فاطمه محمدی پور؛ بازار: سایت تحلیلی نشنال اینترست اخیرا گزارشی با قلم «دزموند لاچمن» در مورد تهدید نادیده گرفتن خطرات اقتصاد خارجی توسط سیاستمداران امریکایی منتشر نموده که در آن نویسنده معتقد است اگر در طی بحران کرونا به اقتصاد کشورها و مناطق دیگر توجه جدی نشود این مهم می تواند تبعات زیادی برای اقتصاد امریکا داشته باشد. ترجمه متن گزارش در ادامه می آید.
با توجه به این مهم که ایالات متحده آمریکا کشوری منزوی نبوده و اقتصاد آن به اقتصاد جهانی گره خورده است، طبیعی است که بحران اقتصادهای خارجی تأثیر منفی بر عملکرد اقتصادی آن داشته باشد. این در حالی است که در طی بحران ویروس کرونا و بیماری همه گیر کووید ۱۹ به نظر می رسد سیاست گذاران اقتصادی ایالات متحده منحصراً روی خطرات داخلی اقتصاد متمرکز شده اند.
طی بیست و پنج سال گذشته هیچ بحران اقتصادی در خارج از کشور وجود نداشته است که بتواند چالش های جدی برای اقتصاد ایالات متحده ایجاد کرده باشد حتی بحران هایی مانند بحران ارزی آسیا، بحران بدهی آمریکای لاتین و بحران بدهی مستقل اروپا که بازارهای جهانی را به لرزه در آوردند.
اگر چه بحران های خارجی گذشته نتوانستند چالش های جدی برای اقتصاد ایالات متحده آمریکا ایجاد کنند، باید گفت بحران های اقتصادی که در طی بیماری همه گیر کووید ۱۹ ایجاد می شوند می توانند چالش های جدی برای اقتصاد امریکا ایجاد کنند. زیرا بسیاری از اقتصادهای خارج از امریکا همه به طور همزمان بر اثر یک شوک گسترده از طرف عرضه و تقاضا به شدت تحت تاثیر قرار گرفتند و با بدترین رکود اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم مواجه شدند. دلیل دیگر این است که بسیاری از کشورها قبل از بیماری همه گیر کووید ۱۹، بسیار بدهکار بودند و اینکه اقتصادهای نوظهور امروز بخش بسیار بزرگی از اقتصاد جهانی را نسبت به ده سال پیش تشکیل می دهند.
در حال حاضر ضعیف ترین بخش اقتصاد جهانی، اقتصادهای نوظهور در بازار تولید کننده کالاها هستند. این اقتصادها که اکثرا در آمریکای لاتین و آفریقا هستند، با بودجه و حکمرانی ضعیف وارد بحران شدند. آنها اکنون در طی بحران کرونا که باعث اختلال در تولید داخلی ، سقوط قیمت کالاهای بین المللی ، تغییر دوره های خروج سرمایه و تقاضای خارجی بسیار ضعیف برای صادرات آنها شد، با یک طوفان کامل اقتصادی مواجه شدند.
به نظر می رسد در دنیای نقدینگی جهانی هم ، بازارهای مالی جهانی از بازسازی بدهی ها و قصور بدهی ها که در آمریکای لاتین و آفریقا شاهد آن هستیم، غافلگیر شده اند. غافل شدن از بحران در اقتصادهای نوظهور و مهم از نظر سیستماتیک مانند برزیل ، آفریقای جنوبی و ترکیه بدتر است.
با توجه به فشار شدید در بازار ارز و منابع مالی بسیار ضعیف این کشورها قبل از اینکه آنها در حل بدهی خارجی خود مشکل داشته باشند با مسئله زمان مواجه هستند. به زودی موجی از پیش فرض بدهی به اقتصادهای نوظهور بازار آسیب خواهد رساند و آخرین چیزی که اقتصاد جهانی به آن احتیاج دارد دور دیگری از بحران بدهی مستقل اروپا خواهد بود.
دانستن اینکه چطور طی یک سال آینده منطقه یورو موفق خواهد شد از دور دیگری از بحران بدهی مستقل خود جلوگیری کند، بسیار مشکل است. به عبارت دیگر جلوگیری از این بحران ساده نیست زیرا اقتصادهای وابسته به توریست مانند ایتالیا و اسپانیا در طی بحران کرونا به شدت آسیب دیده اند و طبق گزارش صندوق بین المللی پول هر دو اقتصاد حداقل در سال ۲۰۲۰ با کاهش رشد اقتصادی مواجه می شوند. ۱۲.۵ درصد قرارداد منعقد کنند – مخصوصا با توجه به اینکه هر دو کشور قبل از کرونا سطح بدهی عمومی بسیار بالا و سیستم های بانکی بسیار ضعیفی داشتند.
اکنون به طور رسمی پیش بینی شده است که ایتالیا و اسپانیا در سال ۲۰۲۰ با کسری بودجه که بیش از ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی آنهاست مواجه خواهند شد و احتمالاً با رکود بسیار عمیق تر از سال ۲۰۰۹ ،بانک های این کشورها شاهد افزایش وام های خود هستند. با توجه به اینکه آنها در منطقه یورو گیر افتاده اند که این امر مانع از مبادله ارز به عنوان ابزاری برای کاهش اثرات کسری بودجه می شود، با انتخاب سیاست ناخوشایند اقتصادی مواجه خواهند شد. اگر آنها برای اصلاح امور مالی عمومی خود درگیر ریاضت بودجه باشند، سپس خطر عمیق تر شدن رکود اقتصادی در حال حاضر برای آنها خطرناک است. با این حال اگر آنها درگیر ریاضت بودجه نباشند، می توانند بدهی عمومی خود را فعلا فراموش کنند.
همه اینها نشان می دهد که سیاستگذاران آمریکا باید توجه جدی به پیشرفت های اقتصادی در خارج از کشور داشته باشند. این امر ممکن است باعث شود ایالات متحده آمریکا نقش خود را در رهبری بین المللی جهت حل بحران اقتصادی جهان از سر بگیرد.
نظر شما