بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی فارن افرز اخیرا مقاله ای با قلم «ولی نصر» با عنوان «فرصت اندک بایدن در موضوع ایران» منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
رویکرد فشار حداکثری «دونالد ترامپ»، یک شکست عینی بود و رهبران ایران را بر آن داشت تا فعالیت های غنی سازی اورانیوم را گسترش دهند. نتیجه کار، شکنندگی بیشتر اوضاع منطقه و تشدید خطر رویارویی مستقیم واشنگتن و تهران بود.
«جو بایدن» می داند که باید این چرخه خطرناکِ نزولی را وارونه کند... ایران هم در واکنش به قصد واشنگتن برای بازگشت به برجام، تهدید خود به اختلال در کار بازرسان هسته ای را به تاخیر انداخت. بسیار خوب.
اما ترمیم آسیبی که دولت پیشین آمریکا وارد کرده، در عمل دشوار است. اعتماد اندکی میان ایران و ایالات متحده باقی مانده و شرایط سیاست داخلی دو کشور هم راه بازگشت به برجام را ناهموار می کند. برای آنکه امیدی به نجات این توافق باشد، دولت تازه آمریکا باید به سرعت دست به کار شود.
اولویت تهران، بازگشت به شرایط پیش از ترامپ است. تهران از واشنگتن می خواهد که همه تحریم های تازه ای را که دولت پیشین آمریکا وضع کرد، بردارد. از جمله اینها، تحریم بر فروش نفت ایران و دسترسی به سامانه مالی بین المللی است. اما واشنگتن خواهان تاییدی قابل راستی آزمایی است که ایران به پایبندی باز می گردد. برخی از دست اندرکاران سیاست خارجی در آمریکا و اروپا می گویند که واشنگتن، پیش از بازگشت به برجام، باید بر پایبندی کامل ایران و حتی کسب امتیازات بیشتر، پافشاری کند.
به آسانی می توان استیصال تهران را در درخواست های مکررش برای برداشتن فوری تحریم ها دید و شاید واشنگتن وسوسه شود که به دنبال امتیازگیری باشد اما تاخیر، تنها دست بایدن را ضعیف خواهد کرد و خطر سقوط کامل توافق 2015 را با خود دارد. اگر اینگونه شود، ایران می تواند تهدیدهای خود برای افزایش غنی سازی اورانیوم و تسریع در برنامه تسلیحات هسته ای را دنبال کند و بحران عمده ای پیش بیاید که می تواند آمریکا و ایران را در مسیر جنگ قرار دهد.
حاکمان ایران می دانند که باید بنیه اقتصاد کشور را تقویت کنند اما همچنین زیر فشار سیاسی سنگینی برای ایستادگی در برابر آمریکا هم هستند. تحریم های آمریکا، قتل ژنرال سلیمانی و محسن فخریزاده، تنها به محکمتر شدن جایگاه تندروها در رهبری ایران انجامید.
ایران در واکنش به فشار حداکثری ترامپ، به صبر راهبردی روی آورد اما هرچه بایدن بیشتر تاخیر کند، رهبران ایران بیشتر درصدد برمی آیند که از تنش های منطقه ای و برنامه هسته ای کشور و توانمندی ساخت بمب اتمی، برای فشار بر آمریکا استفاده کنند. به همین دلایل است که بایدن باید ابتکار عمل را به دست گرفته و در سریع ترین زمان ممکن، رسما به برجام بازگردد و از طرح درخواست راستی آزمایی پرهیز کند تا گفتگوگرهای ایران و آمریکا بتوانند درباره سلسله گام هایی که دو کشور را به پایبندی کامل باز می گرداند، به توافق برسند.
به نظر می رسد که فشار حداکثری به همراه یک همه گیری مرگبار، افکار عمومی ایران را در برابر قدرت نرم آمریکا، ایمن سازی کرده باشد و هرچه که ایرانیان، آمریکا را تهدید بیشتری ببینند، احتمال حمایت آنان از برنامه هسته ای بعنوان یک بازدارنده ضروری، بیشتر می شود.
در حال حاضر، آیت الله خامنه ای بر این نظر است که ایران و آمریکا باید به سرعت و همزمان به پایبندی بازگردند. او که تصمیم گیرنده نهایی در ایران است، اکنون نقش اساسی را در بازکردن مسیر باریکی دارد که دولت باید دنبال کند.
بایدن باید سریعا و بطور کامل به توافق 2015 بازگردد. سپس در یک فضای کمتر هراس آلود، می تواند بر سر گام های بازگشت ایران به تناسب رفع تحریم ها گفتگو کند، فرایندی که از لغزش در یک بحران بزرگتر با ایران جلوگیری می کند.
همزمان با اعلام پایبندی دوباره به توافق هسته ای، بایدن باید تدابیری یکجانبه را اعلام کند که زندگی و رفاه ایرانیان را بهبود می بخشد، اقدامی که می تواند حمایت عمومی مردم ایران از تعامل سازنده با ایالات متحده را زنده کند. از دیگر تدابیر اعتمادساز می تواند رفع موانع صدور ویزا برای ایرانیان، ارائه معافیت هایی برای فروش نفت ایران، رفع انسداد منابع ایران در بانک های آسیایی و چراغ سبز به صندوق بین المللی پول برای پرداخت وام پنج میلیارد دلاری ایران برای مبارزه با کووید19 باشد.
بازگشت سریع به برجام، خالی از ریسک نیست. دولت بایدن احتمالا با مخالفت شدید کنگره روبرو خواهد شد بویژه اگر ایران، سریعا گام های متقابل را بر ندارد. با اینحال، سقوط کامل توافق هسته ای، خطر بزرگتر یک بحران تمام عیار در خاورمیانه را به همراه داد. اگر دیپلماسی از روی میز کنار رود، ایران و آمریکا به آسانی به جنگی کشیده می شوند که هیچ یک از دو طرف، خواهان آن نیست.
نظر شما