۱۹ فروردین ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۰
شرکت‌های دانش بنیان و استارت‌آپی در ایران کمبود نقدینگی دارند| تصدی‌گری بخش دولتی کاهش یابد
گفتگوی بازار با کارشناس مدیریت کسب و کار

شرکت‌های دانش بنیان و استارت‌آپی در ایران کمبود نقدینگی دارند| تصدی‌گری بخش دولتی کاهش یابد

«ایوب اسماعیلی» می گوید: متاسفانه اکثر شرکت‌های دانش بنیان و استارت‌آپی با موضوع کمبود نقدینگی برای پیشبرد اهداف مواجه هستند.

فرحناز سپهری؛ بازار: با توجه به اینکه سال ۱۴۰۱ «سال تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین» نامید شده است و به نظر می رسد باید بیش از پیش دولت و دستگاههای مرتبط در جهت حمایت شرکتهای دانش بنیان و اکوسیستم نوآوری کشور گام بردارند؛ اما از طرفی باید اذعان کرد طی این سالها دانش بنیانها و استارتاپ ها در جهت ورود محصولات فناورانه و و رونق اقتصادی نقش بسزایی داشته اند. هرچند به باور فعالان این حوزه، حمایتها آنطور که باید اتفاق نیفتاده و همچنان این اکوسیستم از نبود نقدینگی و دخالتهای دستگاههای دولتی رنج می برد در عین حال که این اکوسیستم شاهد مهاجرت افراد نوآور به کشورهای همسایه و یا آن سوی مرزها هم بوده است.

در همین راستا گفتگویی با ایوب اسماعیلی انجام داده ایم تا از دیدگاه های وی در حوزه چالشها و راهکارهای توسعه ای اکوسیستم نوآوری آگاه شویم.

ایوب اسماعیلی، دارای دکترای مدیریت کسب و کار- گرایش تحول دیجیتال و کارشناسی ارشد مدیریت گرایش MIS است. وی مدیرعامل گروه مشاوره مدیریت رابین است و بیش از ۲۲ سال تجربه مشاوره و مدیریت در شرکت‌های به نام داخلی و بین المللی و بیش از ۱۷ سال تجربه تدریس در دانشگاه و سازمان‌ها را در کارنامه کاری خود دارد.

* به نظر شما دولت ها برای تسهیل اکوسیستم نوآوری چه اقداماتی را باید انجام دهند؟
شاید مهم‌ترین ویژگی اکوسیستم نوآوری را با تعاملات بین اجزای آن بشناسیم و صحبت از مجموعه‌ای از سازمان‌ها و شرکت‌هاست که تلاش می کنند تا با تشریک مساعی و استفاده از قابلیت‌ها و ظرفیت‌های مکمل در کنار هم خلق ارزش کنند.

شما نگاه کنید به گزارش اخیری که برنامه توسعه سازمان ملل (UNDP)در خصوص نوآوری در ایران منتشر کرده که نشان می‌دهد رشد این اکو سیستم بعد از اعمال تحریم‌ها افت کرده و چالش‌های متعددی را تجربه می‌کند. در این گزارش به وضوح در کنار تحریم و علیرغم اشاره به حمایت‌های دولتی از بعضی از جریان‌های استارتاپی در ایران، اصلی‌ترین مانع کماکان مقررات و قوانین متعدد و پیچید و بروکراتیک بخش دولتی است.

طبیعی است دولت ملزم به فراهم کردن زیرساخت‌های مورد نیاز، تقویت سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، شبکه سازی مستمر و همچنین آموزش و توسعه بازیگران این عرصه است اگر به دنبال بهره‌مندی از رشد در اقتصاد دیجیتال و توسعه و تقویت اکوسیستم نوآوری باشد.

واضح تر اگر بگوییم دولت جدای از موضوعات عنوان شده، با حمایت از افزایش ضریب نفوذ اینترنت در جامعه (نه تن دادن به طرح‌هایی همچون صیانت) و تعهد توسعه زیرساخت‌های این حوزه، حمایت از کارآفرینی و تقویت این نگرش در نظام آموزش، توجه بیشتر به استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های داش بنیان به جای ساختارهای لَخت و انحصاری دولتی، عزم جدی برای رفع تحریم‌ها و توسعه مبادلات اقتصادی و تجاری با دنیا و از همه مهم‌تر بازنگری و بهبود فضای قوانین و مقررات ناظر بر فعالیت این گروه از شرکت‌ها، می‌تواند قدم بزرگی در توسعه اکوسیستم نوآوری در کشور بردارد.

