بازار؛ گروه بین الملل: واقعیت این است که هیچ کشوری در خلیج فارس انتقال انرژی را نیز نادیده نخواهد گرفت. اول از همه انتقال انرژی فرصتی است برای تنوع بیشتر اقتصادهای خلیج فارس و ایجاد منابع جدید درآمد.
با پول دریافتی از بخش نفت و گاز، صنایع کاملاً جدیدی در شورای همکاری خلیج فارس ایجاد می شود تا با واقعیت های اقتصادی جدید روبرو شود. تولیدکنندگان کلیدی هیدروکربن خلیج فارس به نوعی پتانسیل خود را برای ورود به بازار هیدروژن آزمایش می کنند.
دوم، انرژی های تجدیدپذیر و گاز طبیعی به کشورهای حوزه خلیج فارس کمک می کند تا با جایگزینی آن در داخل، حجم نفت موجود برای صادرات را به حداکثر برسانند. علاوه بر این، با درک تغییرات بازار که انتقال انرژی در بلندمدت میتواند ایجاد کند، مسیر حداکثر کردن ظرفیتهای صادرات و تولید تعیین میشود.
هدف کشورهای خلیج فارس افزایش میزان منابعی است که می توانند بفروشند تا زمانی که قیمت ها و تقاضای بالا تضمین شود. وجوه دریافتی برای متحول کردن اقتصاد پادشاهی های عرب خلیج فارس به منظور انطباق آنها با واقعیت های جدید و محافظت از خطرات ناشی از صنایع نوظهور انرژی های جدید از طریق سرمایه گذاری در پروژه های انرژی تجدیدپذیر در خارج از کشور استفاده خواهد شد.
سوم، در برخی موارد حمایت آشکار از ایدههای انتقال انرژی یک حرکت بازاریابی راحت است. بنابراین، در سال ۲۰۲۱، قطر پترولیوم نام خود را با صدای بلند به قطر انرژی تغییر داد. این تغییر نام برای ترویج گاز طبیعی - منبع اصلی درآمد دوحه - به عنوان سوختی است که می تواند در طول انتقال جهانی از سوخت های خطرناک فعلی به منابع انرژی دوستدار محیط زیست تغییر کند. در عین حال، مسیر توسعه این شرکت کمی تغییر کرده است: برنامه اصلی دوحه همچنان افزایش تولید گاز به منظور اطمینان از رهبری آن در این بازار است.
دستور کار انتقال انرژی در شورای همکاری خلیج فارس به معنای جایگزینی بخش هیدروکربن با انرژی پایدار نیست
در عین حال، دستور کار انتقال انرژی در شورای همکاری خلیج فارس به معنای جایگزینی بخش هیدروکربن با انرژی پایدار نیست. در عوض این شورا صنعت جدید را مکملی می بیند که هم باعث تنوع اقتصادهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس شده و هم ابزاری برای دوستداران محیط زیست ایجاد می کند.
به عنوان مثال، هیچ کشوری در خلیج فارس برنامه های توسعه تولید پتروشیمی را رد نمی کند، زیرا در این برنامه فرصتی برای تنوع راحت و آسان اقتصادهای شورای همکاری خلیج فارس و پاسخ به این سوال است که وقتی نفت به عنوان خوراک مورد نیاز تمام شد چه باید کرد، است.
همانطور که توسط تحلیلگر بازار نفت تسوتانا پاراسکوف نوشته شده است: «انرژی های تجدیدپذیر می توانند جایگزین سوخت های فسیلی در تولید برق و حمل و نقل شوند، اما اینها تنها صنایعی نیستند که از نفت و گاز استفاده می کنند. از تولید دارو گرفته تا لوازم آرایشی، پوشاک و فناوری، جهان همچنان به نفت نیاز خواهد داشت. این موضوع در خلیج فارس به خوبی قابل درک بوده و بحران فعلی به خوبی آن را نشان داده است.
در این راستا، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در واقع به اجرای برنامههای سنتی خود برای تنوعسازی ادامه میدهند، اما با یک اصلاحیه: آنها بر «سبزسازی» صنایع مضر از طریق استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر تمرکز میکنند یا توجه بیشتری به کاهش حجم آلودگی دارند.
همین امر در مورد بخش سنتی نفت و گاز نیز صدق می کند. بنابراین تولید برق منحصرا از منابع پاک - انرژی هستهای و انرژی خورشیدی - در سال ۲۰۲۲ آغاز خواهد شد. عربستان سعودی نیز برنامههای خود را برای تولید گاز طبیعی و انرژیهای تجدیدپذیر تأیید کرده است.
