۱۲ مهر ۱۳۹۹ - ۱۴:۵۵
تأثیر بحران قره باغ بر ترانزیت انرژی قفقاز/ ژئوپلیتیک ایران ارزان و امن است
در گفتگوی بازار با دیپلماتهای سابق بررسی شد؛

تأثیر بحران قره باغ بر ترانزیت انرژی قفقاز/ ژئوپلیتیک ایران ارزان و امن است

در حالی که «قناد باشی» معتقد است موقعیتهای ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ایران بحث درازمدت و میان مدت است که امکان دارد تنها مناقشات و بحران های موجود در منطقه قفقاز بر این جایگاه در کوتاه مدت اثرگذار و در حال عبور باشد، «ملازهی» عقیده دارد که تحریمهای امریکاییها در کنار اقدامات آذربایجان برای رسیدن به اهداف خود، موجب می شود تا ایران نتواند خط ترانزیت خود را در انتقال انرژی فعال کرده و نقش مهمی را در این زمینه فراهم آورد.

تهمینه غمخوار؛ بازار: جمهوری اسلامی ایران از منابع و تاسیسات عظیمی از انرژی و موقعیت ترانزیتی مطلوبی در بین دریای خزر در شمال و خلیج فارس در جنوب برخوردار است که قرار گرفتن در موقعیت ترانزیتی شرق به غرب و شمال به جنوب و داشتن مرز مشترک آبی و خاکی با ۱۵ کشور موجب شده تا کشور مسیری مناسب برای ترانزیت کالای کشورهای حوضه دریای خزر باشد و از طرفی کریدورهای بین المللی حمل و نقل و انرژی به ویژه کریدور انتقال برق را توسعه و رونق بخشد.  

علاوه بر آن، زیرساخت ‌های ترانزیتی بسیار عظیم در ایران به توسعه ارتباطات همسایگان محصور در خشکی به بازارهای بین المللی و ایجاد ثبات منطقه ای کمک خواهد کرد.

از طرفی طرح اتصال دریای خزر به خلیج فارس ناراحتی و ممانعت غرب را در پی داشته، به‌ طوری که آمریکا از سال ۱۹۹۷، این طرح را در فهرست تحریم ‌های خود علیه ایران قرار داده است.

علاوه بر آن، موضوعی که این روزها ذهن برخی از کارشناسان را به خود مشغول کرده این است که منازعه و مناقشه میان دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان و وجود درگیریها در قفقاز جنوبی می تواند برای مسیر ایران در انتقال انرژی دریایی به آبهای آزاد تهدیدآمیز باشد یا نه چرا که منطقه قفقاز یک گلوگاه مهم انتقال نفت و گاز شامل نفت و گاز روسیه، ترکیه، ایران، آذربایجان، ارمنستان و کشورهای آسیای مرکزی است که لذا امکان دارد تا ناظران بازار انرژی نسبت به نزدیکی محل این درگیری نظامی به سیستمهای خط لوله نفت و گاز باکو و ترکیه نگران شوند زیرا به دلیل مرتبط بودن تولیدکنندگان آسیای مرکزی به بازار جهانی،  رشد اقتصادی و درآمدی که موجب ثبات منطقه می شود، حائز اهمیت است.

«دکتر جعفر قناد باشی»، سفیر اسبق ایران در لیبی و کارشناس ارشد مسائل افریقا و غرب آسیا در رابطه با مسیر ترانزیتی بین دو دریای خزر و خلیج فارس، موقعیت ژئوپلتیکی ایران و همچنین اعلام آمادگی ایران در انتقال انرژی از جمله برق به اروپا معتقد است که ایران از نظر موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک جایگاه بسیاری ویژه ای دارد که این جایگاه ویژه نه تنها امکانات زیادی را از نظر خطوط مواصلاتی و ترانزیتی بلکه تسهیلاتی را به لحاظ انتقال انرژی چه خطوط انتقال گاز، چه نفت و حتی انرژی برق فراهم کرده است. در رابطه با خطوط لوله گاز ایران، گاز کشور به ترکیه می رود و از آنجا به اروپا منتقل می شود و همچنین از طریق راههای مواصلاتی، آسیای میانه به ایران متصل می گردد.  

کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: علاوه بر آن، شمال ایران نیز به عنوان محل انتقال انرژی برای کشورهایی که تولید کننده و مصرف کننده برق هستند، در نظر گرفته شده است. از آن جایی که زمان پیک مصرف در اروپا و کشورهایی که در غرب ایران هستند، متفاوت با زمان پیک مصرف برای کشورهایی است که در شرق ایران قرار دارند، ایران می تواند رابط اتصالی باشد که زمان پیک مصرف را از طریق خطوطی که از ایران می گذرد، برای کشورهای غرب و شرق خود تنظیم نماید.

