۱۴ آذر ۱۴۰۰ - ۰۰:۳۱
از شانگهای تا اکو؛ تجارت ایران با کشورهای ساحلی خزر چقدر است؟
بازار گزارش می‌دهد؛

از شانگهای تا اکو؛ تجارت ایران با کشورهای ساحلی خزر چقدر است؟

توافق نامه‌های امضا شده در دولت سیزدهم مانند قطعات پازل اقتصاد بین المللی ایران در شمال و شرق کشور است.

بازار؛ گروه بین الملل: روند سیاست‌گذاری دولت سیزدهم در آغازین ماه‌های فعالیت خود نشان می‌دهد که دیپلماسی اقتصادی نقش مهم و کلیدی در بخش سیاست بین المللی کشور دارد و به واقع می‌توان به فال نیک گرفت.

این موضوع در دهه‌های اخیر با وجود هشدار کارشناسان از سوی سیاست گذاران مغفول مانده بود. در همین راستا دولت سیزدهم دیپلماسی اقتصادی خود را با پیوستن به پیمان شانگهای آغاز کرد و با حضور پررنگ در نشست اخیر سازمان اکو در عشق آباد و توافق تهاتر سه جانبه و نیز تلاش برای حل مشکلات اقتصادی و سیاسی با همسایگان این رویکرد را به پیش می‌برد.

 باید یادآور شد که در دنیای امروز استفاده از فرصت‌های همکاری در چارچوب سازمان‌ها و توافق‌های دوجانبه و چندجانبه اقتصادی نقش کلیدی در پیشبرد اهداف دارند بنابراین می‌توان از نظر موقعیت جغرافیایی و شرایط سیاسی کشور این روند دولت را مثبت ارزیابی کرد که در صورت تداوم آن باعث حضور ایران در مگاپروژه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای می‌شود. در واقع می‌توان این تلاش‌ها را در ارتباط و پیوسته به هم تعریف کرد که به مواردی از آن اشاره می‌شود.

راه آهن  ITI 
رویکرد دولت ترکیه در یک دهه اخیر نشان می‌دهد که اقتصاد و بازاریابی برای کالاهای ترک در اولویت سیاست‌گذاران قرار دارد بطوریکه برای سال آینده میلادی صادرات ۲۴۰ میلیارد دلاری را برای این کشور هدف‌گذاری کرده‌اند و این مستلزم فراهم کردن زیرساخت‌های تجاری است. با بررسی روند و داده‌های تجارت ترکیه و جایگاه آن در اقتصاد بین المللی، تقریبا خروجی مثبتی برای این کشور داشته است.

بنابراین آنکارا از هیچ تلاشی برای دستیابی به بازارهای جدید دریغ نمی‌کند، که یکی از آنها بازار بیش از ۲۰۰ میلیون نفری متحد سیاسی خود یعنی پاکستان است. ترکیه به دنبال اتصال به این بازار به هر نحو ممکنی است که حتی زمزمه‌هایی از اتصال پروژه ترانس افغان (راه آهن پاکستان- افغانستان-پاکستان- ازبکستان) به پروژه‌های این کشور در آسیای میانه شنیده می‌شود. اما ‌آنکارا به خوبی می‌داند که بهترین، امن‌ترین و البته کم‌هزینه‌ترین مسیر استفاده از موقعیت سرزمینی ایران است. از همین روی پروژه قطار استانبول-تهران-اسلام آباد ( ITI ) را به این سه کشور اصلی و بزرگ سازمان اکو تعریف کرده است که البته برای هر سه کشور صرفه‌های اقتصادی خواهد داشت. در همین چارچوب ایران نیز میتواند علاوه بر انتقال کالاهای خود و کسب درآمد ترانزیتی، در موضوعات سیاسی نیز بر آنکارا تاثیرگذار باشد.

واسطه اکو و  شانگ‌های
شاید برخی از کشورها در هر دو سازمان اکو و شانگهای حضور داشته باشند اما هیچکدام از آنها به اندازه ایران از موقعیت ژئوپلیتیکی مهمی برخوردار نیست. یکی از این موارد جایگاه ایران در اتصال استانبول به پکن است، هرچند این دو کشور از طریق مسیر ریلی تازه تاسیس شده به یکدیگر متصل می‌شوند اما ایران میتواند مسیر جدید مورد ارزیابی قرار گیرد کما اینکه در ماه‌های اخیر نیز این موضوع بارها مورد تاکید قرار گرفته است.

از شانگهای تا اکو؛ تجارت ایران با کشورهای ساحلی خزر چقدر است؟

احداث راه آهن خواف- هرات یک موفقیت برای ایران محسوب می‌شود که در صورت تداوم و ادامه آن می‌تواند نقش ایران در تجارت جهانی آینده را پرنگ کند. چون این راه آهن می‌تواند جز اصلی و ابتدایی پروژه ۲ میلیارد دلاری «کریدور خط آهن پنج کشور» باشد؛ کریدوری که درصورت احداث با عبور از چین، قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان و ایران به ترکیه خواهد رسید و به نوعی شرق را به غرب متصل می‌کند. یعنی حلقه واسط دو شکور تشنه تجارت جهانی یعنی چین و ترکیه، ایران خواهد بود که در صورت عملیاتی شدن آن میتواند تاثیرات سیاسی و اقتصادی زیادی را بر کشور فراهم کند.

دیگر جنبه اهمیت احداث راه آهن خواف- هرات می‌تواند مشارکت ایران در پروژه ۴ میلیارد دلاری ترانس افغان باشد که قرار است چهار کشور پاکستان، افغانستان، ترکمنستان و ازبکستان را به یکدیگر متصل کند. اگر ایران بتواند این راه آهن را تا مزار شریف ادامه دهد در آن صورت زمینه برای ترازیت کالاهای ایرانی به آسیای میانه تسهیل می‌شود.

توافق برد-برد ایران با ترکمنستان و جمهوری آذربایجان
یکی از توافقنامه‌هایی که در حاشیه اجلاس اکو در عشق آباد امضاء شد قرارداد تهاتر گاز بین ترکمنستان، ایران و جمهوری آذربایجان بود. ترکمنستان به دلیل موقعیت سرزمینی خود تا امروز نتوانسته است متناسب با ظرفیت ذخایر گازی خود در بازارهای منطقه حضور داشته باشد و براساس نظر برخی از تحلیلگران انرژی، این کشور تنها یک سوم از این ظرفیت خود را عملیاتی کرده است.

بنابراین ترکمنستان در راستای متنوع‌سازی مقاصد صادراتی خود قرارداد سوآپ گازی سه‌جانبه‌ای را با ایران و آذربایجان منعقد کرد که سالانه ۱.۵ تا ۲ میلیارد متر مکعب گاز از ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از خاک جمهوری اسلامی ایران را منتقل می‌کند. یعنی بر اساس این توافق ترکمنستان روزانه ۵ تا ۶ میلیون مترمکعب گاز به جمهوری آذربایجان می‌فروشد. این گاز از مسیر ایران به جمهوری آذربایجان ترانزیت خواهد شد و ایران نیز گاز مصرفی موردنیاز خود در ۵ استان کشور را به عنوان حق انتقال این گاز برداشت خواهد کرد که به نوعی برای هر سه کشور صرفه اقتصادی دارد.

سوآپ گازی با نخجوان
در ماه‌های اخیر رابطه تهران-باکو بر سر موضوع کریدور زنگه‌زور متشنج شده بود که به نوعی از زمان استقلال جمهوری آذربایجان تاکنون بی‌سابقه بوده است که البته اخیرا هر دو طرف به سمت قراردادهای اقتصادی دوجانبه حرکت کرده‌اند تا شعله این تنش فروکش کند. در اولین گام جواد اوجی وزیر نفت ایران و شاهین مصطفی‌اف معاون نخست وزیر آذربایجان پس از نشست ۲۱ نوامبر اعلام کردند که ایران و آذربایجان به یک توافق اساسی در زمینه همکاری در زمینه نفت و گاز دست یافته‌اند.

در حالی که جزئیات این قرارداد هنوز مبهم است،  اما به نظر می‌رسد که باکو و تهران توافق کرده‌اند که به طور جدی در زمینه‌های مختلف از جمله ترانزیت احتمالی گاز از ترکمنستان به آذربایجان از طریق سوآپ با ایران، توسعه میادین نفت و گاز در دریای خزر و تامین گاز از ایران به منطقه نخجوان آذربایجان همکاری داشته باشند.

وزیر نفت ایران تایید کرد که توافقاتی در مورد تامین گاز نخجوان حاصل شده و مذاکرات اولیه انجام شده است. از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، نخجوان توسط بخشی از ارمنستان از آذربایجان جدا شده و به طور قابل توجهی تامین گاز این منطقه را با مشکل مواجه کرده است. در سال ۲۰۰۴، باکو و تهران در مورد قرارداد سوآپ به توافق رسیدند که بر اساس آن آذربایجان گاز شهر آستارا در شمال غربی ایران را تامین و در مقابل ایران ۸۵ درصد از همان حجم را به نخجوان عرضه می‌کرد که مابه‌التفاوت معادل هزینه ترانزیت است.

