اویس کیانی؛ بازار: در سالی که بهار آن با مهمان ناخواندهای آغاز شد و جهان را تحت تاثیر خود گذاشت و خیل عظیمی از مشاغل و اقتصاد دنیا را به رکود کشاند، باید به این مهم اذعان کرد که هر اتفاق منفی همانطور که در ظاهر خود باعث رنج میشود، در فحوای ذاتی خود حاوی پیامهای بسیاری است که همگی موید نوشدگی و تغییر است.
در بحث اقتصاد گردشگری نیز اگر با همین فرمول؛ قانون یا باور بخواهیم این نوشتار را پیش ببریم باید گفت گردشگری با افت ظاهری شدیدی روبهرو شد و لطمات بسیاری تحمل میکند.
بیش از صد میلیون شغل مستقیم در این صنعت در معرض خطر است و بیش از ۷۰ درصد پیشبینی میشود تا پایان سال میلادی کاهش تقاضای سفر را شاهد باشیم. این آمار گرچه خود مهر تاییدی بر اتفاق مهیبی است که به خودی خود در صدر اخبار قرار دارد اما مسئله مهم این است که پاسخی برای پرسشهای پیش رو در حوزه اقتصاد گردشگری داشته باشیم؛ از جمله مهمترین سئوالات این است که آینده اقتصاد گردشگری از آن کیست و چه نوع کسب و کاری در آینده این نوع اقتصاد سهم دارد.
موضوع مهم برای پاسخگویی به این پرسش این است که بدانیم در کدام نقطهای از بازار گردشگری قرار داریم و آیا همچنان با ذهنیت سنتی و کهنه منسوخ شده میخواهیم سهمی در رونق اقتصادی خرد و کلان داشته باشیم یا برگ جدیدی را از تغییر در شغلمان خواستاریم.
با فرض اینکه پاسخ ما به این سوال؛ پیوستن به یک تغییر بزرگ است، باید به این نکته اشاره کنیم که دنیا پیش از کووید - ۱۹ و پس از آن یک تغییرات جبری را به همه مشاغل از جمله مشاغل مشخص در گردشگری تحمیل کرده است.
هر مدیر و صاحب کسب و کار که موفق به اعمال تغییرات و بهینهسازی و نیز بهروزرسانی کار خود شده باشد، میتواند به استقبال آینده با کمترین خسارت و بیشترین مشتری برود. یکی از مهمترین این تغییرات؛ برنامهریزی برای آنلاین شدن و برخط بودن شغل و کار است.
تفکر سنتی با تفکر مدرن آمیخته و ترکیب نو و بهینهای حاصل شود
اپیدمی موجود از این نظر اذهان عمومی را در بسیاری از مشاغل ناخواسته آماده کرده که مشتری با این شیوه مایحتاج خود را تهیه و تدارک ببیند، بنابراین به نظر میرسد هر چه زودتر همت کنیم و شاهد این باشیم که تفکر سنتی با تفکر مدرن آمیخته و ترکیب نو و بهینهای حاصل شود.
این مهم زمانی رخ میدهد که ما طبق یک مطالعه و فرآیند بازارسنجی و نیازسنجی مشتریان نتایج آن را تبدیل به فرآیند عرضه و تقاضا و محصول خود را تجاری کنیم. مواردی که همیشه به صورت مستقیم و غیرمستقیم به صنعت گردشگری مرتبط است، میتوانند به صورت آنی این فرآیند را به خود ببینند و سریعاً خود را با بازار تطبیق دهند.
این یکی از مزیتهای مهم صنعت گردشگری است. این مهم است که عرضهکنندگان برای مثال صنایعدستی استان زنجان بتوانند با آگاهیافزایی نیازهای شغلی خود و نیز شناسایی نیاز مشتری در دوران اپیدمی و پسا کرونا، ویترینهای مجازی خود را به شکل اصولی و پس از اینکه دورههای مشخص آن را فراگرفتند، ترتیب دهند تا با جامعه مخاطب، اندازه حداقل به اندازه کشور ایران را تحت تاثیر معرفی محصول خود قرار دهند.
امروز در دورانی زندگی میکنیم که دیگر فرمولهای نمایشی و محتوایی جواب نخواهد داد
این نیاز دارد تا این گونه از افراد به مشاوران کسب و کار مراجعه و از دانش و تجربه آنان بهرهمند شوند تا بتوانند آینده شغلی و کار خود را با روزگاران خوش از همین حالا پیوند دهند.
امروز در دورانی زندگی میکنیم که دیگر فرمولهای نمایشی و محتوایی ما جواب نخواهد داد و این مستلزم درک این موضوع و سپس اقدام بر اساس یک همت استانی است که امیدوارم در دوره بعدی دولت شاهد تحقق آن باشیم.
با توجه به تعدد روستاهای مهم، تاریخی و جذاب استان زنجان، میتوان در این زمینه به شکل متفاوتتری نسبت به گذشته برنامهریزی کند. معتقدیم در این مسیر ایراداتی داشتیم و باید سعی کنیم در مسیر اصولی در راستای توسعه گردشگری روستایی گام برداریم تا بتوانیم مقاصدی از روستاهای زنجان را به گردشگران معرفی کنیم
توسعه کسب و کار در بخش گردشگری نیاز به اقدامات اصولی و ریشهای دارد و اتصال فرهنگی و بومی، یک فرآیند است نه یک اتفاق گذرا، لذا این فرآیند باید طی یک برنامهریزی اصولی توسط بخش خصوصی و با نظارت بخش دولتی شکل بگیرد.
نظر شما