بازار؛ گروه بین الملل: قدرتهای بزرگ جهانی مانند ایالات متحده، روسیه و چین به دنبال فتح میادین بزرگ اقتصادی و سیاسی هستند که یکی از آنها قاره آفریقاست. کشورهای قاره آفریقا، اقتصادهای روبهرشد داشته و اقتصاددانهای بزرگ اعلام کردند که آینده دنیا در این قاره رقم خواهد خورد.
بههمین دلیل برای بهرهمندی بیشتر از این فرصتهای بینظیر، کشورهای بزرگ دنیا، سرمایهگذاری گستردهای را در این قاره انجام دادهاند. به گفته مسئولان تجاری ایران، از اقتصاد بیش از ۱۱۰۰ میلیارد دلاری قاره آفریقا، حجم تجارت ایران با این قاره عدد ۱.۲ میلیارد دلار است؛ این درحالی است که در سالهای اخیر، سهم تجارت ترکیه با قاره آفریقا از کمتر از ۲-۳ میلیارد دلار به ۳۰ میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است.
تحریمها عامل نزدیکی روابط
در آگوست ۲۰۲۱، ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران در سفر خود به گینه بیسائو اعلام کرد که «تهران توسعه همه جانبه روابط با کشورهای آفریقایی را دنبال خواهد کرد». او همچنین از قدرتهای غربی انتقاد کرد که «عمدتاً به دنبال بهرهبرداری از منابع قاره آفریقا هستند در حالی که از نظر توسعه این قاره تغییر ایجاد نمیکنند». وی خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران شریک واقعی خواهد بود و سیاستهای منافع متقابل را با آفریقا دنبال خواهد کرد.
این اظهارات رئیس جمهور، نشانه روشنی از علاقه مجدد جمهوری اسلامی به آفریقا است. سیاست قبلی و کنونی ایران در آفریقا حول تلاشهایی برای نفوذ مذهبی، یافتن راههای مبارزه با ایالات متحده و گشودن فرصتهای تجاری جدید است. در بررسی اینکه چگونه کشورهای آفریقایی میتوانند از افزایش روابط ایران بهره ببرند، داشتن تصویری از تاریخ ایران در آفریقا ضروری است. روابط ایران با آفریقا به اواخر دهه ۱۹۷۰ برمیگردد، زمانی که ایران به جنبش عدم تعهد (NAM) پیوست و سعی کرد خود را مدافع مستضعفانی معرفی کند که در آن زمان علیه امپریالیسم غربی میجنگیدند. صرف نظر از این موضوع، روابط ایران و آفریقا در بهترین حالت معمولاً کنترل شده است و البته این امر قابل انتظار بود چون آفریقا یکی از دغدغههای اصلی سیاست خارجی ایران نبوده است.
به عنوان مثال، به گفته الکس واتانکا، کارشناس ارشد و مدیر برنامه ایران در موسسه خاورمیانه، از نظر تجارت بازارهای اصلی ایران، اروپا و چین بودهاند. بنابراین، سیاستها و فعالیتهای آفریقا محور حاشیهای بودند و در بهترین حالت، بخشی از یک طرح بزرگتر برای نشان دادن به ایالات متحده است مبنی بر اینکه ایران همچنان میتواند در مواجهه با تحریمهای غرب موفق باشد.
اعمال تحریمهای ایالات متحده در سال ۱۹۸۴ آغاز گرایش تجاری ایران به سمت آفریقا برای یافتن گزینههای تجاری جدید و کاهش برخی از اثرات تحریمهای شدید بود. این امر باعث شد تا اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت ایران، در سال ۱۹۹۱ به سنگال سفر و روابط دیپلماتیک و تجاری برقرار کند. تحریمهای جدید ایالات متحده دوباره در سالهای ۱۹۹۵ و ۲۰۰۵ اعمال میشود. در حالی که سفرهای رهبران ایران پراکنده بوده و نتایج تجاری لازم را به همراه نداشته است، تجارت ایران با آفریقا در سال ۱۸-۲۰۱۷ به بالاترین سطح خود یعنی در حدود ۱.۲ میلیارد دلار رسید. این رقم یکسال پس از آن به حدود ۶۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۸-۲۰۱۹ رسید.