از سوی دیگر متاسفانه به وضوح شاهد افزایش روند خروج سرمایه انسانی و به مرور فقر تخصص در کشور هستیم که قطعا تمهیدات همه جانبه در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می‌تواند کمک شایانی به ماندگاری و بهره‌مندی از این ظرفیت عظیم کند و در این زمینه هم نیازمند بازنگری‌های و تدابیر جدی حاکمیتی هستیم.

* استارت‌آپ‌ها و دانش بنیان‌ها چگونه می‌توانند بر اقتصاد کشورها تأثیر بگذارند؟

استارت‌آپ‌ها نقش مهمی در افزایش تولید ناخالص داخلی در کشور دارند و بر اساس همین گزارش UNDPطی یک دهه اخیر اقتصاد دیجیتال ایران رشد قابل توجهی را نشان داده و سهم اقتصاد دیجیتال از درآمد ناخالص داخلی (GDP) بالغ بر ۹/ ۶ درصد (‌در سال ۲۰۲۰) بوده است که عمده آن به‌واسطه همین شرکت‌های دانش‌بنیان و استارت‌آپ‌ها رقم خورده است.

البته فراموش نکنیم که شاید بر اساس گفته‌های این گزارش رشد حادث شده بالاتر از سایر بخش‌های اقتصادی ایران باشد اما به وضوح از متوسط رشد اقتصاد جهانی بسیار پایین‌تر است. همچنین این بخش تاثیر بسیار ملموس و عمیقی در ایجاد رونق به ویژه در حوزه کسب و کارهای الکترونیکی داشته‌ که جبران کننده بخش زیادی از رکود حاکم بر اقتصاد و ناشی از عدم فروش محصولات داخلی در بازارهای جهانی بوده است.

شما نگاه کنید در همین شرایط تحریم‌ها و به‌واسطه محدودیت‌های فراوان ناشی از انتقال دانش و تکنولوژی از خارج، همین شرکت‌ها باعث خلق موقعیت‌ها و شرایط فوق‌العاده‌ای در کشور شده‌اند که به وضوح باعث مرتفع شدن بخشی از نیازمندی‌های ما شده‌ است.

نکته دیگر مهم و قابل بحث در حوزه کمک شرکت‌های دانش بنیان و استارت‌آپ به اقتصاد بدون شک مبحث اشتغال زایی به صورت مستقیم و با نگاهی وسیع‌تر غیرمستقیم با بهره‌گیری از سرمایه انسانی پویا و خلاق موثر در اقتصاد کشور است که در همین محیط‌های کاری جذب شده‌اند و چه بسا اگر ظرفیت‌سازی و حمایت از این بخش صورت نگیرد، به دلیل نبود ساختارها و فرهنگ‌های سازمانی همسو با استفاده از قابلیت‌های آنان باید نگران خروج همین تعداد از کشور هم باشیم.

*چالش های مهم در تجاری سازی و صادرات محصولات دانش بنیان و استارتاپی در ایران چیست؟
بدون تردید و بر اساس مواردی که عرض کردم و همچنین مستندات گزارش ذکر شده، یکی از مهم‌ترین چالش‌ها قوانین متعدد، پیچیده و مقررات دست و پاگیر است که متاسفانه جدیدا شاهد آن هستیم که همین قوانین نیز توسط مجریان متاسفانه با تفسیرهای متفاوت در حال اعمال است که اگر چرخه عمر کوتاه و ناپایدار مدیریت بخش دولتی را هم به این موضوع اضافه کنیم، عمق این نابسامانی و بحرانی بودن وضعیت آن بیشتر هویدا می‌شود.

چالش جدی بعدی جذب سرمایه است که متاسفانه اکثر شرکت‌های دانش بنیان و استارت‌آپی با موضوع کمبود نقدینگی برای پیشبرد اهداف مواجه هستند و در این زمینه نیازمند حمایت‌های لازم هستند که بر اساس بررسی‌ها و شنیده‌های معمول در اکوسیستم متاسفانه این جذب سرمایه هم با رویکردی سلیقه‌ای و بعضا در تب و تاب اولویت‌های جریانات سیاسی و دارای قدرت در بدنه حاکمیت، صورت می‌گیرد و بخش زیادی از سایر شرکت‌ها بواسطه نبود روابط از آن بی‌بهره می‌مانند.

قطعا اگر در حوزه‌های مالیاتی و بیمه‌ای نیز کما اینکه مختصر توجهی به این شرکت‌ها شده است حمایت‌های بیشتری صورت گیرد که واقعا یکی از اصلی‌ترین سردردها و دغدغه‌های مضاعف شرکت‌ها و کسب و کارهاست، می‌توان شاهد رشد و توسعه این فضا باشیم.

نکته مهم در خصوص چالش‌ها کماکان ارتباط با دنیا و مبحث تحریم‌هاست که اگر امکان مراوده با اکوسیستمی فراتر از داخل کشور فراهم شود با قابلیت‌هایی که در این سال‌ها شرکت‌ها کسب کرده‌اند، می‌تواند زمینه‌ساز موفقیت‌های پایدارتری برای آنها شود، همچون سرمایه‌گذاری خارجی و انتقال دانش و تکنولوژی به‌روز، دسترسی به لایسنس‌های نرم افزاری و سخت افزاری خارجی و فرصت‌های ارزشمند دیگری از این دست و همچنین بازار گسترده‌تری که در سطح بین‌المللی می‌تواند برای محصول و خدمات این گونه از کسب و کارها مهیا شود.

فراموش نکنیم که عمده هدف تاسیس شرکت‌های دانش محور تبدیل دانش به ثروت است و برای این کار نخست باید دانش مناسب و به روز را با تعاملات وسیع برای مخاطبان خود کسب کنند و سپس امکان تبدیل این دانش با کمک تجاری‌سازی ایده‌ها را با بیشترین ظرفیت‌ها به ثروت و درآمد داشته باشند.

البته ناگفته نماند که بخشی از رشد این شرکت‌ها در شرایط تحریم بواسطه کپی برداری از نسخه‌های خارجی ایده‌ها بوده که آنان را در داخل بعضا با نبود رقیب مواجه کرده است و طبیعتا رفع تحریم‌ها برای کسب و کارهای متکی بر این مدل صرف، تهدیدهایی را به همراه دارد که البته ذات فعالیت در این اکوسیستم پویایی و تحلیل‌های آنی فرصت‌ها و تهدیدهاست و مطمئنا شرکت‌های موفق از آن سربلند خارج خواهند شد.

بدون تردید از دیگر چالش‌های موجود می‌توان به ارتباط ضعیف و گاها قطع شده دانشگاه و صنعت اشاره کرد که بنده همین اواخر در کنفرانسی به ریشه‌ها و موانع زیادی که امکان همسو شدن و درک متقابل نیازهای این دو حوزه را نمی‌دهد در دانشگاه امیرکبیر اشاره کردم و شاید بیان آن در این مجال خارج از حوصله مخاطبان شما باشد. فقط به این موضوع اشاره کنم که فقدان توانمندی‌ها و قابلیت‌های نیروی کار روانه در بازار می‌تواند موضوع قابل تاملی باشد که گلایه عمده بخش کسب و کار از نظام آموزش و محیط دانشگاه تلقی می‌شود.

*به نظر شما در زمینه سرمایه گذاری اقتصاد دانش بنیان و استارتاپی، باید چه اقداماتی از سوی دولت و ارگانهای مربوطه در ایران انجام شود؟
به نظر بودن متولیانی با شناخت کافی از این حوزه و از جنس این نوع از کسب و کارها در حوزه‌های کلان تصمیم‌گیری و قانونگذاری می‌تواند به تسهیل روند حمایت، درک و برداشتن موانع این حوزه منجر شود.

با این فرض می‌توان با فراهم ساختن زیرساخت‌های لازم و تعامل موثر با این حوزه، در مسیر حل مشکلات آن‌ها همچون قوانین بیمه، مالیات، تولید، ترخیص و همچنین فراهم سازی تسهیلات مورد نیاز آن‌ها با سهولت بیشتر گام‌های اساسی برداشت، به بیان ساده‌تر چند نفر از متولیان امر در کشور تا به‌حال تجربه راه‌اندازی یک استارت‌آپ یا شرکت خصوصی را داشته‌اند که از دغدغه‌ها و چالش‌های آنان مطلع باشند و بخواهند برای رفع آن دست به کار شوند!

از سوی دیگر ایجاد محرک‌هایی در جامعه به منظور فرهنگ‌سازی و آموزش و اطمینان‌ بخشی در حوزه سرمایه‌گذاری استارت‌آپ ها و شرکت‌های دانش بنیان یا فرایندهای همچون تامین مالی از طریق بازار سرمایه و بورس، قطعا راهکار به مراتب بهتری از تزریق مستقیم سرمایه دولتی به این بخش می‌باشند که بعضا پس از تزریق سرمایه با دخالت‌های جدی سرمایه‌گذار مانع از دسترسی به اهداف اولیه شکل‌گیری شده‌اند.

کاهش تصدی‌گری بخش دولتی و عدم انحصار در عرصه‌های مختلف کسب و کار می‌تواند زمینه‌های بیشتر ورود شرکت‌های دانش‌بنیان و استارت‌آپ را به عرصه اقتصاد باز کند. این مهم علیرغم حمایت‌های دولتی که می‌تواند کمک کننده باشد، نباید به منزله ورود و ریشه دوانیدن تفکرات دولتی در این جنس از کسب و کارها باشد.

مثالی که در این زمینه عمدتا در کلاس‌ها مطرح می‌کنم استقبال از کلید واژه "دولت الکترونیک" است که در عمل می‌تواند بیشترین کمک را به اکوسیستم پویای استارت‌آپی داشته باشد اما متعاقب آن با واگذاری بخش عمده‌ای از خدمات آن به افراد دولتی بازنشسته ارگان‌ها و نهادهای دولتی همچون دفاتر پیشخوان، پلیس +۱۰، خدمات شهر، کارگزاری‌های بیمه و ... خود به جدی‌ترین عارضه در کشور تبدیل شده است چرا که به دلیل تعارض منافع هر چقدر بخواهیم به سمت دولت الکترونیک حرکت کنیم بخشی از منافع آن‌ دوستان از دست می‌رود و طبیعی است که مانع تراشی‌های جدی در این مسیر شکل می‌گیرد. شاید در این خصوص مطالعه کشور استونی به دلیل پیاده‌سازی دولتی دیجیتال و بسیار پویا بدون بروکراسی‌های فرسایشی برای مخاطبان جالب باشد.

حمایت از کارآفرینی نباید صرفا یک شعار باشد و باید همه حاکمیت تلاش کند تا از همان ابتدای آموزش در مدارس تا شکل‌گیری همه قوانین و مقررات حاکم بر کشور این اصل را سرلوحه کار خود کنند، تجربه‌ای که در بسیاری از کشورها شاهد آن بوده‌ایم و باید با الگوبرداری مناسب از آن‌ها در تلاش برای اختراع چرخ از نو نباشیم.

برای مثال در سال ۲۰۱۱ رئیس جمهور وقت آمریکا طرحی تحت معروفی را برای تشویق و گسترش کارآفرینان استارتاپ‌هابه تصویب رساند که بر اساس آن سیاست‌های حمایتی در ۵ حوزه ۱) دسترسی به سرمایه برای راه‌اندازی و رشد استارتاپ‌ها ۲) برقراری ارتباط مربیان با استارتاپ‌ها و آموزش به آنان ۳) کاهش موانع و تسهیل فرآیند توسط دولت برای کارآفرینان۴) تسریع در نوآوری از آزمایشگاه به بازار برای فناوری‌های پیشرفته۵) فراهم کردن فرصت‌های بازار در صنایع، ازجمله مراقبت‌های بهداشتی، انرژی پاک و آموزش و پرورش شکل گرفت.

یا طرح ۱۳ گانه سنگاپور برای حمایت از استارت‌آپ ها که بخشی از آن بودجه آن به حمایت ۵ ساله از اکوسیستم نوآوری می‌پرداخت و در حوزه های دیگر شامل افزایش تسهیلات مالی، کاهش مالیات بر درآمد، کمک در راستای تقویت تجاری‌سازی و هدایت ایده‌ها، حمایت از برپایی و ایجاد فضای نمایشگاهی بین‌المللی برای آن‌ها و غیره بود که حقیقتا نگاه و بهینه‌کاوی چنین طرحی بسیاری از مشکلات ما را در این عرصه رفع می‌کند.

البته بماند که ما در تب الگوبرداری‌ها گاها دچار چالش‌های جدی می‌شویم و برای مثال آنقدر استارت‌آپ موثر نداریم که شتاب دهنده سهم خواه داریم و این نیز خود جای تامل فراوان است، به عبارتی بهترین راهکار برای بهره‌مندی از این الگوها شاید فراهم کردن زیرساخت‌های فنی، مالی و حقوقی برای استارت‌آپ‌ها و اجازه دادن برای شکل گیری جریان سیال این اکوسیستم است.

کد خبر: ۱۴۴٬۰۲۵

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha