بازار؛ گروه ایران: تعمیرات اساسی در صنعت برق کشور به ویژه در نیروگاه ها از اهمیت خاصی برخوردار است. افزایش طلب نیروگاهه های تولیدکننده برق از یکسو تعمیرات اساسی نیروگاه ها را با مشکل مواجه کرده و از سوی دیگر خطر احتمال خاموشی ها را بیش از پیش افزایش داده است. با عقب ماندن از تعمیرات نیروگاهی، خاموشی برق در کشور روز به روز تشدید خواهد شد و این موضوع فعالیت همه صنایع، کسب و کارها و حتی امور روزانه مردم را با مشکلاتی موجه خواهد کرد.
برای بررسی تبعات تاخیر در تعمیرات نیروگاه ها با «محمد رضا شریفی» مدیر عامل شرکت بهره برداری و تعمیراتی مپنا گفتگو کرده ایم که با هم می خوانیم:
*نیروگاهها اعم از دولتی و غیردولتی برای انجام تعمیرات اساسی در فصول مختلف سال چه از نظر زمانی و چه از نظر منابع مالی و تامین تجهیزات مورد نیاز با چه مشکلات و چالشهایی مواجه هستند؟
در حدود سه دهه گذشته که نیروگاهها دولتی بودند، با همکاری شرکت بهرهبردار مستقر در نیروگاه برای تعمیرات اساسی از دو سال قبل برنامهریزی و با تعیین بودجه لازم تجهیزات اصلی و ضروری به صورت تجمعی خریداری و در انبار نگهداری میشد، بنابراین مدیران نیروگاهها دغدغه اجرای تعمیرات اساسی و بهموقع را که در نیمه دوم سال و فصول سرد انجام میشد، نداشتند.
یکی از چالشهای بزرگ صنعت برق در حوزه تعمیر و نگهداری نیروگاهها، نبود و یا کمبود نقدینگی است. در دهه اخیر با واگذاری نیروگاهها به بخش خصوصی و ساخت نیروگاهها توسط مالکان حقیقی و خصوصی، تولید برق از انحصار دولت خارج شد و بخش خصوصی به این حوزه ورود پیدا کرد. با این حال تنها مجرای فروش برق، دولت بود و پول برق فروختهشده از دولت دریافت میشد. نیروگاهداران هم با پول دریافتی برای تعمیرات نیروگاهها برنامهریزی میکردند، اما در آن زمان هنوز شرایط مالی تولیدکنندگان برق به وخامت امروز نبود؛ چرا که مسئولان صنعت برق در آن زمان ادبیات این صنعت را میشناختند و با نقدینگی دریافتی، برای هزینههای نیروگاهها برنامهریزی میکردند. اما این رویه به علت سیاستهای اتخاذشده دولت و مشکلات اقتصاد برق تداوم نداشت و نقدینگی به درستی به مالکان غیر دولتی نیروگاهها و بهتبع به بهرهبرداران نیروگاهها پرداخت نشد. امروز بخش خصوصی بابت فروش برق مطالبات زیادی از دولت دارد و این مطالبات باعث نوعی روزمرگی در صنعت برق شده است. مطالبات سنگین باعث شده تعمیرات اساسی نیروگاهها به تاخیر بیفتد و یا در صورت انجام با قطعات کیفیت پایین و بازسازیشده انجام شود که این برای صنعت برق یک فاجعه است. امروز نیروگاههایی داریم که یک سال و نیم از زمان تعمیرات اساسی آنها گذشته است که ترجمه مفهومی آن عبارت است از پایین آمدن قابلیت اطمینان در نیروگاهها و در نتیجه شبکه برق کشور.
*اگر نقدینگی نباشد باید گفت نیروگاهها نیز خاموش می شوند؟
برق، یک کالای استراتژیک و سیاسی است و چنین نیست که وقتی نقدینگی نباشد به راحتی بتوان نیروگاهها را خاموش و از مدار خارج کرد. بسیاری از مالکان نیروگاهها از سر دلسوزی و به امید اینکه نقدینگی فراهم شود، نیروگاه را از مدار خارج نمیکنند و این کار همانند یک شمشیر دو لبه، در نهایت به ضرر تجهیزات نیروگاه است و باعث آسیب آنها میشود. متاسفانه قابلیت اطمینان نیروگاههای ما در چند سال اخیر به خاطر عدم اجرای تعمیرات بهموقع و اساسی، به شدت پایین آمده است.
