بازار؛ گروه بین الملل: سفر اخیر مقامات دولت امریکا به ونزوئلا دلگرم کننده بود و از احتمال کاهش تحریم ها علیه این کشور و دولت آن خبر داد، زیرا تحریم ها به وضوح نتیجه معکوس داده اند. مهمتر از همه، به نظر می رسد که آنها در کاهش قدرت دولت، که هدف اصلی آنها بود، ناکارآمد هستند.
برای برداشتن یک گام به عقب، تحریمها بهعنوان روشی ظاهراً بدون هزینه برای مجازات مخالفان ایالات متحده آمریکا و یا کسانی که رفتارشان غیرقابل قبول به نظر میرسد - از نظر سرکوب حقوق بشر، حمایت از تروریسم و توسعه برنامههای تسلیحات هستهای - برای سیاستمداران جذاب است. آمریکا یکی از کارفرمایان اصلی تحریم هاست. تاریخ استفاده از آنها به دوران استعمار بازمی گردد، زمانی که آمریکایی ها احساس می کردند که بازرگانان بریتانیایی آنقدر به تجارت خود در آمریکا متکی هستند که تحریم ها، رسمی یا غیر رسمی، فشار سیاسی بر آنها برای تسلیم شدن یا حداقل سازش با خواسته های آمریکایی کاربرد دارد. اکنون نیازی به گفتن نیست، سیاست اعمال تحریم ها کار نکرد.
در واقع به نظر می رسد تعداد کمی از سیاستمداران حامی تحریم ها می دانند که آنها به ندرت در دستیابی به اهداف خود مؤثر واقع شده اند، اگرچه اغلب آنها بیشتر به موضع گیری علاقه مند هستند تا انجام اقدامی مشخص. ادبیات دانشگاهی به وضوح نشان میدهد که تحریمها زمانی کار میکنند که هدف بسیار ضعیفتر از منافع ملی کشور تحریمکننده باشد و خواستهها محدود باشد و بهویژه بقای رژیم کشور هدف را تهدید نکند. کتاب جدید ریچارد نفیو به نام «هنر تحریمها» توضیح میدهد که تحریمهای خوب مستلزم اهداف روشن و راههای غیرمستقیم یا مشخص است تا هدف بتواند خواستهها را برآورده کند.
در مورد اعمال تحریم های اخیر علیه ونزوئلا که این کشور را فقیر کرده اما بر طبقه حاکم عمدتاً تاثیر نداشته است، چنین نبود. با توجه به ویرانیهای اجتماعی ناشی از اقدامات دولت، همهگیری و تحریمها، بقای نظام تا به امروز به وضوح نشان می دهد که تحریم ها به سادگی در تغییر رژیم موثر نیستند. تاریخ همچنین نشان میدهد که سرنگونی رژیم به ندرت توسط تودههای در حال مبارزه با گرسنگی انجام میشود که بیش از سیاست وقف بقای روزمره هستند.
به نظر می رسد حمایت بیشتری برای پایان دادن به تحریم ها از سوی کسانی که می خواهند شاهد کاهش قیمت نفت باشند، نسبت به افرادی که نگران بحران انسانی در ونزوئلا هستند، وجود دارد و واقعیت نیز گویای همین است. پایان دادن به تحریم ها می تواند به راحتی یک میلیون بشکه دیگر در روز به عرضه نفت در فاصله شاید شش ماه اضافه کند. افزایش تولید و واردات میعانات گازی برای اختلاط با نفت خام سنگین و همچنین تلاش بیشتر مهندسان برای انجام تعمیر و نگهداری چاه که مدت ها نادیده گرفته شده بود، صدها هزار بشکه نفت در روز به بازار اضافه می کند. این روند تدریجی بوده و در طول زمان سرعت می یابد.
تاریخچه تولید نفت در ونزوئلا نشان می دهد که ابتدا در دهه های 1970/80 در نتیجه ضعف بازار جهانی نفت و گذار از اپراتورهای نفت خارجی به شرکت ملی نفت، تولید نفت در این کشور کاهش یافت. ونزوئلا در دوران لوئیس گیوستی با اتخاذ سیاست «آپرتورا» در دهه 1990 شاهد بهبود سریع تولید بود و بخشی از پروژههای نفت سنگین با تأمین مالی از شرکتهای نفتی بزرگ - شورون یکی از آنها بود – انجام می شد.
در این دهه شرکت های نفتی بزرگ میادین نفتی قدیمی را دوباره توسعه دادند و حدود 600 تن در روز به تولید اضافه کردند (بدون هیچ اکتشاف جدیدی). این نه تنها باید به عنوان چراغی برای دولت فعلی کاراکاس، بلکه برای دولت های دیگری مانند مکزیک باشد که تلاش می کند با جایگزین کردن شرکت های خصوصی با سرمایه گذاری بیشتر در شرکت ملی نفت، تولید خود را احیا کند.
حذف تحریمها علیه ونزوئلا بحران انرژی فعلی را حل نمیکند، اما چشمانداز افزایش عرضه در اواخر سال جاری باید تأثیر فوری بر قیمت نفت داشته باشد که برای اقتصاد جهانی و مصرفکنندگان انرژی در همه جا مفید خواهد بود.
درست است که سلامت و رفاه جمعیت ونزوئلا بسیار سودمند خواهد بود و طبیعتاً باید هدف اولیه باشد و شاید این اقدام در نهایت منجر به فشار بیشتر برای اصلاحات شود. حتی اگر این اتفاق نیفتد، حذف تحریمها یک برد برای مصرفکنندگان و یک برد برای جمعیت ونزوئلا خواهد بود و تنها به همین دلایل باید توسط دولت واشنگتن مد نظر قرار گیرد.
نظر شما