۲۹ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۷
دولت برای بورس برنامه داشته باشد| رونق دوباره بازار سرمایه
در گفت‌وگو با بازار مطرح شد؛

دولت برای بورس برنامه داشته باشد| رونق دوباره بازار سرمایه

شاهرود- کارشناسان اعتقاد دارند که دولت دوازدهم شروع خوبی در بورس داشت اما دخالت‌های دولتی و مقاومت بانک‌ها مسیر آن را عوض کرد و امروز دولت باید برنامه بهتری برای اصلاح امور داشته باشد.

بازار، گروه استان‌ها: بورس دو سال قبل با وعده دولت رونق گرفت و یکباره میلیون‌ها کد بورسی برای مردم صادر شد روندی که هم می‌توانست فرصت باشد و هم تهدید؛ اما عملکرد دولت وقت در زمینه هدایت بورس و سرمایه‌های مردمی آنقدر بد بود که بورس را به تهدید بدل ساخت.

روز گذشته در بخش اول از مصاحبه با مهدی عابدی کارشناس بورس و کارگزار سهام آشنای شهرستان شاهرود به عوامل این ناکامی پرداختیم و اشاره کردیم که بانک‌ها وقتی دیدند که مردم سرمایه‌ها و سپرده‌هایشان را بیرون می‌کشند و به سمت بورس می‌برند به مقاومت پرداختند و یکباره سعی کردند تا با افزایش سود بانکی مردم را از رفتن به بورس باز دارند و وقتی این امر صورت نگرفت به مقابله پرداختند و در واقع مردم بازنده این جنگ بودند.

دیگر موضوعی که در بخش اول مصاحبه به آن اشاره شد این بود که دولت باید وقتی مردم را به بورس دعوت می‌کرد فکر این را هم می‌کرد که ورود ۴۷ میلیون کد بورسی که ۹۰ درصدشان هم چیزی از بورس نمی‌داند می تواند آفت بزرگی نیز باشد پس باید سرمایه‌های مردم را به سمت شرکت‌های حرفه‌ای، کارگزاری‌ها و سبد گردان و … هدایت می‌کرد تا آنها برای مردم سهام بخرند.

در ادامه اما دیگر ناکامی بورس، تغییر مکرر مدیران بود در حالی که طی سال ۹۹ بورس سه مدیر عوض کرد و مدیر آخر هم شش ماه بعد توسط دولت رئیسی برکنار شد تا در ۱۸ ماه چهار مدیر را در بورس شاهد باشیم آن هم مدیرانی که هرکدامشان خلق الساعه تصمیمی را می‌گرفتند که اغلب هم به ضرر مردم می‌شد. حال بخش دوم مصاحبه با مهدی عابدی کارشناس بورس را در ادامه می‌خوانید.

* درباره اشتباهات دولت می‌گفتید چه کاری باید دولت دوازدهم و متعاقباً سیزدهم می‌کردند که نکردند؟
از اشتباهات دولت این بود که برنامه یا پلان نداشت در دولت قبل یک نیم پلان ناموفقی وجود داشت اما در دولت رئیسی متأسفانه همان هم نیست. دولت قبل مهمترین چیزی که ارائه کرد، صندوق ای تی اف به نام‌های دارایی یکم و پالایش یکم بود که هر دو شان هم شکست خوردند در صورتی که همین صندوق‌ها اگر با قدرت هدایت کند، خیلی راحت می‌توانست پول‌های مردمی را جذب کند دولت صندوق پالایشی که سال قبل به مردم ده هزار تومان فروخت، امروز هفت هزار تومان قیمت دارد.

دولت باید وقتی مردم را به بورس دعوت می‌کرد فکر این را هم می‌کرد که ورود ۴۷ میلیون کد بورسی که ۹۰ درصدشان هم چیزی از بورس نمی‌داند می تواند آفت بزرگی نیز باشد

این وضعیت دو حالت بیشتر ندارد یا دولت در سال گذشته آن را گران به مردم فروخته و ارزش آن بیش از هفت هزار تومان نیست وگرنه علی رغم اینکه یک سال گذشته و شرکت‌های پالایشی با افزایش فروش نفت هم روبرو شده‌اند چطور می‌شود سهامشان تغییر نکند؟

و دوم حالت اینکه دولت می‌دانسته که این سهام ارزنده نیست و آن را به مردم فروخته است و این مصداق دست در جیب کردن مردم محسوب می‌شود وگرنه در دو سال باید این سهام ۵۰ درصد که باید سود می‌داد لیکن دولت بی اعتمادی مردم را از این طریق تشدید هم کرد و برای رفع آن هم راهکار نداشت.