متاسفانه در ۶ سال اخیر در حوزه ساخت نیروگاه نوعی کجسلیقگی رخ داد و به علت عدم توافق بین وزارت نیرو و نفت، اجازه بسط نیروگاهی داده نشد و از سوی دیگر، به علت اقتصاد ضعیف صنعت برق، تکمیل پروژههای در دست احداث نیز با تاخیرهای چند ساله مواجه شد
*کمبود سوخت چطور؟ آیا نیروگاه دارها را با چالش مواجه کرده است؟
چالش بعدی که نیروگاهها با آن مواجه هستند، مربوط به کمبود سوخت به خصوص برای نیروگاههای سیکل ترکیبی است. از آنجایی که این نیروگاهها به سوخت کمتری نیاز دارند و راندمان بالاتری دارند، طی سالهای اخیر اجازه خروج از مدار به آنها داده نشده و بهرهبرداری از نیروگاه با ریسک ادامه پیدا کرده است. طبق برنامهریزی و پیشبینیهای انجامشده یکی از واحدهای نیروگاهی اسفند ماه سال گذشته به منظور اجرای تعمیرات باید از مدار خارج میشد، اما اجازه خروج از شبکه را پیدا نکرد، در نتیجه همین نیروگاه، دو ماه گذشته دچار حادثه شد و خسارت دید. این مشکلات باعث میشود حوزه نیروگاهی صنعت برق هم آسیب ببیند هم برای جبران آسیب، هزینه بیشتری صرف کند.
متاسفانه در ۶ سال اخیر در حوزه ساخت نیروگاه نوعی کجسلیقگی رخ داد و به علت عدم توافق بین وزارت نیرو و نفت، اجازه بسط نیروگاهی داده نشد و از سوی دیگر، به علت اقتصاد ضعیف صنعت برق، تکمیل پروژههای در دست احداث نیز با تاخیرهای چند ساله مواجه شد که این دو عارضه توامان، فشار مضاعفی به منظور جبران افزایش تقاضا را بر دوش نیروگاههای در مدار تولید، تحمیل نمود. وابستگی به نیروگاههای موجود و ضرورت تامین برق به عنوان یک کالای استراتژیک، باعث شد اجازه خروج از مدار برای تعمیرات در زمان مناسب داده نشود. اگر نیروگاهها در زمان درستی تعمیر شوند و ضریب اطمینان بالا باشد، میتوان برای تامین پیک برق در سالهای آتی برنامهریزی کرد.
*آیا تغییر در شیوه پرداخت از مالک به بهرهبردار تاثیری در تشدید مشکلات نیروگاهی داشته است؟
در گذشته مالک نیروگاهها دولت بود و بهرهبردار هم به نوعی در دل مالک تشکیل شده بود. نتیجتا مالک و بهرهبردار وجهی را که به نیروگاه اختصاص مییافت، با هم هزینه میکردند، اما امروز که نیروگاهها از بدنه دولت خارج شده، پولی که به نیروگاهها پرداخت میشود صرفا هزینههای جاری و حقوق و دستمزد کارکنان نیروگاه را پوشش میدهد و دیگر بودجه های عملیاتی برای نگهداشت تجهیزات، باقی نمیماند.
هر نیروگاه یک بلوک سیکل ترکیبی، هر ۴ سال یکبار نیاز به تعمیرات اساسی دارد که این تعمیرات حدود ۲.۵ تا ۳ میلیون یورو هزینه دارد، یعنی در یک بازه ۴ ساله چیزی حدود ۶ میلیون یورو هزینه قطعات لازم برای تعمیرات است، اما چیزی که امروز به نیروگاهها پرداخت میشود، به زحمت تنها کفاف حقوق و دستمزد را میدهد و امکان ذخیرهگیری و خرید قطعات مورد نیاز جهت تعمیرات اساسی وجود ندارد. به عبارت دیگر به علت شرایط صنعت برق، متاسفانه این صنعت که در چندین سال قبل با زحمت و درایت مهندسان داخلی و سیاستهای درست، حقیقتا به خودکفایی در زمینه تولید تجهیزات و ساخت و بهرهبرداری و نگهداری از نیروگاه رسیده و توان صادرات فنی و مهندسی و رقابت با شرکتهای مطرح جهانی از جمله زیمنس و G.E و آنسالدو و ... را دارد، متاسفانه در حال از دست دادن توان رقابتی خود و درگیرشدن در روزمرگی و تلاش برای تامین حقوق و دستمزد حداقلی شده است.
