«بلاک چین» بانک‌های سنتی را کنار می‌زند| غیر ممکن شدن معاملات تقلبی و خطای انسانی

بازار؛ گروه اقتصاد دیجیتال: همانطور که فناوری بلاک چین با دارا بودن مزایایی از جمله تمرکز زدایی و شفافیت که میتواند روی صنایع و زنجیره تامین اثر بسزایی داشته باشد؛ از این رو در بسیاری از کشورها مدیران کسب و کارها برآن شده اند تا با راهکارهای هوشمندانه برای تشویق کارکنان به استفاده این فناوری خود اقدام کنند. 

در عین حال که ارایه سمینارها و آگهی بخشی هم بخشی ازا ین روند است. در همین راستا خبرگزاری بازار جهت آگاهی درباره راهکارهای مدیران برای ترغیب کارمندان شان با بلاک چین و تاثیر این فناوری روی زنجیره تامین و بانکداری گفتگویی با دکتر محمد هاشمی جو، استاد امور مالی گروه حسابداری و مالی کالج تجارت و اقتصاد Willie A. Deese دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی A&T انجام داده است که در ادامه از نظرتان می گذرد.

*مزایای استفاده از بلاک چین در زنجیره تامین صنعتی چیست؟
بلاک چین ها یک روش دیجیتالی خودکار برای ذخیره سازی داده ها ارائه می دهند که در فرآیندهای مدیریت زنجیره تامین سودمند است. در زیر به طور خلاصه به دو مزیت اصلی استفاده از فناوری بلاک چین در مدیریت زنجیره تامین می پردازم:

۱. بهبود شفافیت و دقت

بلاک چین ردیابی انتها به انتها سرتاسری شفاف و دقیق تری را در زنجیره تامین ارائه می دهد. زنجیره بلوکی با دیجیتالی کردن دارایی‌های فیزیکی و تشکیل یک رکورد غیرمتمرکز تغییر ناپذیر از همه تراکنش‌ها، کسب‌ و کارها را قادر می‌سازد تا دارایی‌ها را از تولید تا تحویل ردیابی کنند.

بنابراین، بلاک چین منجر به بهبود شفافیت زنجیره تامین می شود که به نوبه خود می تواند اعتماد بیشتری بین مشاغل و مصرف کنندگان آنها ایجاد کند. علاوه بر این، بلاک چین یک پلتفرم برای قراردادهای هوشمند ارائه می دهد. از منظر زنجیره تامین، به این معنی است که وقتی کسب‌ و کارها مواد خام و محصولات را از تامین‌ کنندگان خریداری می‌کنند، پرداخت به طور خودکار تنها در صورتی اتفاق می‌افتد که تامین‌ کنندگان خرید را ارسال کنند. در نتیجه، معاملات تقلبی را تقریباً غیرممکن می‌کند و اعتماد بین کسب‌ و کارها و تامین‌ کنندگان آنها را افزایش می‌دهد.

۲. اتوماسیون بهبود یافته

اتوماسیون مزیت بزرگ دیگری است که فناوری زنجیره بلوک در مدیریت زنجیره تامین ارائه می دهد. با استفاده از بلاک چین، کسب‌ و کارها می‌توانند به طور خودکار مراحلی را که محصولاتشان در زنجیره تامین طی می‌کنند، را پیگیری کنند. در نتیجه اتوماسیون، جایی برای خطاهای انسانی وجود ندارد. همچنین، اتوماسیون ارائه شده توسط فناوری بلاک چین می تواند به طور قابل توجهی سرعت تحویل را بهبود بخشد. تحویل سریعتر به نوبه خود منجر به تجربه بهتر خدمات مشتری و افزایش نسبت حفظ مشتری می شود.

* به نظر شما تاثیر بلاک چین بر خدمات بانکی و مالی چیست؟
فناوری بلاک چین می‌تواند این امکان را برای طرف‌های غیرقابل اعتماد فراهم کند که بدون استفاده از واسطه، در مورد وضعیت پایگاه داده به توافق برسند. با ارائه دفتر کل عمومی که هیچ مرجعی آن را مدیریت نمی‌کند، یک بلاک چین خدمات مالی مانند پرداخت، تأمین مالی جمعی، وام و اوراق بهادار را بدون نیاز به واسط بانکی یا مالی ارائه می‌کند. برای یک واسطه مالی (بانک). به نظر من، در آینده ای نزدیک، بلاک چین می تواند سیستم بانکداری سنتی را متحول کند.

فناوری بلاک چین می تواند با تمرکززدایی از خدمات اصلی که موسسات مالی ارائه می دهند، صنعت بانکداری را متحول کند. به طوریکه این خدمات عبارتند از:

۱. پرداخت ها: فناوری زنجیره بلوک یک دفتر کل عمومی غیرمتمرکز برای پرداخت ها ارائه می دهد (به عنوان مثال، بیت کوین) که سرعت پرداخت ها را افزایش می دهد و هزینه های انتقال پول را کاهش می دهد. با استفاده از ارزهای رمزنگاری شده، کاربران می توانند وجوه را در سطح جهانی بدون دخالت بانک ها انتقال دهند.

۲. جذب سرمایه: فناوری بلاک چین بستری را برای قراردادهای هوشمند (قراردادهای خوداجرا) فراهم می کند که در جمع آوری سرمایه بسیار سودمند هستند. عرضه اولیه سکه (ICO) می تواند جایگزین عرضه اولیه عمومی (IPO) در آینده نزدیک شود. شرکت‌ها می‌توانند بدون نیاز به بانک‌های سرمایه‌گذاری، سرمایه را سریع‌تر و با هزینه‌های کمتر افزایش دهند.

۳. تسهیل معاملات بازار سرمایه: فناوری بلاک چین، اوراق بهادار سنتی مانند سهام و اوراق قرضه را توکنایز می کند و آنها را روی بلاک چین های عمومی قرار می دهد. بنابراین، فناوری بلاک چین می تواند کارایی بازار سرمایه را افزایش دهد.

۴. وام و اعتبار: راهی مطمئن برای وام دادن بدون استفاده از واسطه فراهم می کند. بنابراین می تواند کارمزد وام و نرخ بهره را کاهش دهد.

به طور کلی، باور دارم که فناوری بلاک چین، بانک‌های سنتی را کنار می‌زند. فناوری بلاک چین می‌تواند تقریباً تمام خدمات مالی سنتی را بر مبنای غیرمتمرکز و بدون نیاز به بانک ارائه دهد.

*اقتصادهای پیشرفته چه استراتژی هایی برای استفاده از این فناوری برای آشنایی مدیران و کارمندان دارند؟
فناوری بلاک چین روشی را که شرکت ها کسب و کار خود را اداره می کنند تغییر خواهد داد. بر اساس تئوری اینرسی، بسیاری از مدیران و کارکنان ممکن است برای پذیرش فناوری های جدید مقاومت کنند. اولین قدم برای شکستن این مقاومت، افزایش دانش مدیران و کارمندان در مورد فناوری بلاک چین است.

برگزاری سمینارها و ارائه مطالب آموزشی در زمینه فناوری بلاک چین بسیار مهم است. با این حال، کلید موفقیت، تشویق مدیران و کارکنان برای یادگیری است. یکی از راه‌های انجام این کار، پرداخت بخشی از حقوق آنها با ارزهای دیجیتال است. به این ترتیب، آنها باید آدرس کیف پول دیجیتال خود را ارائه دهند و انگیزه ای برای آشنایی با این فناوری دارند.

به عنوان مثال، یک شرکت مشاوره در بادن-وورتمبرگ (آلمان)، Targens GmbH، تصمیم گرفت به هر کارمند ۰.۲۵ اتر (ETH) به عنوان هدیه کریسمس در سال ۲۰۱۸ بدهد، به شرطی که آنها تا شب کریسمس کیف پول دیجیتال خود را ایجاد کنند. نتیجه این تجربه حیرت انگیز بود. در چند هفته در ماه دسامبر، اکثر کارمندان آن شرکت در زمان استراحت ناهار خود در مورد فناوری بلاک چین، بیت کوین و اتریوم صحبت می کردند. کارمندان کیف پول های مختلف و صرافی های رمزنگاری را جستجو کردند. برخی حتی عمیق تر شدند و در مورد سرویس ترکیب سازی (نوعی سرویس است که به منظور بهبود حریم خصوصی و ناشناس بودن تراکنش های یک رمزارز">رمزارز از طریق ترکیب رمز ارزها با دیگر تراکنش های نامرتبط (دشوار کردن قابلیت شناسایی صاحب و ردگیری تراکنش) استفاده می کند) پیگیر شدند.

آنها همچنین به این سؤال پرداختند که کلید خصوصی در لپ‌تاپ، تلفن هوشمند، روی یک برگه کاغذ چاپ شده کجا نگهداری می‌شود - یا توسط شرکت واسطه‌ای که برای آنها نگهداری شود. امروزه، Targens GmbH به عنوان یک بلاک چین معتبر در حال توسعه است. و به عنوان شرکت مشاوره در آلمان و با موسسات مالی و شرکت های صنعتی همکاری می کند. همراه با این شرکا، این شرکت در حال تحقق مدل‌های کسب‌وکار جدید است و تلاش می‌کند تا راه همکاری افراد را بهبود بخشد.

این مثال روشن می کند که چگونه انگیزه دادن به مدیران و کارمندان می تواند در آشنایی آنها با فناوری بلاک چین مفید باشد. برای مثال پرداخت بخش کوچکی از اتر (Ether) می‌تواند به طور قابل‌توجهی کارمندان را به یادگیری در مورد بلاک چین برانگیزد، پرداخت بخش بالایی از حقوق مدیران (به عنوان مثال، ۵۰٪) با ارزهای دیجیتال تأثیر عمیق‌تری بر انگیزه آن‌ها برای کاوش در مورد فناوری بلاک چین خواهد داشت.