مدل توسعه اقتصادی کشورهای پیشرو شورای همکاری خلیج فارس تقریباً یکسان است
مدل توسعه اقتصادی کشورهای پیشرو شورای همکاری خلیج فارس تقریباً یکسان است - این بدان معنی است که آنها نمی توانند از رقابت با یکدیگر اجتناب کنند. البته بحران کنونی نیز ثابت کرده است که آینده کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و بخش نفت و گاز آنها بدون ابر نخواهد بود. یکی از مشکلات اصلی؛ افزایش تنش در بازارهای جهانی انرژی خواهد بود. مدل توسعه اقتصادی کشورهای پیشرو شورای همکاری خلیج فارس تقریباً یکسان است.
این بدان معنی است که آنها نمی توانند با توجه به جهت گیری های تقریباً مشابهی برای صادرات، چشم انداز منابع برای تأمین مالی توسعه اقتصادی و همچنین جاه طلبی های همپوشانی در مورد بازارهای منابع انرژی جدید، از رقابت با یکدیگر اجتناب کنند.
با این حال، امکان همکاری را نمی توان به طور کامل منتفی کرد. نگرش کلی بازیگران پیشرو به افزایش حجم تولید نفت و گاز باعث می شود کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از امکان اجرای پروژه های مشترک صحبت کنند.
با این حال، چالش بسیار بزرگتر برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تنشهای فزاینده بین آنها و مصرفکنندگان هیدروکربنها – اول از همه نفت – خواهد بود. از سوی دیگر، بحران کنونی این تز را ثابت کرد که کاهش نقش اوپک و تولیدکنندگان سنتی در تنظیم بازار نفت بحث برانگیز است. این بحران همچنین نشان داد که مصرف کنندگان نفت نفوذ بیشتری در بازار خواهند داشت.
با پیشرفت انتقال انرژی و بازگشت مورد انتظار مازاد عرضه، این تقاضا است نه عرضه، که نقش مهمی را در تعیین پویایی قیمتهای نفت و گاز ایفا میکند. پیشبینی میشود در سال ۲۰۲۲ مازاد نفت در بازار وجود داشته باشد - طبق برخی تخمینها، تا سال ۲۰۳۰ ممکن است تا ۱۰ میلیون بشکه در روز در بازار مازاد عرضه وجود داشته باشد.
علاوه بر این، تلاش تولیدکنندگان برای اعمال فشار بر تغییرات قیمت با تنظیم حجم تولید باعث واکنش شدید مصرف کنندگان خواهد شد. در همین حال، مازاد عرضه مورد انتظار و سطح بالای عدم اطمینان در بازار، اهرمهای نفوذ خاصی را به تولیدکنندگان میدهد.
در دراز مدت، بخش تولید هیدروکربن و پتروشیمی همچنان ستون فقرات ساختار اقتصادی شورای همکاری خلیج فارس باقی خواهد ماند
وضعیت دشوار کنونی در بازارهای جهانی انرژی به وضوح تولیدکنندگان کلیدی نفت و گاز خلیج فارس مانند امارات متحده عربی، عربستان سعودی، کویت و قطر را ملزم به تدوین و اعمال استراتژی هایی می کند که با هدف آماده سازی آنها برای عصر انتقال انرژی است.
در هسته خود، این استراتژی ها مستلزم به حداکثر رساندن تولید هیدروکربن و آماده سازی برای افزایش رقابت در بازار و فشار احتمالی از سوی مصرف کنندگان است. پول دریافتی از تولید نفت و گاز برای اطمینان از تجدید ساختار بیشتر اقتصادهای شورای همکاری خلیج فارس به سمت اتکای فزاینده آنها به منابع انرژی پایدار و کاهش انتشار CO۲ برای پاسخگویی به نیازهای زمان جدید استفاده خواهد شد.
با این حال در دراز مدت، بخش تولید هیدروکربن و پتروشیمی همچنان ستون فقرات ساختار اقتصادی شورای همکاری خلیج فارس باقی خواهد ماند. انگیزه اصلی تولیدکنندگان نفت و گاز خلیج فارس که شکلدهی به برنامههای توسعه خود است، دو چیز خواهد بود: محافظت از منابع مالی درآمد خود از طریق تنوع بخشی (از جمله از طریق توسعه صادرات هیدروژن) و تضمین طولانیترین سود ممکن برای بخش نفت و گاز خود.
نظر شما