*گفته میشود در بهار امسال شرکت مدیریت شبکه برق ایران نیروگاههایی که از قبل اعلام کرده بودند، برنامه تعمیرات دارند «به خاطر ورود زودهنگام به پیک مصرف» مجبور کرد وارد مدار شوند و در نتیجه تعمیرات مورد نظر کامل انجام نشد و یا در صورت ادامهدادن آن، جرایم سنگینی متوجه نیروگاهها شد. آیا نیروگاههای مجموعه شما هم دچار این مشکل شدند؟ چنین ناهماهنگیهایی از نظر شما تنها ناشی از تغییرات یکباره دمای هوا است و یا ریشههای دیگری دارد؟
این مسائل از آنجا ناشی میشود که در حوزه نیروگاهی به داشتهها بسنده کردهایم و هیچ آیندهنگری صورت نگرفته است. متاسفانه در سنوات گذشته میزان ذخیره گردان و غیر گردان شبکهها افت پیدا کرده و این افت در صورت تغییر زمان معمول پیک و افزایش مصرف، جوابگوی میزان مصرف نخواهد بود. صنعت برق صنعتی است که با علم کار میکند و تمام مسائل آن حسابشده و قابل پیشبینی است بنابراین نمیتوان بدون در نظر گرفتن اهداف و شرایط بلندمدت برای این صنعت برنامهریزی کرد و تجهیزات دوار حساس و فشار بالای نیروگاهی، متاسفانه متوجه نبود نقدینگی نیستند و در صورت بروز حادثه، تبعات آن میتواند جبرانناپذیر باشد.
*آیا تمام نیروگاههای تحت مدیریت آن شرکت در سال گذشته موفق به انجام میزان مورد نیاز و پیشبینیشده تعمیرات اساسی تا پیش از پیک مصرف برق شدند؟
در قراردادهای خرید تضمینی، مالک باید ۹۵ درصد آمادگی خود را به شبکه بفروشد و در قرارداد خود بحث تعمیرات را جزء زمان آمادگی محاسبه نمیکند. لذا طبق قرارداد دستش برای تعمیرات باز بوده و میتواند نیروگاه را از مدار خارج کند و جریمهای هم به مالک تعلق نمیگیرد، اما در نیروگاههای بازار برق خروج از مدار منوط به تایید شرکت مدیریت شبکه است. بنابراین وقتی اجازه خروج از مدار داده نشود، تمام برنامههای نیروگاه برای تعمیرات زیر سوال میرود و اگر در این شرایط نیروگاه را از مدار خارج کنند، جرایم سنگینی خواهد داشت. ما طی سال گذشته اجرای تعمیرات در ۷۰ درصد نیروگاههای گروه مپنا را طبق برنامه پیش بردیم، اما ۳۰ درصد از آن اجرایی نشد. با توجه به در پیش بودن روزهای سرد، اگر سوخترسانی به نیروگاهها دچار مشکل شود، پیشبینیهای انجامشده برای تعمیرات به تعویق خواهد افتاد که حتی یک هفته تعویق در این خصوص، مشکلات زیادی برای نیروگاه و تولید برق ایجاد خواهد کرد.
*مجموعه مپنا امسال چه برنامهای برای تعمیرات دارد؟
ما امسال ۶۲ برنامه تعمیرات داریم، لحظهبهلحظه در حال رصد اقدامات هستیم تا از برنامه عقب نیفتیم. امیدواریم با سردشدن هوا سوخترسانی چار مشکل نشود، برنامههای شبکه مطابق معمول پیش رود و اجازه خروج از مدار داده شود تا بتوانیم تا پایان سال تمام تعمیرات اساسی را انجام دهیم تا بتوان با قابلیت اطمینان بالا، آماده پیک تابستان ۱۴۰۱ باشیم.