* چرا این روند ادامه هم پیدا می‌کرد؟ از یک جایی بورسی‌ها دیگر باید کنار می‌کشیدند
بله اما باید در نظر داشت که بورسی‌ها آدم‌های خوش بینی محسوب می‌شوند زیرا سرمایه گذار هستند و باید خوش بین باشند به همین دلیل مدام گفتند که با روی کار آمدن دولت جدید، اوضاع بهتر می‌شود اما بازار تفاوتی را مشاهده نکرد دلیل آن هم این است که دولت بازار را دست کاری می‌کند.

* شرایطی که بعد از این مشکلات پدید آمد چه تأثیری در بلندمدت می‌گذارد؟
دولت به عنوان یک شخص حقوقی با زیرمجموعه‌های خود بزرگترین سهام را دارد و به صورت هرمی حاکمیت بر بازار سرمایه دارد تا چند سال قبل موج اعتراضات به حقوق بازنشستگی آنقدر زیاد نبود اما امروز شاهد هستیم این یک زنگ خطر است.

برای مثال دهه شصت‌ها امروز کار می‌کنند تا دهه ۴۰ و پنجاهی‌ها بتوانند مستمری بگیرند اما وقتی دهه شصت‌ها به سن مستمری بگیری برسند با فوران یکباره بازار تقاضای مستمری روبرو می‌شویم و چون جمعیت کاهش پیدا کرده کسی نیست که کار کند تا مستمری دهه شصت پرداخت شود لذا دولت باید کاری کند که بتواند تأمین اجتماعی مستمری تازه بازنشست شده‌ها را بپردازد.

پس دولت باید دوباره از بانک مرکزی استقراض کند، دوباره پول چاپ کند دوباره پول تزریق کند و این چرخه معیوب مدام باید ادامه پیدا کند و این نشان می‌دهد که دولت‌ها برنامه‌ای ندارند که در بورس نیز چنین چیزی دیده می‌شود.

از اشتباهات دولت این بود که برنامه یا پلان نداشت در دولت قبل یک نیم پلان ناموفقی وجود داشت اما در دولت رئیسی متأسفانه همان هم نیست

دولت جدید نتوانسته آنطور که باید و شاید وضعیت را کنترل کنند و برنامه‌ای دیده نمی‌شود رئیسی هیچ پلانی ندارد که بتواند شرایط را بهبود ببخشد. از آن روزی که تیم اقتصادی دولت جدید معرفی شد انتظارات مشخص شد. در واقع تیم اقتصادی هر دولت نشان دهنده کاری که قرار است انجام شود و لذا عملاً کاری صورت نگرفته است. تیم اقتصادی قوی می‌تواند کار بزرگی را در راستای اقتصاد کشور کند تیم ضعیف که نمی‌تواند کاری را انجام دهد.

* با تمام این شرایط بازهم آیا مردم را به بازار بورس تشویق می‌کنید؟
بله؛ پر بازده ترین بازار سرمایه گذاری، بازار بورس است منتها بورس مانند دیگر بازارها است گاهی رشد نمی‌کند اما وقتی هم رشد می‌کند با چنان سرعتی ارتقا می‌یابد که همه بازارها را کنار می‌زند لیکن به واسطه این رشد خوبی که بازار سرمایه گذاری دارد ما هنوز با تمام مسائلی که پدید آمده معتقد هستیم بهترین بازار بورس است از سوی دیگر یک مورد را هم باید در نظر بگیریم کسی که ده میلیون تومان پول دارد حتی یک سکه هم نمی‌تواند بخرد چه برسد به خانه، زمین، خودرو و … در نتیجه بهترین پیشنهاد سرمایه گذاری همان بورس است از سوی دیگر فرهنگ سرمایه گذاری باید در جامعه رونق پیدا کند.

شستا برای نمونه هر سهم خود را ۸۰ تومان ارائه می‌کند که حتی از قیمت یک بسته چیپس هم کمتر است این سهام بالاخره روزی رشد می‌کند زیرا همیشه بالا و پایین در بورس وجود دارد و سهام یک روز دوباره به ارزش ذاتی خودشان نزدیک می‌شوند در نتیجه غیر ممکن است که سهام در بورس رشد نکند.

از سوی دیگر باید تورم را هم در نظر داشت برای مثال در خودرو برنامه‌ای وجود ندارد دولت نمی‌تواند جلوی گران‌تر نشدن آن را بگیرد لذا این بازار مدام در تحرک است. بورس هم همینطور مدام در حال تغییر است. دولت که بازار را کنترل می‌کند، تا یک حدی توان دارد و از یک جا به بعد دیگر زورش به وضعیت قیمت‌ها نمی‌رسد و این دقیقاً همان جایی است که بازی آغاز می‌شود و از اینجا بازار یک باره به رشد می‌رسد.

از طرف دیگر بورسی‌ها در کنار مردم عادی، شرکت‌های حقوقی و دولتی و شرکت‌های سبدگردان و بازارگردان و … هستند و همه در ضرر هستند و کسی نیست که بگوید من سود کردم و شاخص نماد پروتفوی مردم است اما همیشه اینگونه نمی‌ماند و دوباره بازار به سمت رشد حرکت می‌کند.

* درباره بازار موازی بورس بگویید امروز شرکت‌هایی هستند که با وعده بورس استرالیا و بیت کوین و کینگ مانی و … کاسبی می‌کنند.
یکی از الایل مهم خروج پول از بورس همین بازار عرض‌های دیجیتال است اما معتقد هستیم که هیچ بازاری برای سرمایه گذاری بد نیست منتها بازاری مانند کریپتو برای ما ایرانی‌ها دو تهدید و چالش دارد نخست اینکه ایرانی‌ها کردیت کارت ندارند که در سطح بین الملل شناخته شده باشد در نتیجه اگر بخواهم ارز خرید و فروش کنم باید یک ریسک را از کارگزاری به جان بخرم و آن کارگزاری هم صرفاً به واسطه ایرانی بودن ما هر بلایی که دلش خواست می‌تواند سر ما بیاورد و حتی می‌تواند حساب ما را ببندد و درصدش را زیاد کند و … در نتیجه این یک ریسک بالقوه است.

پر بازده ترین بازار سرمایه گذاری، بازار بورس است منتها بورس مانند دیگر بازارها است گاهی رشد نمی‌کند اما وقتی هم رشد می‌کند با چنان سرعتی ارتقا می‌یابد که همه بازارها را کنار می‌زند

دومین مورد این است که دولت ایران در این زمینه تکلیف خودش را روشن نکرده است برای مثال امروز صرافی وجود دارد و ارز دیجیتال خرید و فروش می‌کنند اما هیچکدام از صرافی‌ها حتی آنلاین‌ها مجوز قانونی ندارند ولی فعالیت هم می‌کنند. در ابتدای دولت سیزدهم اعلام شد که یک ساز و کاری برای این موضوع اندیشیده شود که البته به نتیجه نرسید لذا توصیه ما به مردم این است که اگر هم با تمام این ریسک‌ها می‌خواهند در بازار ارز دیجیتال و … سرمایه گذاری کنند حداقل ۱۰ درصد از پولشان را سرمایه گذاری کنند تا اگر ضرر دیدند ضربه زیادی نخورند.

عاقلانه ترین حالت برای سرمایه گذاری حتی در بورس برای مردم این است که سرمایه‌های اصلی زندگی مانند خانه و ماشین و … را کنار بگذارند و ده درصد از درآمد سالانه خود یا مبالغی مانند عیدی، پاداش و به عبارت ساده‌تر پولی که جانبی است یا کنار گذاشته می‌شود، را سرمایه گذاری کرد.

* به عنوان آخرین سوال ورود سهام استقلال و پرسپولیس به بورس را مثبت ارزیابی می کنید؟
ابتدا باید گفت که این طرح ۲۰ سال است که مطرح می‌شود اما همین که بعد از دو دهه این شرکت‌ها صورت مالی دادند و به سمت بازار سرمایه رفتند یعنی قدمی برای شفافیت جلو گذاشته اند و این خوب است. هر بنگاه اقتصادی باید یک ساز و کار درست اقتصادی داشته باشد اما متاسفانه در این دو باشگاه چنین چیزی را شاهد نبودیم لذا اینکه وارد بورس شوند امر درستی است.

این وضعیت سبب می‌شود که یک هوادار هم بتواند صورت‌های مالی را مطالعه کند و بداند که پولی که وارد باشگاه شده در چه جاهایی خرج شده است و کسی که به عنوان مدیرعامل می‌آید همیشه تقصیرها را گردن مدیران قبلی می‌انداخت. صورت‌های مالی باید در سال بسته شود و هر سه ماه باید صورت مالی داده شود که چه اقداماتی در باشگاه صورت گرفته و در بلند مدت به نفع دو باشگاه است.

بخش اول مصاحبه که روز گذشته در تحلیل بازار استان سمنان منتشر شد را می توانید با کلیک بر روی لینک رقابت منفی بانک‌ها با بازار بورس| اعتماد مردم به سرمایه گذاری خسارت دیده است مطالعه کنید.

کد خبر: ۱۴۶٬۱۲۳

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha