شکیبا کولیوند؛ بازار: شیوع ویروس کرونا که این روزها مسیر ۶ ماهه اش را طی میکند تأثیرات بسیاری بر جنبههای مختلف زندگی مردم گذاشته است؛ از تأثیرات اقتصادی و اجتماعی گرفته تا تأثیرات سیاسی و بهداشتی؛ اما بهراستی در این بین، اولین بخش اقتصادی که زمینگیر شد، بخش گردشگری بود چنانکه با اجرای طرح فاصلهگذاری اجتماعی و محدود کردن عبور و مرورها با تعطیلی هتلها، اقامتگاهها و مراکزی از این دست همراه شد.
هنوز هم بر سر فعالیت این مراکز بحث است و وضعیت فعالان عرصه گردشگری که این روزها همچنان دندان روی جگر گذاشته اند را همواره شاهد هستیم؛ اما به راستی تأثیرات کرونا در حوزه اقتصاد گردشگری چگونه بود؟ آیا نمیتوان کاری کرد که در دوران پساکرونا یا حداقل در دورانی که عجین شده با این ویروس هستیم، اقتصاد گردشگری را زیر سایه کرونا تنها نگذاریم؟
ناگفته پیداست که یکی از مهمترین بخشهای درآمد و اقتصاد هر کشوری از طریق گردشگری محقق میشود و با این روند است که از داشتههای طبیعی، تاریخی و فرهنگیمان میتوانیم به اشتغال پایدار دست یابیم، پس چرا این روزها دست روی دست گذاشتهایم؟
گردشگری در دل خود ایجاد شغل بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به همراه دارد، زیرساختهای شهری و روستایی به تناسب آن ایجاد میشود، ارز خارجی به کشور وارد میشود و موجب توسعه سایتهای گردشگری و توجه به زمینههای مختلف گردشگری در یک منطقه میشود؛ از گردشگری طبیعی، تاریخی و فرهنگی گرفته تا گردشگری علمی، ورزشی، کشاورزی و روستایی و غیره در این موضوع می گنجد.
حتی در امتداد گردشگری روستایی شاهد مهاجرت معکوس به شهرها هستیم و همه اینها یعنی زنده بودن یک کشور؛ اما بهراستی حال، چرا نسبت به گردشگری همه جبهه میگیرند و اگر بخواهیم تهدیدهای کرونا برای گردشگری را اندکی فراموش کنیم و فرصتهای ایجاد شده در این دوران را غنیمت شمریم؛ گویی خبط و خطایی کرده ایم؟
در دوران شیوع ویروس کرونا میتوان بخش تبلیغات مناسب را بهنحوی ادامه داد که اگر قرار باشد، چند سالی را با کرونا زندگی کنیم و یا اگر خوش بینانه دوران پساکرونا را به زودی ببنیم؛ در گردشگری به نقطه اولیمان برنگشته باشیم
در دوران شیوع ویروس کرونا میتوان بخش تبلیغات مناسب را بهنحوی ادامه داد که اگر قرار باشد، چند سالی را با کرونا زندگی کنیم و یا اگر خوش بینانه دوران پساکرونا را به زودی ببنیم؛ در گردشگری به نقطه اولیمان برنگشته باشیم!
بدینترتیب، میتوان این دوران را آمیخته به تبلیغات مناسب و بازاریابی کرد و در این دوران از فعالین عرصه گردشگری حمایتهای لازم را بهعمل آورده و بخش ها را به سمت آموزشهای گردشگری سوق دهیم.
در بخش گردشگری آنقدر حوزههای مختلف وجود دارد که میتوان آموزشها را در آنها وارد کرد و همین مهارت آموزشی در بخشهای گردشگری میتواند در کوتاهمدت و میانمدت نتایج بسیاری برایمان داشته باشد.
اما در این بخش سوالی پیش میآید که برای زیرساختهای گردشگری در این دوران چه کردهایم؟ آیا دست روی دست گذاشتهایم تا کرونا بارش را ببندد؟ یا شروع به مهیّا کردن زیرساختها، آن هم با پروتکلهای بهداشتی کردهایم؟
آیا نمیتوان موضوع ستارهدار بودن را به هتل آپارتمانها و خانهمسافرهای مجاز و خانههای بومگردی نیز رساند و یکی از معیارهای این ستارهها، استانداردهای بهداشتی باشد؟
چرا میخواهیم اقتصاد گردشگری را زیرسایه کرونا تنها رها کنیم و شاهد دلسردی نیروهای متخصص در این عرصه باشیم؟ حال آن که، خارج شدن این نیروهای متخصص به مرور میتواند بیشترین لطمه و ضربه را به بخش گردشگری بزند.
از سویی، با فراموشی این مباحث میتوانیم به عینه رشد خانه مسافرها و مراکز اقامتی غیرمجاز و تورهای بدون مجوز را شاهد باشیم در حالی که این عینِ خیانت است؛ چنانکه از جمله اثرات آن را در چند روز پیش و با گُم شدن دختری با نام سُها دیدیم و نمونههای تأثیرات اخلاقی و امنیتی رشد خانهمسافرها و مراکز اقامتی غیرمجاز را بارها مشاهده کرده ایم.
بدینترتیب، زمان آن رسیده تا به جای دست روی دست گذاشتن و اعطای وامهای ۱۲ درصدی به فعالین این عرصه فکر دیگری برای این بخش کنیم؛ بخش خصوصی ای که با اعتماد به داشتههای تاریخی و فرهنگی و طبیعی یک منطقه پای کار آمده با این اتفاقات شاهد دلسردی و مرگ تمامی آن اشتیاقها خواهیم بود و به راستی که تمامی داشتهها و کاشتههایمان با این روند، پنبه میشوند!
در این دوران، نیاز است تا تمامی ابعاد، اثرات، نتایج و عوامل اقتصادی مؤثر بر صنعت گردشگری را با عینک کرونایی ببینیم و بدانیم که برنامهریزی نکردن در هر یک از این زمینهها میتواند عواقب بسیار بدی برای کشورمان داشته باشد.
بدین ترتیب، حال که به نفع سلامت کشور است که درهای گردشگری به سمت گردشگران خارجی بسته باشد، آیا زمان آن نرسیده تا با تمرکز بر گردشگری داخلی و محلی و البته بومی وارد کار شویم؟
چهره صنعت گردشگری با کرونا، در کنار کرونا و پس از کرونا با دوران قبل خیلی متفاوت خواهد بود بنابراین نیاز است تا مؤلفه اساسی چون بهداشت و سلامت در سطح عمومی جامعه را بهعنوان یک الزام و مطابق با شاخصهای استاندارد جهانی در کلیه فرآیندهای گردشگری کشور ببینیم
چهره صنعت گردشگری با کرونا، در کنار کرونا و پس از کرونا با دوران قبل خیلی متفاوت خواهد بود بنابراین نیاز است تا مؤلفه اساسی چون بهداشت و سلامت در سطح عمومی جامعه را بهعنوان یک الزام و مطابق با شاخصهای استاندارد جهانی در کلیه فرآیندهای گردشگری کشور از حمل ونقل، اقامت، خوراک و تفریح ساری و جاری سازیم؛ و بدانیم که در این برهه زمانی حساس، رونق کسبوکارهای گردشگری نیازمند جلب اعتماد عمومی مردم است و باید به گردشگری به عنوان یک نیاز در دوران پس از فاصله گذاریهای اجتماعی و در خانه ماندنها بنگریم تا شاهد رشد خشونتهای خانگی، درگیری با امراض روانی به ویژه افسردگی و مسائلی از این دست در کشورمان نباشیم و این شرایط را با تجدید روحیهای در دل سفر اما متفاوت از شرایط سابق پیش ببریم.
قوانین عمومی و سختگیرانه بهداشتی اگر به صورت علنی در کسبوکارهای فعال حوزه گردشگری نمود پیدا کند و به نوعی رعایت عملی سازوکارهای بهداشتی را قبل، حین و پس از سفر شاهد باشیم، میتوانیم در این برهه حساس زمانی، نه تنها شاهد روغنکاری چرخ زنگزده گردشگری باشیم بلکه به دادِ این نسل برسیم و آنها را از دغدغهها دور سازیم.
و اما، استارت آپهای گردشگری، کسب و کارهای جدید و شهر سبزِ گردشگری… را نباید فراموش کنیم چراکه در این دوران میتوانند با کسب و کارهای جدید در حوزه گردشگری و بهکارگیری فنون بازاریابی به این بخش رنگ و بوی دیگری دهند تا این صنعت سفید به فراموشی سپرده نشود که البته تمامی این موضوعات را باید در سناریوهای مختلف و تخصصی با زیرشاخههای آن وارد چرخه سیاستگذاری و برنامه ریزی کرد و تهدیدها را تاجای ممکن به فرصت تبدیل کرد تا نه تنها شاهد رنگ باختن اقتصاد گردشگری در سایه کرونا نباشیم بلکه گردشگری را با جانِ دوباره و با رنگ و بوی دیگری وارد چرخه دوباره حیات سازیم.
نظر شما