*به نظر شما با توجه به مشکلات موجود در مسیر نگهداری و تعمیرات نیروگاهها، برای سال آتی چند مگاوات خاموشی خواهیم داشت؟
پیشبینی من است که تابستان سال بعد حدود ۱۴ تا ۱۵ هزار مگاوات کمبود برق خواهیم داشت. در بهترین شرایط اگر از همین فردا شروع به ساخت نیروگاه کنیم، ۵ سال دیگر جواب میدهد. با این کمبود، صنایع برای تامین برق خود نه تنها در تابستان حتی در زمستان هم با کمبود برق مواجه خواهند بود. تابستان گذشته بسیاری از صنایع با حداقل ظرفیت کار کردند که برای اقتصاد و تولید در کشور خسران بزرگی است و صادرات را هم دچار مشکل میکند. واقعیت آن است که اگر روند همین طور ادامه پیدا کنند مشکلات هم پابرجا خواهند بود و حتی تشدید میشود، مگر اینکه مدیران برای برونرفت از این شرایط تصمیمات درستی اتخاذ کنند.
پیشبینی تولید ۳۰ هزار مگاوات فقط حرف است و عملیاتی نخواهد شد. هزینه تولید هر کیلووات برق ۵۰۰ یورو است و برای ۳۰ هزار مگاوات ۱۵ میلیارد یورو اعتبار لازم است که تزریق چنین مبلغی در ۴ سال به صنعت برق بعید است
*به نظر شما برنامههای دولت سیزدهم در حوزه صنعت برق به خصوص وعده تولید ۳۰ هزار مگاوات در ۴ سال آینده تا چه میزان عملیاتی است؟
پیشبینی تولید ۳۰ هزار مگاوات فقط حرف است و عملیاتی نخواهد شد. هزینه تولید هر کیلووات برق ۵۰۰ یورو است و برای ۳۰ هزار مگاوات ۱۵ میلیارد یورو اعتبار لازم است که تزریق چنین مبلغی در ۴ سال به صنعت برق بعید است. با ساختار اقتصاد برق چه کسی چنین سرمایهگذاری در این صنعت خواهد کرد؟ آیا اقتصاد برق به سرمایهگذار خصوصی اجازه میدهد سرمایه خود را در این صنعت سرمایهگذاری کند؟ احتمال چنین چیزی صفر است.
*برخی صنایع از جمله صنعت فولاد برای احداث نیروگاه اعلام آمادگی کردهاند، آیا ساخت نیروگاه و تامین برق توسط صنایع امکانپذیر است و به تامین برق کشور کمکی خواهد کرد؟
صنایع اگر به دنبال تولید برق باشند فقط برق مورد نیاز خود را تامین میکنند و این برق تولیدی مکمل تامین برق مورد نیاز کشور نخواهد بود. البته بعید است صنایع که به راحتی برق مورد نیاز خود را از شبکه و با قیمت پایین تامین میکنند، به سمت سرمایهگذاری برای تولید برق حرکت کنند. من به تامین برق از سوی صنایع خوشبین نیستم. برخی از صنایع فولادی ۱۲ سال است که به دنبال ساخت نیروگاه هستند، اما وقتی میتوانند برق خود را از شبکه تامین کنند، انگیزهای برای سرمایهگذاری در ساخت نیروگاه ندارد.
*نهادهای تصمیمساز و ذیربط برای رفع مشکلات صنعت برق چه مسئولیتی دارند؟ آیا میتوان با تشکیل نهاد رگولاتوری به خروج این صنعت از بحران کمک کرد؟
امروز صنعت برق در چالهای گرفتار است که رهایی از آن فقط منوط به این است که دولت و مجلس، واقعیت را بپذیرند و به جراحی اقتصاد برق رضایت دهند و ساختار برق و قیمت برق را اصلاح کنند. صنعت برق یک صنعت ورشکسته است، اگر نیت و همیت قاطع و فراتر از دولت و مجلس برای حل مشکلات این صنعت وجود نداشته باشد، از این ورشکستگی خارج نخواهیم شد. ما در حوزه برق مسئولانی میخواهیم که کاملا به مسائل این صنعت مسلط باشند و با بستن کمربند همت و پوشیدن کفش آهنین، برای خروج صنعت برق از بحران تلاش کنند. حقیقت آن است که در حال حاضر وضعیت این صنعت به قدری نابسامان است که حتی تشکیل رگولاتوری هم به تنهایی تاثیر چندانی در حل مشکلات آن نخواهد داشت، اگر چه شرط لازم رفع این مشکلات است.
نظر شما