بازار، گروه استانها: سال جاری در حالی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان سال اقتصاد دانش بنیان و اشتغالزا نامگذاری شد که موانع بزرگی پیش پای شرکتهای دانش بنیان استان سمنان مانند دیگر نقاط کشور وجود دارد. موانعی که شاید پرشمار نباشند اما در عین اقلیت، بسیار تنومند و اثرگذار هستند.
یکی از مهمترین این موانع به قول خود شرکتهای دانش بنیان، بازار عرضه محصولات و خدمات است. دانش بنیان های مستقر در استان سمنان اعتقاد دارند که اگر بازار فروش محصولات داشته باشند، نیازی به هیچ چیز دیگری ندارند و به خودی خود میتوانند هزینههای تولید را جبران و به تولید مجدد و یا عرضه خدمات بهتر بپردازند همان مقولهای که بارها در خبرگزاری بازار استان سمنان به آن در موارد مشابه مانند صنایع دستی، بازار تولیدات روستایی و … اشاره شده است اما راهکار تقویت بازار چیست؟
برای بررسی بیشتر این مسائل با هانی توسلیان یکی از فعالان عرصه دانش بنیان و بومی استان سمنان به گفتگو نشستیم توسلیان چند ماهی است که در یک شرکت دانش بنیان مهم در پایتخت مشغول به کار است اما با تمام مشکلات این شرکتها در استان سمنان آشنایی دارد.
*آیا ما در شرکتهای دانش بنیان گزیده کاری کردهایم؟ به عبارت دیگر به این فکر کردهایم که تولیدات شأن به چه دردی میخورند؟
این تمام آن چیزی بود که من قصد داشتم بگویم؛ پاسخ قطعاً خیر است؛ عدم مزیت سنجی سبب شده تا استان سمنان مملو از شرکتهای دانش بنیانی باشد که بازاری برای تولیدات و خدمات شأن وجود ندارد. استانی که درگیر خشکسالی است میلیونها تومان پول و هزینه و وقت صرف میکند تا دستگاهی بسازد که چوب را به صورت دایرهای برش بدهد!
عدم مزیت سنجی سبب شده تا استان سمنان مملو از شرکتهای دانش بنیانی باشد که بازاری برای تولیدات و خدمات شأن وجود ندارد
به عبارت دیگر هر کس هر شرکت دانش بنیانی که میخواسته ثبت کرده و هر محصولی را هم تولید میکند و هیچکس هم به این شرکت نگفته که اصلاً محصول یا خدمتی که شما تولید میکنید به درد این استان میخورد یا خیر؟
* این مهم از کجا بر میآید؟
نخست اینکه مسئولان ما به دنبال آمار دادن هستند یعنی بگویند ما ۷۰ شرکت دانش بنیان داریم چهار رویداد بینالمللی برگزار کردیم و اما چه فایدهای دارند؟ چه نیازی از استان سمنان و کشور را جواب دادهاند؟ چه کاری برای اقتصاد این استان کردهاند؟ آیا نیم درصد رشد اقتصادی استان را بالا بردهاند؟
ما از تعامل بین دانشگاه و یا بهتر بگوییم علم و صنعت فقط تولیدش را فهمیدهایم اما نیاز را درک نکردهایم، ابراز داشت: وقتی مزیت سنجی درستی در زمینه دانش بنیانها صورت نگیرد همین میشود که امروز در استان سمنان روبرو هستیم یعنی شرکتهای دانش بنیانی که بازار محصولات آنها در استان سمنان که هیچ بعضاً در منطقه هم وجود ندارد.
مزیت سنجی نادرست گریبان تولید را گرفته است اصلاً مشخص نیست شرکت دانش بنیانی که در استان سمنان فعالیت دارد قرار است کدام نیاز استان را پوشش دهد اصلاً مشخص نیست که میتواند نیازی را تأمین و یا پاسخ گو باشد؟ صرف اینکه این شرکت دانش بنیان است که دلیل نمیشود در پارک استقرار پیدا کرده و از فردا تولید خود را آغاز کند بدون اینکه اصلاً فکری درباره محصولات و خدماتش شود.