شمال ایران نیز به عنوان محل انتقال انرژی برای کشورهایی که تولید کننده و مصرف کننده برق هستند، در نظر گرفته شده و از آن جایی که زمان پیک مصرف در اروپا و کشورهایی که در غرب ایران هستند، متفاوت با زمان پیک مصرف برای کشورهایی است که در شرق ایران قرار دارند، ایران می تواند رابط اتصالی باشد که زمان پیک مصرف را از طریق خطوطی که از ایران می گذرد، برای کشورهای غرب و شرق خود تنظیم نماید

وی خاطر نشان کرد که زمان پیک مصرف انرژی بسیار مهم است و کشور ایران جایگاه جغرافیایی خاصی دارد که می تواند تبادل انرژی را برای دو طرف ایجاد کند. همچنین ایران این توانایی را دارد تا از این ظرفیت نه تنها برای انتقال و ترانزیت استفاده کند، بلکه خود کشور هم از این خطوط که از کشور می گذرد، بهره برداری نماید، یعنی هم در مصرف و زمان خرید برق در زمان پیک از این خطوط استفاده کند و هم از تولیدات مازادی که در زمان پیک کشور نیست، بهره مند شود.

دکتر قناد باشی اضافه کرد که جمهوری اسلامی ایران باید در زمان پیک، برق خود را بفروشد و در زمان غیر پیک به خریداری بپردازد. اگر دیگر کشورها در این زمینه سرمایه گذاری نمایند و وارد عرصه این نوع همکاری شوند، این موضوع طبیعتا به نفع ایران خواهد بود، زیرا ایران از طریق این ترانزیت می تواند منافع و درآمدهایی را کسب کند.

این دیپلمات سابق در رابطه با بحث مناقشه میان آذربایجان و ارمنستان و تاثیر آن بر موقعیت ترانزیتی و انتقال انرژی ایران گفت: این مناقشه مسلما طولانی مدت نخواهد بود و هیچ کدام از طرفین آمادگی جنگ درازمدت را ندارند، اما اگر ادامه پیدا کند، زیان هایی برای کشورهای منطقه ایجاد خواهد شد. از سویی، طرفهای بین المللی نیز خواستار تداوم این منازعه نیستند.

وی خاطر نشان کرد که بحث ظرفیتها و موقعیتهای ایران یک بحث دراز مدت و میان مدت است که ممکن است این مناقشات در کوتاه مدت اثر گذار و در حال عبور باشد. از طرفی کشورهایی که خواستار انتقال انرژی ایران هستند، نیز به صورت دراز مدت به این موضوع نگاه و سرمایه گذاری می کنند، مثلا یک دکل برق هزاران دلار هزینه دارد، بنابراین بحث خطوط انتقال برق و سرمایه گذاریهای مرتبط با آن اینگونه نیست که با یک موضوع کوتاه مدت خدشه دار شود.

«دکتر سید جلال ساداتیان»، سفیر اسبق ایران در انگلیس و مدیر کل اسبق آسیای شرقی وزارت امور خارجه نیز در رابطه با مسیر ترانزیتی بین دو دریای خزر و خلیج فارس گفت: این طرح را حدود ۲۵ سال پیش آقای هاشمی رفسنجانی اعلام کرد و نقطه نظرات مثبت و منفی بر روی آن ابراز و به جلسات کارشناسی کشیده شد و نهایتا اینگونه پذیرفته شد که این طرح می تواند مفید و خوب باشد.

وی افزود: در پرداختن به تاریخچه این مسیر باید اینگونه بیان کنم که هم اکنون کانال یا رود ولگادن که هم به دریای خزر متصل است و هم از آن طرف به دریاهای شمال اروپا،  امکان کشتیرانی از آب‌ های آزاد به دریاچه خزر را امکان‌ پذیر ساخته و به صورت حوضچه ای پر و خالی و مدیریت می شود. این امر موجب می شود تا سطح آب و بسیاری از سواحل در اطراف دریای خزر که گفته می شود از سطح آبهای بین المللی کمتر است، حفظ شود.

نماینده سابق مجلس شورای اسلامی اظهار کرد که اگر این کانال ارتباطی ولگادن به صورت مستقیم به آبهای آزاد متصل شود، می تواند بسیاری از سواحل را تحت پوشش خود قرار دهد و بسیاری از شهرهای شمالی ایران را به زیر آب ببرد. بنابراین برای اینکه این امر اتفاق نیفتد، این تمهید را به وجود آورده اند که به صورت مرحله ای و حوضچه ای کشتی های خود را در آن جا عبور دهند.

اگر این کانال ارتباطی ولگادن به صورت مستقیم به آبهای آزاد متصل شود، می تواند بسیاری از سواحل را تحت پوشش خود قرار دهد و بسیاری از شهرهای شمالی ایران را به زیر آب ببرد، بنابراین برای اینکه این امر اتفاق نیفتد، این تمهید را به وجود آورده اند که به صورت مرحله ای و حوضچه ای کشتی های خود را در آن جا عبور می دهند

این کارشناس مسائل بین الملل گفت: در رابطه با بحث اتصال دریای خزر به خلیج فارس، به دلیل شیب موجود از بالا به پایین، این خطر وجود ندارد که سواحل دریای خزر را پر کند، زیرا اگر رود ولگادن به آبهای بین المللی وصل شود، بسیاری از شهرهای شمالی به زیر آب می رود. لذا نظراتی که مطرح شده این است که این آبراه برای حمل و نقل رودخانه ای و مسیرهای کانالی که زده می شود، می تواند کمک کننده باشد و بر آب و هوای مناطق کویری تاثیر داشته و آن را تعدیل نماید.

مدیر کل اسبق آسیای شرقی وزارت امور خارجه افزود: با رسوب این آبها به آبهای زیرزمینی، اکوسیستم بسیاری از مناطق خشک ایران می تواند بهبود یابد و همچنین موقعیت ژئوپلیتیک ایران بیش از گذشته تغییر یابد، زیرا هم اکنون ترانزیت کردن زمینی بسیاری از کالاهای کشورهای حوضه دریای خزر چه در یک طرف قفقاز و چه آسیای مرکزی، مقرون به صرفه نیست و ایران ترانزیت کردن کالاها را ممنوع کرده تا کالاهای خود را به همسایگان به فروش برساند. بنابراین اگر این آبراه باز شود، در بلند مدت می تواند مسیر ارزان و خوبی برای این کشورهای همسایه به وجود آورد و کشورهای زیادی را وابسته به ایران بکند.

وی همچنین خاطر نشان کرد که ژئوپلیتیک ایران ارزان و امن است و می تواند این موقعیت ارتباطی را برای ایران و حوزه آسیای مرکزی و قفقاز ایجاد کند. همچنین این ژئوپلیتیک، با حفر این کانال می تواند ارتقا یابد و بر امنیت ملی ایران، علاوه بر فواید ذکر شده، بیفزاید.

ژئوپلیتیک ارزان و امن ایران می تواند  یک موقعیت ارتباطی را برای ایران و حوزه آسیای مرکزی و قفقاز ایجاد کرده و  با حفر کانال ولگادن ارتقا یافته و بر امنیت ملی ایران بیفزاید

 ساداتیان تصریح کرد که بحث مناقشه میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان، با این کانال و مسیر مرتبط نیست. مسائل مطرح شده در این رابطه اهداف مختلفی را در بر دارد که بخشی از آن مربوط به زمین و سرزمین است و بخش مهم تر آن ارتباطات فرا منطقه ای است که هدف آن گذراندن تاثیرات منفی در این منطقه است.

پیرمحمد ملازهی، کارشناس و تحلیل گر مسائل شبه قاره در گفتگو با بازار معتقد است که انتقال انرژی از طریق ترانزیت ایران با دو مشکل روبرو است. یکی از آنها مخالفت امریکاییها است که هم خط لوله صلح گاز ایران به پاکستان با مشکل روبرو شد، هم انتقال نفت و گاز از منطقه خزر به بازارهای بین المللی و آن طرح که گاز ترکمنستان از طریق افغانستان به پاکستان و سپس به چین یا هند منتقل می شود، دچار اشکالاتی شد.

وی افزود: در واقع مخالفتهای امریکا بود که ایران را دور زد و این اجازه را به ایران نداد تا از موقعیت مساعد ترانزیتی چه در بخش انرژی یعنی برق و یا گاز یا نفت از طریق آبهای آزاد به خلیج فارس و اقیانوس هند بهره مند شود. بنابراین تا زمانی که مناسبات ایران و ایالات متحده به حالت خصمانه است، این وضعیت وجود دارد.

در واقع مخالفتهای امریکا بود که ایران را دور زد و این اجازه را به ایران نداد تا از موقعیت مساعد ترانزیتی چه در بخش انرژی یعنی برق و یا گاز یا نفت از طریق آبهای آزاد به خلیج فارس و اقیانوس هند بهره مند شود

ملازهی اضافه کرد که مسئله دوم آن طرحی است که خود جمهوری آذربایجان با کمک روسیه و غرب به اجرا درآورد و برای ایجاد ترانزیت نفت با ترکیه کنار آمد. در واقع جمهوری آذربایجان منافع خود را در این می بیند تا با دور زدن ایران با سیاستهایی که غربیها ایجاد کرده اند هماهنگ شود. بنابراین با وجود مشکلاتی که امریکاییها برای ایران به وجود آورده و همچنین اهداف جمهوری آذربایجان برای رسیدن به اهداف خود، انتظاری که ایران دارد تا بتواند خط ترانزیت خود را چه در انتقال گاز یا نفت یا برق فعال کرده و نقش مهمی را در این زمینه فراهم آورد، چندان مناسب نیست.

کد خبر: ۴۵٬۱۴۲

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha