سمانه شهری نژاد، بازار: با توجه به سیاست های کلی نظام جهموری اسلامی ایران با تاسی از تاکیدات رهبر معظم انقلاب مبنی بر توجه به موضوع خودکفایی در عرصه های مختلف، مصرف کالاهای ایرانی و همچنین به منظور رونق تولید و افزایش مصرف کالای فرهنگی در میان اقشار مختلف، تولید و توزیع پوشاک با بهره گیری از نمادهای بومی و ملی از طریق شناسایی بازارهای پنهان می تواند موجبات رونق اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و صادراتی این حوزه را فراهم کند.
حوزه مد و پوشاک، به منزله یکی از صنایع پرطرفدار فرهنگی، در عین سودآوری اقتصادی، نقشی جدی در انتقال ایده های خلاق و رشد فرهنگی جوامع مبتنی بر میراث فرهنگی آنها ایفا کرده و در این مسیر، چرخه ای از آفرینش و طراحی تا تولید، توزیع و نهایتاً مصرف طی می کند.
استان گلستان به عنوان یکی از استان های شاخص در تنوع قومی و فرهنگی و زبانی در کشور بوده و از این منظر بسیار حائز اهمیت است و علاوه بر آن می توان به لحاظ جغرافیایی قرابت آن را با کشورهای آسیای مرکزی در نظر گرفت. وجود اقوام ساکن در استان، روستاهای هدف گردشگری، اقتصاد مبتنی بر تولید صنایعدستی از جمله نساجی سنتی، فرش بافی، سوزندوزی و تولید پوشاک محلی این استان را می توان در سطح کلان با توجه به توانمندسازی جوامع محلی و تلفیق دانش بومی با دانش علمی و اتصال بین صنعت- دانشگاه و هنرمند، با فراهم سازی زیر ساخت های پژوهشی و اشتغال موجبات رشد و شکوفایی را در حوزه تولید پوشاک در سطح خرد و کلان رقم زد.
مشکلات پیش رو
علاوه بر آن صنایع تبدیلی در حوزه پشم و ابریشم و پنبه و غیره هم بوجود می آیند و همین امر، استان را به قطب صنعتی حوزه پوشاک می تواند تبدیل کند و باعث جذب سرمایه گذار می شود اما در سطح کلان در حوزه تولیدات پوشاک ملی که جلو واردات بی رویه را بگیرد مشکلاتی وجود دارد و همین امر باعث نشر آن در استان شده است. با توجه به فراگیری رشته های دانشگاهی، وجود طراحان و برگزاری جشنواره ها، نشست ها و حضور اقوام بومی و محلی در ایران، مشکلات حوزه پوشاک نام برده می شود تا با بررسی آن بتوان در استان اقداماتی ضروری و درخور هم شان با سابقه فرهنگی آن در جهت احیای هویت ملی ایرانی- اسلامی انجام شود:
۱. مشکل تولید: ریسک پذیری پایین، نبود دغدغه فرهنگی، عدم استفاده از ظرفیت های بومی، غفلت از ظرفیت های داخلی و بی توجهی به نیازهای واقعی جامعه، مغفول ماندن ظرفیت نساجی، تولید و ارائه لباس هایی فاقد پیشینه فرهنگی و هنری
استان گلستان به عنوان یکی از استان های شاخص در تنوع قومی و فرهنگی و زبانی در کشور بوده و از این منظر بسیار حائز اهمیت است و علاوه بر آن می توان به لحاظ جغرافیایی قرابت آن را با کشورهای آسیای مرکزی در نظر گرفت
۲. مشکل تبلیغات و توزیع: نبود برنامه های منسجم و پخش از رسانه ملی در جریانسازی، فقدان نظام الگوی تبلیغاتی مد اسلامی- ایرانی
۳. مشکل آموزش و پژوهش: از واقعیت های اجتماعی روز صنعت و بازار، ضعف محتوایی و فقدان مطالعات بومی روشمند راهبردی در حوزه مد و لباس اسلامی- ایرانی
۴. مشکل طراحی: کپی کاری و تقلید از الگوهای وارداتی عامه پسند، ضعف صنعت طراحی لباس داخلی در بهره گیری از ایده ها و سلایق بومی، یکنواختی، عدم پویایی و نوآوری در طرح، نبود تنوع در رنگ و عدم کاربرد طرح ها و نقوش، عدم به روزرسانی و پویایی لباس های سنتی، عدم نوآوری در سبک پوشش مبتنی بر اقتضائات فرهنگ بومی
۵. مشکل عدم پیوستگی و یکپارچی چرخه مد: انفکاک جدی با طراحی و تولید بومی، نبود برندسازی داخلی، نبود ظرفیت های مالی و قوانین و زیرساخت ها و ظرفیت نیروی انسانی، نبود افراد متخصص در برنامه ریزی و هدایت چرخه مد
۶. مشکل سیاست های دولتی: وابسته سازی مد به دولت و سیاست های دولتی و در نظر نگرفتن ظرفیت های بخش خصوصی، برخوردهای سلیقه ای دولتی، تغییر مداوم و عدم ثبات سیاست ها با تغییر جابجایی دولت ها، وجود سیاست های محدودیت آفرین، خلا تسهیلات تشویقی و حمایتی، فقدان عدم هماهنگی دولتی در پیشبرد مد اسلامی- ایرانی، نبود عزم جدی و کنترل واردات قاچاق، فقدان حمایت هماهنگ از سرمایه گذاران لباس، فهم نادرست و غیرراهبردی از صنایع خلاق فرهنگی، فقدان رویکرد استراتژیک مبنی بر پیوند اقتصاد و فرهنگ
شاخص ها و معیار انتخاب لباس
تناسب با ظاهر، به روز بودن، زیبایی و راحتی، حجاب و پوشیدگی و مزیت استفاده از ظرفیت های بومی و توجه به هنر از شاخص های انتخاب لباس هستند با توجه به مطالعه و پژوهش در استان و شناسایی ظرفیت ها و پتانسیل های روستایی و شهری می توان راهکار و مزیت استفاده از ظرفیت های بومی استان در حوزه تولید صنایع فرهنگی را اشاره کرد راهکارهایی مانند توسعه صنایع فرهنگی که باعث عدم خشونت اجتماعی می شود، احیای نقش آموزش و پرورش در هنرهای بومی، اولویت قرار دادن پایداری افزایش تولید در پرورش کرم ابریشم؛
همچنین در این راستا باید موضوعاتی مانند اهمیت به صنعت نخ ریسی و پارچه بافی و علمی شدن این حرفه و صنعت، آموزش به جوانان با تاکید بر اشتغال زایی و صنعت سودآور، افزایش تعداد خانوارهای اشتغال به این حرفه، کاهش سطح بیکاری، کاهش معضلات اجتماعی، کمک برای جلوگیری از مهاجرت بی رویه به شهر، کاهش تبعات منفی بیکاری، توانمندسازی افراد برای زندگی بهتر، افزایش سلامت و بهداشت روانی، افزایش امید به زندگی، توسعه عرصه زندگی کار و حرفه، بهبود روابط اجتماعی و مناسبات اجتماعی و انتقال ارزش ها و فرهنگ ها و هنجارهای اجتماعی و جامعه پذیربودن، مد نظر قرار گیرد.
* دکترای پژوهش هنر
نظر شما