۵ شهریور ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۰
آیا سرنوشت ژاپن ۱۹۸۰ در انتظار چین امروز است؟!
درسهایی که از تاریخ می تواند گرفت

آیا سرنوشت ژاپن ۱۹۸۰ در انتظار چین امروز است؟!

در این روزها که اقتصاد دنیا در رکود قرار دارد، اقتصاد چین رشد را تجربه می کند و ما را به یاد روزهای سرخوشی اقتصاد ژاپن در دهه ۱۹۸۰ می اندازد. سوال این است که آیا اقتصاد چین هم سرنوشتی مانند ژاپن خواهد داشت؟

مونا مشهدی رجبی؛ بازار: در دهه ۱۹۸۰ میلادی،  اقتصاد ژاپن و سرعت بالای رشد آن باعث حسادت تمامی کشورهای دنیا شده بود. در آن زمان اقتصاد این کشور با سرعت بالایی رشد می کرد تا به دومین اقتصاد بزرگ دنیا تبدیل شود، دولتی قدرتمند در این کشور حضور داشت و صنایع تولیدی آن با راندمان بسیار بالا کار می کردند. دسترسی سریع و ساده مردم و دولت به منابع مالی و اعتباری و  اجرای سیاستهای محدود کننده تجاری که باعث افزایش مازاد تجاری این کشور با امریکا و دیگر کشورهای صنعتی شده بود، ژاپن را به کشوری خاص در اقتصاد دنیا تبدیل کرده بود.

اما در همین روزهای رونق و سرخوشی اقتصادی بود که ناگهان حباب اقتصادی این کشور آسیایی ترکید و سه دهه  رکود اقتصادی و مشکلات ناشی از آن را به همراه آورد. دوره ای که باعث شد تا اقتصاد ژاپن سه دهه را به طور کامل از دست بدهد و در کتابهای اقتصادی نامش ثبت شود.

با وجود اینکه تاریخ هیچ گاه تکرار نمی شود ولی بدون شک درسهای تاریخی می تواند در تفسیر شرایط پیش روی اقتصادی کمک زیادی به ما بکند و به نظر می رسد شرایط آن روزهای ژاپن، شباهت زیادی به وضعیت این روزهای چین دارد. کشوری که با وجود رکود در تمامی اقتصادهای دنیا به سرعت رشد کند، کارخانه هایش فعال است و اقتصادی پویا دارد. اما سوال این است که ریشه شباهت آن روزهای ژاپن با وضعیت فعلی کشور چین در چیست؟

سی ان بی سی در گزارش خود ضمن بیان مطالب بالا، سه شباهت اصلی بین اقتصاد ژاپن در دهه ۱۹۸۰ و چین در سال ۲۰۲۰ ذکر کرده است که این دلایل را در اینجا می بینید:

اول: افزایش متوسط سن جمعیت
افزایش سن جمعیت چالشی جدی برای اقتصاد است زیرا نشان می دهد هزینه های درمانی دولتی در حال افزایش است در حالیکه نیروی جوانی که بتواند در بازار کار فعال باشد و برای کشور درآمد ایجاد کند وجود ندارد. هم اکنون سرعت افزایش سن در کشور چین از تمامی کشورهای صنعتی دنیا بیشتر است و دلیل این مساله هم اجرای قانون تک فرزندی در این کشور برای سالهای طولانی است. شاید به همین دلیل باشد که انتظار می رود تا انتهای قرن حاضر جمعیت این کشور به کمتر از ۷۰۰ میلیون نفر برسد یعنی نصف جمعیت کنونی.

از دیگر دلایل مهم کاهش جمعیت در چین سرعت بالای مهاجرت از روستاها با شهرها است.  این کشورهای در سالهای اخیر با نرخ بالای مهاجرت از روستاها به شهرها روبرو بوده است و انتظار می رود نرخ رشد مهاجرت در سالهای پیش رو افزایش پیدا کند. کاهش زاد و ولد یکی از تبعات شهر نشینی است و روستاییانی که می توانستند با داشتن چندین فرزند اقتصاد چین را از بحران سالمندی نجات دهند، حال به شهرنشینانی تبدیل شده اند که خود به بحران سالمندی در چین دامن می زنند. ژاپن در دهه ۱۹۸۰ میلادی شاهد تسریع  این روند دموگرافیک بود و در نهایت در دهه ۱۹۹۰ میلادی بود که سالمندی جمعیت چین و کم بودن جمعیت جوان این کشور بستر رکود اقتصادی را فراهم کرد.

دوم: از بین رفتن مزیت کشور در عرصه  تولید
در سالهای قبل نیروی کار ارزان قیمت چین باعث شد تا بسیاری از واحدهای صنعتی و تولیدی در دنیا اقدام به احداث کارخانه در چین بکنند اما با توسعه تکنولوژیکی و افزایش استفاده از رباتها و هوش مصنوعی در دنیا، این مزیت مهم تولیدی  در چین د حال رنگ باختن است. از طرف دیگر هزینه نیروی کار در بسیاری از کشورهای اطراف چین هم پایین است و امکان استفاده از نیروهای ارزان  آن کشورها وجود دارد. به همین دلیل است که کارشناسان در مورد از بین رفتن مزیت اقتصادی چین در عرصه تولید صحبت می کنند  و شرایط کنونی این کشور را با وضعیت ژاپن در دهه ۱۹۸۰ مقایسه می کنند. در آن سالها محدودیتهای ایجاد شده در حوزه انرژی و رقابت در عرصه های تولیدی باعث شد تا سرعت رشد ژاپن کم شود و اقتصاد این کشور مزیت خود را در بازار تولید جهان از دست بدهد.

سوم: ساختار اقتصاد دولتی در چین
با وجود اینکه مقامات کشور چین، اقتصاد این کشور را ترکیبی می دانند و بر این باورند که نقش بازار در اقتصاد تقریبا مساوی  نقش دولت در اقتصاد است ولی بررسی سیاستهای اقتصادی و نحوه مدیریت اقتصاد این کشور پهناور نشان از دولتی بودن اقتصاد این کشور دارد. کنترل دولت بر اقتصاد چین باعث شده است تا سیاستهای مناسبی برای رشد اقتصاد  این کشور تدوین و اجرا شود ولی در  میان مدت  نمی تواند این رشد ادامه پیدا کند. جیمز دورن اقتصاددان ارشد موسسه مطالعاتی کاتو در این مورد به سی ان بی سی گفت: «نبود بازار آزاد باعث می شود تا دیدگاه های خلاقانه و نوآورانه در اقتصاد کمتر شود و در میان مدت این مساله می تواند به افول جایگاه اقتصادی این کشور در دنیا بیانجامد.»

با وجود این همه در دهه ۱۹۸۰ میلادی، اقتصاد ژاپن اقتصادی تحت کنترل دولت نبود ولی ساختار اقتصاد و فضای تجاری در این کشور به اندازه ای یکسان و همسو بود که دیگر جایی برای ورود و پذیرش اصول تازه اقتصادی و تجاری از خارج وجود نداشت و حتی اقتصاد این کشور نتوانست همسو با دنیا به سمت دیجیتالیزه شدن و متنوع شدن صنایع فعال در کشور حرکت کند.

کد خبر: ۳۷٬۹۹۱

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha