسیاری را برای تهران به همراه داشته باشد.
عضویت ایران در این سازمان، میتواند دسترسی قابل توجهی به بازار بزرگ و چند صد میلیونی کشورهای عضو فراهم کند. بر اساس آمار گمرک ایران، تجارت ایران با اعضای شانگهای در سال گذشته (اسفند ۲۰۲۱ تا مارس ۲۰۲۲) بالغ بر ۳۷.۲ میلیارد دلار بوده که نسبت به ۲۰۲۰، به میزان ۳۳ درصد رشد داشت. در آن دوره، جمهوری اسلامی ۵۴ میلیون و ۸۵۶ هزار تن کالا به ارزش ۱۶/۳۷ میلیارد دلار با اعضای سازمان همکاری شانگهای مبادله کرد.
همچنین، کشور در مجموع ۴۵ میلیون و ۳۴۹ هزار تن (۲۰.۶ میلیارد دلار) کالا به اعضای سازمان همکاری شانگهای صادر کرد و ۹ میلیون و ۵۰۷ هزار تن (۱۶.۵ میلیارد دلار) به این کشورها وارد کرده است. آمار تجارت ایران با اعضای این سازمان نشان می دهد که صادرات ایران ۴۱ درصد و واردات ۲۴ درصد رشد داشته است.
علاوه بر آن، عضویت در این سازمان فرصتهایی را برای ایران به منظور اتصال به کریدور و مسیرهای اقتصادی و تجاری منطقه اوراسیا فراهم خواهد کرد چرا که جمهوری اسلامی حلقه اتصال پروژههای زیرساختی در منطقه اوراسیا است و میتواند جنوب و شمال اوراسیا را به یکدیگر متصل کند ضمن این که اعضای این سازمان، بزرگترین تولیدکنندگان سوخت و هم بزرگترین خریداران هیدروکربن را شامل می شود.
احتمال تحمیل تعهدات اضافی بر ایران
با وجود برخورداری ایران از مزایای اقتصادی این سازمان و گسترش روابط با کشورهای عضو من جمله دو بازیگر اصلی در این سازمان، برخی از کارشناسان مسائل بین الملل معتقدند که سازمان همکاری شانگهای به ایران آنچه را که نیاز دارد، ارائه نمی دهد، زیرا این سازمان، تنها یک جامعه عملکردی منطقه ای در تجارت و اقتصاد نیست.
تعدادی از تحلیلگران بر این باورند که شانگهای در درجه اول یک پلت فرم برای روسیه و چین است تا محیط امنیتی پیرامون خود را مدیریت کنند و تهدیدات مشترک امنیت ملی و تمامیت ارضی خود را خنثی کنند. از زمانی که پاکستان و هند در سال ۲۰۱۷ به این سازمان پیوستند، شانگهای شامل چهار قدرت هسته ای با برنامه ها و اهداف امنیتی متفاوت شده است.
اما، اساساً، ایران، نگرانی خاصی در خصوص وجود این چهار قدرت ندارد. عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای با داشتن وضعیت ناظر متفاوت خواهد بود. ایران، باید در طول فرآیندهای تصمیم گیری تعهداتی را بپذیرد و موضع رسمی خود را نشان دهد.
به عنوان یکی از اعضای سازمان، ممکن است از تهران خواسته شود که موضع خود را در قبال، به عنوان مثال، اختلافات ارضی هند با چین و پاکستان ابراز کند؛ موضوعی که ایران مستقیماً با آن مرتبط نیست در حالی که دو شریک بزرگ اقتصادی ایران یعنی پکن و دهلی نو، انتظارات متفاوتی از تهران خواهند داشت.
همچنین، برخی از تحلیلها حاکی از آن است که شانگهای به ایران ظرفیتی برای پیگیری برنامه و نگرانی های امنیتی خاورمیانه خود ارائه نمی دهد در حالی که به عنوان ابزاری نیز برای فرار از انزوای منطقه ای عمل نخواهد کرد.
افزون بر این، روسیه به دلیل نگرانی در مورد از دست دادن نفوذ خود، با پیشنهاد چین برای ایجاد منطقه آزاد تجاری بین اعضای سازمان همکاری شانگهای مخالف است. بدیهی است که ایران ممکن است نتواند در این زمینه به دنبال دستور کار ناسازگار باشد.
در مجموع، این عضویت احتمال دارد تا سیاست خارجی جمهوری اسلامی، پیشبرد سیاست های امنیتی خارجی، دیپلماسی اقتصادی یا فرصتهای تجاری جدید را تحت الشعاع قرار دهد.
با وجود تمامی موارد ذکر شده، این عضویت کامل ممکن است تعهدات اضافی را بر ایران تحمیل کند، اما این که چه مزایایی خواهد داشت نیز قابل بحث است چرا که ایران در شاهراه حیاتی ارتباط بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته و ضرورت دارد تا توازنی در مراودات اقتصادی ما با شرق و غرب وجود داشته باشد.
بنابراین، با وجود تمامی انتقادات نسبت به این عضویت، اما به طر کلی تاثیر قابل توجهی بر همکاریهای چندجانبه ایران در چارچوب جهتگیریهای سیاست خارجی این کشور نسبت به همسایگان و آسیا خواهد داشت.
نظر شما