۲۰ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۴
ضررهای انباشته سودهای انباشته در بورس را خواهند ساخت
بررسی نقش روانشناسی در معاملات؛

ضررهای انباشته سودهای انباشته در بورس را خواهند ساخت

هر زمان که فراگرفتیم زیان های انباشته در دوران اصلاح بازار سودهای انباشته می سازد آن وقت تبدیل به یک معامله گر خواهیم شد.

وحید بلالی؛ بازار: یکی از اصول معامله گری در بازار بورس تسلط داشتن بر ذهن است، تسلط بر عوامل روانی حتی بسیار مهمتر از عوامل تکنیکال و بنیادی است، یک معامله گر ابتدا به عوامل بنیادی یک سهم را بررسی کرده، با تکنیکال وارد یا خارج می شود، اما برای اینکه بتواند بر هیجان های لحظه ای که توسط عده ای حقوقی و یا حقیقی در بازار رقم می خورد غلبه کند باید درک درستی از بازار سرمایه داشته باشد. در گزارش سوم تسلط بر عوامل روانی در معامله گری به نکات جدیدی در این باره خواهیم پرداخت:
 

افکار سرچشمه رفتار در معامله گری
رفتار ما انسان ها شدیدا تابع آن چیزی است که در درونمان می گذرد، به عبارت دیگر طرز فکر، ارزش ها و عقاید ما تعیین می کنند که ما که هستیم و چه هستیم و همین ها هستند که موفقیت یا شکست را برای ما ایجاد می کنند. طرز فکر هر انسان با باورهای او ساخته می شود، این باورها احکام ناخودآگاهی هستند که همیشه همراه ما هستند و در موقعیت های مختلف به ذهن ما می آیند بدون این که آگانه متوجه آن ها بشویم.

این باورها همچنین تکلیف ما را در تمامی شئون زندگی تعیین می کنند و نیز بر روابط ما با دیگران پیشرفت های شغلی و موفقیت های اقتصادی ما تاثیر می گذارند، در معاملات بورس نیز همین باورها قدرت تحلیل و مشاهدات ما از بازار را تحت الشعاع قرار می دهند، ترس ایجاد می کنند یا مانع ترس می شوند، ما را منفعل یا عملگرا می کنند به حرص یا قناعت وا می دارند، تصمیمات ما را به این سو  یا آن سو متمایل می کنند و در نهایت موجب موفقیت یا شکست ما خواهند شد.

باورهای منفی نتایج منفی را نیز به بار خواهد آورد، اینکه من نمی توانم یا قرار نیست سود زیادی را کسب کنم و با یک ریزش در بازار سرمایه تمام آرزوهایم بر باد رفته است باعث ایجاد شکست می شود، مطابق باورهای خود چیزهایی را در زندگی خود عملیاتی می کنیم که آگاهانه یا ناآگاهانه آن را انتظار داریم، چرا که همه ما به دنبال تائید ارزش های درونی خود هستیم و در برخی از موارد آن را مقدس نیز می شماریم.  

هیجانی فکر کردن و بازنده شدن 
چند سال قبل، مشاور یک معامله گر بودم، بعد از چند ماه زیان های سنگینی را در بازار سرمایه دیده بود و در یک گفتگو به من گفت: کم کم حس می کنم می خواهم بازنده باشم. سابقه معاملاتی او بیش از حد تهاجمی بوده و هیجان در معاملاتش موج می زد و هر بار نیز ضررهای سنگینی می کرد با این که علم بورسی خوبی داشت و بر عوامل بنیادی نیز مسلط بود، تعریف او از یک معامله گر موفق معامله گری بود که هرگز زیان نکند، او زیان را جزو معاملات نمی دانست و برای اینکه زیان ها تبدیل به سود شوند صبر نمی کرد و تقریبا روزانه از این نماد به آن نماد ارزنده می پرید.  

بسیاری از باورهای ما مدت ها پیش تاریخ مصرف خود را از دست داده اند و باید آن ها را شناسایی و اصلاح کنیم و اگر این کار را انجام ندهند کماکان در ذهن ما خرابکاری به وجود خواهند آورد، در بسیاری از بورس بازان می بینیم که دائم بعد از ریزش بازار این تصورات در ذهن آنها شکل می گیرد که تو در بورس بازنده محضی، بورس به درد سرمایه گذاری نمی خورد و باید در بازارهای موازی سرمایه گذاری کرد، بورس شغل حلالی نیست و تجارت کثیفی است و این کار را رها کن. اما جالب اینجاست افردای که افکاری شبیه به این دارند دقیقا به گونه ای رفتار می کنند که این افکار ذهنی به واقعیت تبدیل شود و برای این کار خود دلایل منطقی و حتی شرعی نیز پیدا می کنند تا بتوانند کار خود را توجیه کنند.

باورها به هیچ عنوان همیشه بد و منفی نیستند، باورهای بسیاری از باورهای اعتقادی تا چیزهای دیگر وجود دارد که به انسان آرامش و دلگرمی می دهد، منظور ما باورهایی است که از آموزش در دوران کودکی در سیستم فشل نظام آموزشی ایران یاد گرفته ایم و عمری در ذهن ما لانه کرده است، باورهایی که به دنبال یک زندگی رویایی بدون دغدغه با تحصیلات آکادمی است اما هیچ تخصص واقعی را برای این پیشرفت برای فرد قید نمی کند و فقط مدرک گرفتن را برای فرد امری بسیار مهم می داند، باورهایی که سالها باعث شده به دلایل مختلف در بورس سرمایه گذاری نکنیم و با سرمایه گذاری در بانکها هر سال مقدار قابل توجهی از ارزش پول خود را از دست داده تا در سال های دور به یک نیازمند تبدیل شویم.

کد خبر: ۲۳٬۲۹۶

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha