نصرالله پورسالم؛ بازار: یکی از موضوعات مهم و کلیدی اقتصاد کشور در هر سال، لایحه بودجه است که دولت هر ساله باید برای سال بعد، بسته بودجه پیشنهادی خود را به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند و کمیسیونهای تخصصی مجلس موارد اصلاحی را به دولت اعلام کنند.
دولت بسته بودجه ۱۴۰۰ را چندی پیش به مجلس تقدیم کرد و کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی طی نامه ای، ۱۲ حکم اصلاحی ساختار بودجه سال ۱۴۰۰ را به سازمان برنامه و بودجه کشور اعلام کرد که در بودجه سال ۱۴۰۰ در نظر گرفته شود.
معیارهایی برای توزیع بودجه
در بند ۷ ماده واحده احکام اصلاحی ساختار بودجه ۱۴۰۰ آمده است؛ توزیع عادلانه بودجه استانها از محل منابع بودجه عمومی، عوارض و مالیات بر ارزش افزوده بر اساس شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و رفاهی از جمله جمعیت، محرومیت، نرخ بیکاری و معکوس در آمد سرانه است.
سه معیار جمعیت، نرخ بیکاری و محرومیت از چهار معیار بالا، در راستای توزیع عادلانه بودجه استانها کاملا منطقی و قابل فهم است که به عنوان مثال استانی که محرومیت بیشتری دارد از بودجه بیشتری برخوردار است.
بحث اصلی ما در این نوشتار مربوط به معیار چهارم یعنی معکوس درآمد سرانه است که به نوعی با سه مولفه دیگر در تناقض کامل است؛ به عنوان مثال از دید شاخص محرومیت، استان بوشهر باید دارای بودجه بیشتری در سال ۱۴۰۰ باشد اما با در نظر گرفتن معکوس درآمد سرانه، استان بوشهر با وجود شاخص محرومیت در درون خود، باید دارای اعتبارات بودجهای کمتری نسبت به اکثریت استانهای کشور باشد.
تناقض در شاخصها
اما دلیل این تناقض از کجاست؟ ابتدا باید دانست شاخص معکوس درآمد سرانه چیست؟ در واقع معکوس درآمد سرانه یعنی اینکه هر چه درآمد سرانه استانها در بودجه کشور بالاتر باشد به همان نسبت از سهم توزیع اعتبارات بودجه کشوری بیبهره خواهند شد.
با وجود شاخص معکوس درآمد سرانه به منظور توزیع عادلانه بودجه توسط مجلس، ناعادلانهترین توزیع اعتبارات بودجهای در سال ۱۴۰۰ در انتظار استان بوشهر است
استان بوشهر یکی از استانهایی است که بیشترین میزان درآمد سرانه را برای کشور دارد که دلیل اصلی آن، وجود بزرگترین ذخایر نفتی و گازی کشور در این استان است؛ پس عملا با وجود شاخص معکوس درآمد سرانه به منظور توزیع عادلانه بودجه توسط مجلس، ناعادلانهترین توزیع اعتبارات بودجهای درسال ۱۴۰۰ در انتظار استان بوشهر است و حتی امکان این وجود دارد که یک سری از امتیازات ناچیزی که قبلا از صنعت نفت و گاز به ساکنین بومی مناطق نفتی و گازی پرداخت میشد تحت تاثیر قرار گرفته و یا حتی قطع شوند.
ناعادلانه بودن بند هفت ماده اصلاحی ساختار بودجه ۱۴۰۰ از آن جا است که استان بوشهر که بر روی بزرگترین میادین نفتی و گازی کشور (بعضا جهانی) قرار دارد بدون اینکه عایدی از این درآمد داشته باشد باید بودجه آن نیز به دلیل وجود درآمد سرانه بالای بدون منفعت، در سال ۱۴۰۰ ریزش داشته باشد. استان بوشهر به عنوان قطب اقتصادی کشور نه تنها منفعت مناسبی از این درآمدهای نفتی و گازی ندارد بلکه مردمان بومی مناطق نفتی و گازی باید با آلودگی خاک، هوا، آب، آلودگی محیط زیست و انواع مریضیها دست و پنجه نرم کنند.
محرومیت در بوشهر موج میزند
وقتی صحبت از توزیع عادلانه اعتبارات بودجهای میشود باید این سوال مهم را از خود پرسید که استان بوشهر با وجود اینکه یکی از استانهای با بیشترین درآمد سرانه کشوری به حساب میآید، آیا به همین نسبت مردم استان بوشهر دارای رفاه هستند که بخواهیم ملاک اعتبارات بودجه ای را معکوس درآمد سرانه در نظر بگیریم؟
معکوس درآمد سرانه وقتی عادلانه میشود که درصد قابل توجهی از درآمد هر استان قبل از خروج از استان، به همان استان اختصاص یابد
جواب به طور قطع خیر است؛ چون محرومیت در این استان که گاهی قطب انرژی کشور نیز خوانده می شود، موج میزند و کاملا مشهود است و این محرومیت، صراحتا اصل ۱۱۰ و ۴۸ قانون اساسی که هدف آن رفع محرومیت است را کاملا نقض میکند.
نمایندگان مجلس در دو استان خوزستان و بوشهر که دو استان متضرر بند ۷ ماده اصلاحی هستند، طی نامه ای به شورای نگهبان، خواستار این بودند که معکوس درآمد سرانه را براساس عدم احتساب درآمد نفت استانهای نفتی، محاسبه یا حذف شود که به نظر می رسد نباید موضوع معکوس درآمد سرانه را در بودجه سال ۱۴۰۰ ویرایش یا حذف کرد بلکه باید آن را عادلانه کرد.
معکوس درآمد سرانه وقتی عادلانه میشود که درصد قابل توجهی از درآمد هر استان قبل از خروج از استان، به همان استان اختصاص یابد. آن وقت است که شاخص معکوس درآمد سرانه به عادلانهترین شاخص برای توزیع عادلانه اعتبارات بودجه ای استانها تبدیل میشود.
* کارشناس ارشد اقتصاد و مدرس دانشگاه فنی و حرفهای امام خامنهای استان بوشهر
نظر شما