باکو مدت‌هاست که به دنبال مذاکره مجدد در مورد مفاد قرارداد بوده است و برنامه‌ جدید با ترکیه برای خط لوله گاز نخجوان دارد، از همین روی احتمالا این مووع تهران را متقاعد کرده باشد که انعطاف پذیری باشد. چنین توافقی آذربایجان را قادر می‌سازد تا نیازهای داخلی رو به رشد خود را بدون واردات گاز از روسیه - مانند گذشته - یا کاهش صادرات به ترکیه و اروپا برآورده کند. آنکارا در ماه های اخیر به دنبال پاسخگویی به تقاضا فزاینده از طریق واردات حجم اضافی گاز از آذربایجان و ایران است، طرحی که در صورت توافق مبادله گاز ایران به آذربایجان، اجرای آن احتمالا دشوارتر خواهد بود. علاوه بر این، ایران نیز میتواند هنوز بازار گاز نخجوان را داشته باشد که به نوعی توافق برد-برد بین باکو و تهران بود که در راستای تنش‌زدایی از روابط دو کشور است.

کشورهای حاشیه خزر و ایران
براساس آخرین داده های مرکز آمار ایران، در فصل بهار بیش از یک میلیون و ۲۴ هزار تن کالای ایرانی  به ارزش ۳۲۸ میلیون و ۹۱۷ هزار دلار به چهار کشور روسیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان صادر شد. در سه ماه نخست امسال بیش از ۳۰۰هزار و ۹۴۱تن کالا به ارزش ۱۳۵میلیون و ۳۹۲هزار دلار به  کشور روسیه، ۱۹۴هزار و ۸۰۰تن کالا به ارزش ۸۶میلیون و ۳۹۵هزار دلار به آذربایجان، ۳۹۹ هزار تن کالا به ارزش ۶۹ میلیون دلار به ترکمنستان و  ۱۲۹هزار تن کالا به ارزش ۳۸میلیون دلار به قزاقستان صادر شد.

در سه ماهه فصل بهار ۵۷۹ هزار تن کالا به ارزش ۳۵۳میلیون دلار از این چهار کشور، کالا وارد شده است که سهم روسیه ۵۱۰هزار تن به ارزش ۳۲۱میلیون و ۴۷۵هزار دلار، قزاقستان ۵۱هزار و ۲۷۲تن به ارزش ۱۷میلیون و ۴۵۰هزار دلار،  ترکمنستان ۱۲هزار و ۱۵۰تن به ارزش ۹میلیون و ۳۱۸هزار دلار و سهم  آذربایجان چهار هزار و ۷۲۸تن به ارزش چهار میلیون و ۷۰۴هزار دلار بوده است.

روسیه و کشورهای حاشیه دریای خزر سالانه بیش از ۵۰۰میلیارد دلار واردات از کشورهای دیگر دارند که صادرات یک میلیارد و ۳۱۹ میلیون دلاری ایران به این چهار کشور در سال ۹۹ فقط۲.۶۳هزارم وارادات به این کشورها است بنابراین با وجود افزایش ۱۸ و  ۱۴درصدی  صادرات به آذربایجان و  روسیه با ۵۱۰ و  ۵۰۴ میلیون دلار ، صادرات ۱۶۸ میلیون دلاری به قزاقستان و ۱۳۷ میلیون دلاری به ترکمنستان، فاصله زیادی با میزان صادرات مطلوب به این کشورها داریم و به نوعی شایسته بخش تجارت کشور نیست.

با توجه به داده های بالا دولت سیزدهم باید راهبرد نیرومندی برای حور در بازارهای بزرگی چون روسیه و قزاقستان داشته باشد. باید توجه که این چهار کشور به نوعی هم در سازمان شانگهای هستند مانند روسیه و قزاقستان و هم مانند ترکمنستان و آذربایجان در سازمان شانگهای حضور دارند که نقش پررنگ ایران در این سازمانها و همبستگی با اقتصاد آنها، قطعا سهم ایران از بازارهای این کشورها را افزایش خواهد داد.

در مجموع می‌توان اینگونه برداشت که توافق نامه‌های امضا شده در دولت سیزدهم مانند قطعات پازل اقتصاد بین المللی ایران در شمال و شرق کشور است که اگر راهبرد درستی اتخاذ شود وزن اقتصاد ایران در معادلات پیچیده منطقه را افزایش می‌دهد که در نهایت دستاوردهای سیاسی نیز در پی دارد.

کد خبر: ۱۲۱٬۰۲۷

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha