طاهر خیری؛ بازار: روند خصوصی سازی در ایران و به تبع آن در استان آذربایجان شرقی قصه ای دارد پرغصه. نزدیک به سه دهه از آغاز فرایند خصوصی کردن واحدهای تولیدی دولتی می گذرد که ماحصل آن متاسفانه گرفتار شدن این کارخانه ها در گرداب بحران و یا تعطیلی بوده است.
آن تعداد از واحدهای تولیدی استان که روزگاری نگین صنعت ایران بودند به بخش خصوصی واگذار شده اند اکنون حال و روزشان غمبار است و دیگر مثل گذشته در سپهر صنعت آذربایجان شرقی نمی درخشند. بی شک سازمان خصوصی سازی مقصر اصلی وضعیت حال حاضر بنگاه های تولیدی است که باید بر احوالشان گریست.
وضعیت بغرنج کنونی کارخانه ماشین سازی تبریز که در برزخ واگذاری گیر کرده است، حاصل سوء مدیریت دولت قبلی در موضوع خصوصی سازی است. واگذاری و پاسکاری این واحد صنعتی بین دولتی ها خود مثنوی هزار من کاغذ است. عدم اهلیت و عدم ارزیابی توان مالی و مدیریتی خریدار این واحد تولیدی کاملا مشهود بود اما به ضوابط و قوانین خصوصی سازی توجهی نشد.
بیش از سه هزار شرکت تولیدی در آذربایجان شرقی فعالیت می کنند و چهار درصد صنایع کشور در این استان مستقر هستند
بیش از سه هزار شرکت تولیدی در آذربایجان شرقی فعالیت می کنند و چهار درصد صنایع کشور در این استان مستقر هستند. شرکتهای بزرگی همچون تراکتورسازی، ماشینسازی، ایدم و چرخشگر از صدها شرکت قدیمی و تخصصی استان محسوب میشوند. انحراف از مسیر خصوصی سازی طی این سالها و اشتباه دولت های قبلی در واگذاری ها، واحدهای تولیدی بسیاری را از چاله به چاه شبه دولتی ( خصولتی ) انداخته است.
قرار بود خصوصی سازی در راستای اجرای سیاست های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی شکل بگیرد. دولت فربه چاپک سازی شود و با واگذاری های قانونی بخش خصوصی قدرتمند و کارا در کشورمان به وجود آید. اما اینگونه نشد و واگذاری ها به رهاسازی و آواره گی این بخش منجر شد.
واقعیت این است که اکثر واگذاری های انجام گرفته در استان موفق نبوده است. این بنگاهها بعد از واگذاری نادرست، اکنون با مشکلاتی همچون فرسودگی ماشین آلات، انباشت بدهی، کاهش تولید، تعدیل نیروی انسانی و کاهش فروش دست به گریبان هستند.
از مجموع ۳۷ واحد واگذار شده در استان ۱۵ واحد در حالت بحران و مشکل قرار دارند و پرسنل شان بعد از واگذاری به طور متوسط ۵۰ درصد کاهش یافته است
طبق یافته های پژوهشی سخاوت خیرخواه در کتاب خطای خصوصی سازی، از مجموع ۳۷ واحد واگذار شده در استان ۱۵ واحد در حالت بحران و مشکل قرار دارند و پرسنل شان بعد از واگذاری به طور متوسط ۵۰ درصد کاهش یافته است. به عبارت بهتر واحد های واگذار شده دراستان وبال گردن دولت شده اند و هدف خصوصی سازی یعنی کاهش بار دولت محقق نشده است.
وقتی خصوصی سازی در یک محیط رقابتی و با چهارچوب های تعریف شده انجام نمی شود نتیجه اش همانی می شود که در حال حاضر شاهدیم. به نظر می رسد پایش واحد های تولیدی قبل از واگذاری به مدت یک سال انجام شود تا خصوصی سازی پس از ارزیابی و تحلیل هزینه فایده صورت گیرد.
بر اساس یافته های تحقیق خیرخواه شش شاخص اقتصادی، فهم نادرست مجریان از سیاست های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، عدم اهلیت صنعتی و مالی،خلاء قانونی،فقدان استراتژی صنعتی منطقه ای در واگذاری بنگاه ها و شاخص فرهنگی- اجتماعی در خصوصی سازی صنعتی آذربایجان شرقی اثرگذار بوده اند.
نظر شما