* یعنی چیزهایی تولید کردهایم که بازار فروش ندارند؟
بله؛ چیزهایی تولید کردهایم که بازار فروش ندارند و اصلاً نیاز نبوده اند در مقابل دنبال چیزهایی نرفته ایم که از نان شب برای ما در استان واجب تر بوده است مثلاً در استان سمنان که خشکسالی میلیاردها تومان خسارت به کشاورزی و دامداری وارد میکند از سوی دیگر سرمازدگی به همین شکل سبب شده تا چیزی به نام کشاورزی دیگر باقی نماند، شرکت دانش بنیان آسفالت پلیمری، بتون سبک مستحکم، چسب قطرهای و … تولید میکنند و یک نفر هم نیست که بگوید اصلاً برای چه بازاری اینها تولید میشوند؟
استانی که درگیر خشکسالی است میلیونها تومان پول و هزینه و وقت صرف میکند تا دستگاهی بسازد که چوب را به صورت دایرهای برش بدهد
اگر دانش بنیانی باید در زمینه خشکسالی و سرمایه گذاری کار کند کما اینکه در مرکز تحقیقات کشاورزی اقدامات قابل ستایشی در این زمینه صورت گرفته، نه حمایتی میشود و نه خدمات و تولیدات آنها در عرصه تولید به کار میرود. اگر قرار نباشد دانشبنیانها مشکل خشکسالی ما را حل کند واقعاً چه کسی باید این کار را کند؟ جهاد کشاورزی و منابع طبیعی که اگر میتوانست در این دو دهه کاری میکرد.
ما در کنار مشکل اولی که عنوان شد، موضوع مهم عدم ترویج را نیز داریم برای مثال نتوانستهایم نهالهای دیر گل ده و مقاوم به سرمازدگی که توسط علم تولید شده را به کشاورزان بدهیم تا کشت کنند و لذا دومین مشکل ترویج است.
* مشکل ترویج البته در همه جا وجود دارد
متأسفانه درست است. ما هیچ کجا نمیتوانیم به درستی بین یافتههای علمی، بین تولیدات، خدمات و بازار یا جامعه پل درستی ایجاد کنیم که تعامل بین آنها ایجاد شود این از آن بر میآید که ما یک ضلع سوم مهم را فراموش کردهایم و آن هم جامعه است یعنی دانشگاه و صنعت وقتی با هم پیوند خوبی برقرار میکنند که نیاز جامعه را برطرف کنند وگرنه دانشگاه و صنعت در ساخت چسب قطرهای وقتی همکاری کنند به چه درد مردم استان سمنان میخورد؟ یا نمونههایی که داشتیم میلیاردها تومان وقت و هزینه صرف شد تا روکش سیم مسی بهبود پیدا کند! حال آنکه در بی ارجمند مردم از تشنگی روستاها را ترک میکنند این سطح دغدغه ما را نشان میدهد.
* دیگر مشکلات را در چه میبینید؟
سومین مشکل دانش بنیانها اما این است که سهمی از اقتصادی استان سمنان ندارند، افزود: ما در برنامه پنجم و ششم علی رغم تمام تاکیداتی که در زمینه تولید، انرژی و … شاهد بودیم دست کم در استان سمنان هیچ اتفاقی در زمینه به کار گیری ظرفیتهای دانشبنیانها رخ نداده است.
* به چه دلیل؟
اول اینکه باور نداریم که دانش بنیانها میتوانند کارهای بزرگ انجام دهند دلیل آن هم واضح است عمدتاً این شرکتها جوان هستند، نوپا هستند، تیپ و قیافه نزدیک به حاکمیت دولتی استان سمنان ندارند عمدتاً جدی رفته نمیشوند و در مجموع ایمانی به آنها وجود ندارد در حالی که همینها هستند که رهبر معظم انقلاب اسلامی بزرگترین تاکید را بر آنان دارد تا جایی که شعار سال را به این جوانان اختصاص داده است.
ما از تعامل بین دانشگاه و یا بهتر بگوییم علم و صنعت فقط تولیدش را فهمیدهایم
بسیار هستند مسئولان و کسانی که متأسفانه در رأس تصمیمگیری هم قرار دارند اما خودشان را جلوتر از رهبری هم میبینند وقتی معظم له شعار سال را تبیین میکنند یعنی به دانش بنیانها اعتقاد دارند اما برخی هنوز هم معتقد نیستند که جوانان میتوانند کاری کنند در حالی که اگر به تاریخچه زندگی همین افراد مراجعه کنید در مییابید که در دوران دفاع مقدس یا در سالهای دهه ۷۰ خودشان با ۲۲ سال سن داعیه ریاست و فرماندهی و … داشتند اما حالا که نوبت به نسل بعدی شأن رسیده، منفعل شدهاند.
باید به دانش بنیانها سهم داد و آنان را به بازی گرفت این همه حرف ما در کنار مزیت شناسی است. باید نقشه راهی درست کرد تمام دانش بنیانهایی که با مزیتها و نیازهای استان سازگار نیستند را اصلاح کرد و دیگر مجوز جدید نداد تا بتوانیم بر حسب نیاز استان شرکتهای دانش بنیان را داشته باشیم و کم کم با یک شیب ملایم شرایط را درست کنیم.
نظر شما