بازار؛ گروه بین الملل: وبگاه اوراسیا ریویو اخیرا مقاله ای با قلم «جان یوان جیانگ» استاد دانشگاه صنعتی کوئینزلند با عنوان «نخبگان آسیای مرکزی چین را به روسیه ترجیح می دهند» منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
در واقع پس از فروپاشی شوروی و استقلال پنج دولت قزاقستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان و متعاقب آن پدیدار شدن سیستم منطقه ای آسیای میانه، روسیه قدرتی بدون رقیب در این منطقه بوده است اما به تدریج چین به عنوان بازیگری نوظهور وارد معادلات منطقه آسیای میانه شده و نقش مسلط روسیه را در زمینه های مختلف اقتصادی به طور جدی به چالش گرفته است به طوریکه چین در زمینه تجاری به بزرگترین شریک تجارت خارجی برون منطقه ای آسیای میانه نبدیل شده است.
به طوریکه از سال ۲۰۱۹، بیش از ۴۰ تظاهرات علیه توسعه چین در آسیای مرکزی برگزار شده است. با این حال نخبگان آسیای مرکزی اعتراضات را سرکوب کردند، اهداف چین مبنی بر توسعه طلبی ارضی و نفوذ سیاسی و اقتصادی در این منطقه را انکار کردند و حتی از مردم خود خواستند که از چین قدردانی کنند. جای تعجب نیست که برخی از مفسران روسی نگران کاهش نفوذ روسیه هستند.
دلیل منطقی برای توضیح انتخابهای نخبگان آسیای مرکزی این است که بهتر است آنها چین را در آغوش بگیرند و در عین حال از روسیه فاصله بگیرند، زیرا پکن به طور فزایندهای با همتایان خود در آسیای مرکزی با موفقیتی بیشتر از مسکو هماهنگ میشود. علیرغم استقلال کشورهای آسیای مرکزی برای سه دهه، یافتن ادعای روسیه مبنی بر اینکه آنها هنوز به طور مؤثر مالکیت این منطقه را دارند، معمول است. برخی از مقامات روسی حتی علناً مدعی شده اند که کل خاک قزاقستان هدیه ای از طرف روسیه بوده است که در میان نخبگان قزاق به شدت مورد تقبیح قرار گرفت.
بحث در مورد گسترش نفوذ چین و از دست دادن حاکمیت روسیه در آسیای مرکزی پیچیده است. امروزه نخبگان آسیای مرکزی برای دفاع از منافع ملی خود از حاکمیت کامل برخوردارند. زمانی که قوانین مربوط به اجاره بلندمدت زمین توسط کشورهای خارجی اعتراضات گسترده ای را علیه دولت قزاقستان و نفوذ چین برانگیخت، این لایحه کنار گذاشته شد و پکن واکنشی نشان نداد. نخبگان قزاقستان همچنین پیشنهاد ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه برای ساخت نیروگاه های هسته ای در آنجا را رد کردند. هنگامی که ترکمنستان دوره های زبان روسی را تعطیل کرد، سفارت محلی روسیه ابراز نگرانی کرد، اما واکنش دیگیر نشان نداد.
تعداد زیادی از روسها در آسیای مرکزی زندگی میکنند و الحاق کریمه به عنوان یک تحول مهم به نظر میرسد. نخبگان آسیای مرکزی ممکن است هرگز ترس خود را از الحاق کریمه ابراز نکنند، اما مطمئناً این یک نگرانی بزرگ برای آنها است. در مقابل، تعداد بسیار کمی از قومیت هان چینی در آسیای مرکزی ساکن هستند. منافع اصلی چین در این بخش از جهان از بین بردن تروریسم و جدایی طلبی، خرید منابع و تجارت با اروپا از طریق آسیای مرکزی است. هیچ یک از این منافع تهدیدی بالقوه سرزمینی برای آسیای مرکزی نیست.
باید گفت مزایای مشکوک همسویی با اقتصاد راکد روسیه در مقایسه با قدرت اقتصادی چین کمرنگ است. با اجرای طرح یک کمربند یک جاده (BRI)، چین تا سال ۲۰۱۹ شریک تجاری بزرگتری نسبت به روسیه برای اکثر کشورهای آسیای مرکزی بود. همانطور که الکساندر گریشین خاطرنشان کرد، سرمایه گذاری چین اکنون تقریباً در تمام کشورهای آسیای مرکزی از روسیه پیشی گرفته است. سرمایه گذاری روسیه در قزاقستان در سال ۲۰۱۶ کمی بیش از ۱۲ میلیارد دلار آمریکا بود، در حالی که سرمایه گذاری چین، طبق داده های رسمی، از ۲۰ میلیارد دلار فراتر رفت. ارقام غیررسمی سرمایه گذاری چین در این منطقه از ۵۵ تا ۸۰ میلیارد دلار متغیر بود.
همانطور که بنو زوگ استدلال کرد، در مقایسه با قدرت اقتصادی چین - به ویژه حجم بودجه برای توسعه زیرساخت های منطقه آسیای مرکزی در چارچوب طرح یک کمربند یک جاده چین - قدرت اقتصادی روسیه و سرمایه گذاری های آن در این منطقه بسیار کمرنگ است. علاوه بر این روسیه یک رقیب مستقیم برای صادرات منابع طبیعی آسیای مرکزی به بازار چین است که ممکن است نخبگان آسیای مرکزی را به سمت چین سوق دهد.
به گفته عادل کاوکنوف و بختیار ارگاشف، مسکو در مورد ادغام اوراسیا حداقل با شرکای آسیای مرکزی مشورت کرد و ترجیح داد به جای مزایای عملی، احساسات خویشاوندی و تاریخ مشترک را ارائه دهد. این ممکن است در جلب نظر افکار عمومی و برخی از رسانه های پر شورتر در منطقه موثر باشد، اما برای نخبگان آسیای مرکزی که رابطه با چین را بیشتر تجاری می دانند، بسیار کمتر متقاعد کننده است.
این مهم توضیح میدهد که چرا نخبگان آسیای مرکزی تلاش کردهاند کشورهای خود را «روسزدایی» کنند تا هویت ملی خود را با ترویج زبانهای محلی تقویت کنند. ازبکستان و قزاقستان عمدا طرح لاتین کردن زبان های ملی خود را اجرا کردند و از الفبای سیریلیک روسی اجتناب کردند. در این زمینه، افزایش همکاری با چین - که مستلزم افزایش نفوذ آن نیز می باشد - نه تنها با منافع اقتصادی و تنوع کشورهای آسیای مرکزی مطابقت دارد، بلکه به طور غیرمستقیم تلاش های ملت سازی آنها را ارتقا می دهد.
تغییر رهبری در آسیای مرکزی ممکن است نشان دهنده تمایل آنها برای مذاکره بیشتر با پکن باشد. رئیس جمهور قزاقستان، «قاسم جومارت توکایف»، فردی با تجربه در حوزه دیپلماتیک و ارتباطات با چین است. «داریگا نظربایف»، معاون سابق نخستوزیر از فضیلت یادگیری زبان چینی تمجید کرد و گفت که روابط نزدیکتر با چین سرنوشت قزاقستان را تغییر می دهد. رئیس جمهور فعلی قرقیزستان، «صدیر جپاروف»، ظاهراً توسط بسیاری از تجار مرتبط با چین حمایت می شد. پدر جپاروف در چین به دنیا آمده و تحصیل کرده است و کسب و کار خانوادگی او مدت ها با چین مرتبط بوده است.
در نهایت باید گفت که چین پس از روسیه به دومین مقصد محبوب برای تحصیل در خارج از کشور درمنطقه آسیای مرکزی تبدیل شده است. دانشجویان دانشگاه و نخبگان آینده در آسیای مرکزی به طور فزاینده ای از نفوذ فزاینده پکن حمایت می کنند و اکثریت معتقدند که روابط قوی با چین به نفع آسیای مرکزی است.
نظر شما