رضا پدیدار - فضای آلوده جهانی با توجه به شیوع بالای ویروس کرونا در جهان و کاهش تقاضای کشورهای مصرف کننده از جمله چین، صادرات به این بازار بزرگ را دچار چالش کرده به گونهای که در حال حاضر در برخی از شهرهای آن هنوز صنایع به روال سابق باز نگشته است.
بر این اساس میتوان گفت چالش اصلی حال حاضر بازار نفت، گسترش ویروس کرونا در سراسر جهان و هم چنین غیر قابل پیش بینی بودن زمان غلبه و کنترل این بیماری است که به نظر میرسد تا پایان نیمه اول سال ۲۰۲۰ این روند ادامه داشته باشد. چرا که با توجه به شکست مذاکرات کشورهای عضو اوپک و اوپک پلاس در وین در جریان برگزاری نشست فوق العاده ۱۷۸ اوپک که به دنبال افزایش قیمت نفت به دلیل تقاضا در اثر شیوع ویروس کرونا بودند، کاهش بیشتر تولید برای سه ماهه دوم سال جاری میلادی محقق نشد و از سویی توافق کاهش تولید در ماه مارس نیز تمدید نشد.
بخوبی میدانیم که عربستان بودجه سال ۲۰۲۰ خود را با فروش ۹/۸ میلیون بشکه ای نفت ۶۴ دلاری بسته است که هم اکنون میتوان گفت با کسری ۵۰ میلیارد دلاری روبرو روبروست. بر این اساس عربستان اعلام کرده که قصد دارد میزان صادرات خود را به ۱۰ میلیون بشکه در روز برساند و به مشتریان خود تخفیفات ویژه ای از ۳ تا ۱۰ دلار دهد. این در حالی است که بازارها به علت شیوع مداوم کرونا از نظر تقاضا وضع خوبی ندارند و با مازاد عرضه مواجه اند و عربستان با اضافه کردن بشکههای نفتی به بازار با عث فشار شدید تر بر کاهش قیمت نفت میشود. هم چنین در طرف مقابل روسیه بودجه خود را با نفت ۴۸ دلاری بسته است که بدین ترتیب روسیه نسبت به قیمتهای پایین تر و در مقایسه با اعضای اوپک تا اندازه ای ایمن تر است. هر چند در سیاستهای خاورمیانه این دو کشور تا حدودی روبروی هم هستند. اما بازنده اصلی نبرد نفتی یا بهتر بگوییم جنگ قیمتی نفت کیست ؟ به نوعی میتوان بازی حساب شدهای دانست که توسط روسیه و عربستان شکل گرفته تا رقیب بالقوه خود یعنی شیل اویل امریکا را برای همیشه از صحنه انرژی جهانی خارج کنند.
نا گفته نماند که روسیه و عربستان از بزرگترین تولید کنندگان نفت جهان هستند و با توجه به مازاد تولیدی که دارند و هم چنین به پشتوانه ذخایر استراتژیک خود میتوانند با تمهیدات لازم سقوط ۳۲ درصد در قیمت تحویل نفت وست تگزاس اینترمدیت برای ماه آوریل را پشت سر بگذارند. بر این اساس حتی تا 6 ماه دیگر هم چنانچه قیمت نفت در محدوده ۳۰ تا ۴۰ دلاری نوسان کند ،کشورها میتوانند این قیمت را تحمل کنند. بنابر این ضربه اصلی به رقیب بالقوه یعنی نفت شیل وارد شده و موجب اعلام ورشکستگی بسیاری از شرکتهای فعال در منطقه شمال امریکا خواهد بود. از طرف دیگر و از منظر نگاه کلی به اقتصاد جهانی و بازارهای سهام نیز باید گفت که اولین قدم در درک بازار نفت، تفکیک عوامل موثر بر نوسان قیمت به عوامل شوک عرضه و شوک تقاضا است.
قیمت نفت میتواند به دلیل هر کدام از این شوکها بالا و یا پایین برود ولی پیامد آنها خیلی با هم متفاوت است. در این میان و در بخش شوک تقاضا باید گفت که اول از همه توجه داشته باشیم که نفت خام به خودی خود تقریبا هیچ کاربردی و یا مصرفی در بر ندارد. اما جامعه تقاضا برای فراورده همانند بنزین، گازوییل، نفت سفید، سوختهای دیزلی و یا سوخت جت مطرح و وجود خواهد داشت.
پس تقاضای نفت خام به اصطلاح تقاضای مشتقه است. بدین ترتیب اگر به هر دلیلی تقاضای فرآورده کم شود، قیمت نفت خام هم افت میکند. به طور مثال اگر به خاطر نگرانی از کرونا، پروازها و سفرها کنسل شود، تقاضای بنزین و دیزل و سوخت جت و به تبع ان تقاضای نفت کم شده و قیمت نفت خام افت قابل توجهی میکند. در مقابل ان شوک عرضه را داریم که مثل هر کالای دیگری، اگر عرضه کل نفت خام کم یا زیاد شود، قیمت ان تغییر میکند. مثلا وقتی اوپک برای دستیابی به یک توافق نا کام میماند ما یک شوک مثبت عرضه داریم.
در مقابل وقتی به خاطر طوفان یا خرابکاری، بخشی از خط لوله یا یا تاسیسات تخریب میشود، ما شوک منفی عرضه را داریم که خود سرفصل دیگری در بازار قلمداد میشود. در این صورت وقتی بازار با شوک مثبت عرضه ( جنگ روسیه و عربستان برای عرضه مازاد ) مواجه شود، قیمت نفت خام افت خواهد کرد. به هر صورت قیمت نفت خام به دو دلیل کاملا مستقل از هم میتواند افت کند. اگر فقط قیمت را رصد کنیم نمی توانیم تشخیص بدهیم که ایا افت قیمت به خاط شوک منفی تقاضا بوده یا به خاطر شوک مثبت عرضه. تشخیص این مهم نیاز به دانش بازار و در مرحله بعدی، مدلهای اقتصاد سنجی و اقتصادی ساختاری دارد. در نتیجه و بر اساس نظریه اعلام شده از سوی کارشناسان نفتی باید گفت که :
الف - افت قیمت ناشی از شوک عرضه و شوک تقاضا پیامدهای خیلی متفاوتی برای صنایع مختلف دارد. یعنی اگر افت قیمت به خاطر شوک منفی تقاضا باشد، همه صنایع در گیر در زنجیره تولید و عرضه مثل پالایشگاهها و پمپ بنزینها و حتی صنایعی مثل خطوط هوایی همسو با قیمت نفت خام افت میکنند. اما بر عکس، اگر افت قیمت نفت خام به خاطر شوک عرضه باشد ولی شوک تقاضا در کار نباشد، خبر بدی برای شرکتهای نفتی و خبر خوبی برای صنایعی مثل پالایشگاهها و خطوط هوایی است. در نتیجه، همبستگی سود اوری و قیمت سهام شرکتهای بالادست و پایین دست، در حالت شوک تقاضا مثبت و در حالت شوک عرضه منفی است.
ب- شوکهای منفی عرضه معمولاگذرا و شوکهای مثبت عرضه معمولا ماندگارتر هستند. شوکهای منفی عرضه مثل خرابی خط لوله معمولا به سرعت ریشهیابی شده و تلاش میشود تا رفع شوند. شوکهای مثبت عرضه ولی به این سادگی تمام نمیشوند، چون معمولا محصول عوامل ساختاری مثل اقلاب شیل هستند. شوکهای تقاضا معمولا کوتاه مدت نیستند. البته استثنا هم داریم .
ج- شوک تقاضا خبر بدی برای همه کشورها است. شوک عرضه نیز خبر بدی برای صادرکنندگان و خبر خوبی برای واردکنندگان نفت خام است. در زمان شوک منفی تقاضا، معمولا نرخهای بهره جهانی و قیمتهای سایر شاخصها هم افت میکند و این به کشورهای صادر کننده نفت کمک میکند تا حدی تراز پرداختهای خود را حفظ کنند. در زمان شوک مثبت عرضه، بر عکس نرخهای بهره جهانی و قیمت سایر شاخصها بالا است چون اقتصاد جهانی وضع خوبی دارد و فشار مضاعفی بر تراز پرداختهای کشورهای صادر کننده نفت وارد میشود.
در نتیجه افت ناگهانی قیمت نفت در ماه جاری میلادی (مارس ۲۰۲۰) ماحصل دو نیرو مختلف است:
شوک منفی تقاضا ناشی از کرونا و شوک مثبت عرضه ناشی رقابت روسیه و عربستان. اما کارشناسان جهانی معتقدند اینکه کرونا تبدیل به به ریسک سیستمی و یک رکود جهانی میشود یا نه را هنوز نمیدانیم ولی تقریبا روشن است که یک شوک منفی تقاضا برای چندین ماه خواهیم داشت. شوک مثبت عرضه نفت به کمک اقتصاد کرونا زده دنیا میاید و میتواند به خروج سریع تر از رکود ناشی از کرونا کمک کند.
خلاصه اینکه با گسترش این بیماری به کره جنوبی و اروپا و هم چنین امریکای شمالی میتواند تعطیلی گسترده تر و تاثیر به مراتب بیشتر بر تقاضا را به همراه داشته باشد.
نظر شما