سایر اشکال کمکهای توسعهای ایران در این قاره قابل توجه بوده است. به عنوان مثال، در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد (۲۰۰۵-۲۰۱۳)، ایران با امضای یادداشت تفاهم (MoU) ۱.۵ میلیون دلار برای حمایت از زیرساختهای بهداشتی غنا را فراهم کرد. همچنین در سال ۲۰۱۷، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت افتتاح بیمارستانی در اوگاندا را جشن گرفت که بخشی از آن توسط ایران تامین میشد.
با این حال، اعمال مجدد تحریمهای ایالات متحده توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا در سال ۲۰۱۸، همان موضوعی است که میتوان به عنوان دلیل اصلی تلاش ایران برای تجدید تعامل با کشورهای آفریقایی معرفی کرد. با این حال، ایران اگر بخواهد روابط خود را با آفریقا افزایش دهد، باید با قدرتهایی که از قبل عمیقاً در آفریقا درگیر هستند مانند چین، روسیه و به ویژه عربستان سعودی رقابت کند. از سوی دیگر کشورهای آفریقایی باید به دنبال مذاکره و توافق با ایران به عنوان شرکای برابر و در راستای منافع خود باشند. تنها در این صورت است که هرگونه افزایش روابط بین کشورهای آفریقایی و ایران میتواند برای طرفین سودمند باشد.
الجزایر؛ نمونه موفق
ایران در چارچوب سیاست جدید ابراهیم رئیسی برای بازگرداندن روابط با قاره آفریقا که در دولت حسن روحانی کاملاً نادیده گرفته بود، تلاش کرده است تا با الجزایر ارتباط سیاسی و اقتصادی خوبی برقرار کند. وقتی ایران غارت منابع طبیعی خود توسط غرب را محکوم میکند، همانطور که استعمار اروپایی قبل از استقلال با آفریقا انجام داد، دلیل مشترکی برای این رابطه پیدا میشود.
به طور خاص، دولت الجزایر در انتقاد از اشغالگری اسرائیل در فلسطین، سیاست منطقهای مشابهی با ایران دارد. موضوعی که اخیراً توجهات را به خود جلب کرده است، چون مراکش بعنوان رقیب اصلی منطقهای الجزایر در شمال آفریقا، روابط دیپلماتیک خود را با ایران در سال ۲۰۱۸ با متهم کردن تهران قطع کرد. البته تنش بین ایران و مراکش با پیوستن رباط به روند عادی سازی روابط با اسرائیل در کنار بحرین و امارات متحده عربی تشدید شد، روندی که ایران کاملاً آن را رد کرد.
علاوه بر این پویاییهای منطقهای، زاویه دیگری از نفوذ ایران در شمال آفریقا از طریق ارتباط با الجزایر را میتوان در حوزه انرژی مشاهده کرد. به عنوان مثال، در چارچوب ششمین اجلاس صادرکنندگان گاز در فوریه ۲۰۲۲ در تهران، عبدالمجید تبون، رئیس جمهور الجزایر با ابراهیم رئیسی دیدار کرد تا با همراهی قطر و روسیه برای همکاری بیشتر در مواجهه با قیمت بالای گاز با توجه به تاثیر بحران بهداشت کووید-۱۹ بر اقتصاد جهانی مذاکره کنند.
همچنین الجزایر همیشه از حق ایران برای توسعه فناوری هستهای حمایت کرده است و پس از نزدیک روابط در ماههای اخیر، مکانیسمهایی برای گفتوگوی بیشتر از طریق ایجاد یک کمیسیون مشترک اقتصادی برای کار بر روی موضوعات مربوط به امور مالی، آموزشی و سلامت... ایجاد شده است.
با پیوستن کشورهای آفریقایی و همچنین ایران به گروه بریکس احتمال رشد تجارت ایران با کشورهای آفریقایی افزایش خواهد یافت بطوریکه صادرات تهران به آفریقای جنوبی، یکی از کشورهای عضو گروه BRICS از ۱۰۵ میلیون دلار در هفت ماهه اول سال ۱۴۰۰ به بیش از ۲۴۷ میلیون دلار در مدت مشابه سال ۱۴۰۱ رسیده است
بریکس و ظرفیت آفریقا
در حداقل یکسال اخیر مباحث زیادی در مورد گسترش گروه بریکس متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی شده که در صدر گزینه های احتمالی برای پیوستن به آن کشورهای آفریقایی با ظرفیت بالای انرژی حضور دارند که یکی از آنها الجزایر است. این کشور با تولید ناخالص داخلی ۱۶۸ میلیارد دلار و تولید ناخالص داخلی سرانه ۳۷۰۰ دلاری، با نرخ رشد ۲.۳ درصدی تقریباً ۴۵ میلیون نفر جمعیت دارد.
از نظر اندازه بازار، الجزایر دهمین ذخایر بزرگ اثبات شده گاز طبیعی و ششمین صادرکننده گاز در جهان است. همچنین سومین منابع گاز شیل دست نخورده جهان را دارد. الجزایر یکی از اعضای اوپک و عضو قرارداد تجارت آزاد قاره آفریقا (AfCFTA) است که تعرفهها را بر ۹۸ درصد کل تجارت بین آفریقایی به صفر میرساند. بزرگترین شرکای تجاری الجزایر ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، ایالات متحده و برزیل هستند، اگرچه اخیراً تلاش بیشتری برای حضور بیشتر در بازارهای غیرغربی نشان داده است.
کشور دیگر برای پیوستن به بریکس کشور مصر است. مصر با تولید ناخالص داخلی ۴۰۴ میلیارد دلاری جمعیتی بیش ۱۰۴ میلیون نفر دارد و یک بازیگر مهم در بازار انرژی و کشاورزی است که صادرات مهمی از جمله نفت و فرآوردههای نفتی، پنبه خام، نخ پنبه و منسوجات دارد. همچنین مصر یکی از اعضای منطقه تجاری عربی است که شامل الجزایر، بحرین، عراق، اردن، کویت، لبنان، لیبی، مراکش، عمان، فلسطین، قطر، عربستان سعودی، سودان، سوریه، تونس، امارات و یمن است. مصر همچنین عضو AfCFTA و شریک گفتگوی سازمان همکاری شانگهای بوده مهمترین شرکای تجاری آن نیز شامل چین، ایالات متحده، ایتالیا، آلمان و کشورهای عربی خلیج فارس است.
نیجریه نیز به دنبال پیوستن به بریکس است، این کشور با تولید ناخالص داخلی ۴۴۱ میلیارد دلاری بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز در آفریقا و از هر دو بخش در بین دهمین تولیدکننده بزرگ در جهان است. این کشور عضو اوپک و توافقنامه تجارت آزاد قاره آفریقا (AfCFTA) است. تجارت اصلی آن در نفت خام، گاز نفت، نفت تصفیه شده و همچنین کشتی سازی و کشتیهای قراضه است. شرکای تجاری اصلی نیجریه هند، اسپانیا، هلند، چین و آفریقای جنوبی هستند.
کشور دیگر، سنگال با تولید ناخالص داخلی ۲۷.۷ میلیارد دلاری یک بازیگر معدنی و انرژی با ظرفیت متوسط به بالا بوده که دارای ذخایر طلا، نفت و گاز است. صنعت انرژی این کشور در مرحله رشد بوده و اخیراً ذخایر زیادی نیز کشف شده که این موضوع احتمالاً اقتصاد آن را متحول خواهد کرد. صادرات اصلی سنگال شامل طلا، نفت تصفیه شده، ماهی منجمد، اسید فسفریک (مورد استفاده در کودها) و آجیل زمینی است. شرکای تجاری اصلی سنگال همسایه مالی و همچنین هند، چین، استرالیا و سوئیس هستند.
بنابراین با پیوستن کشورهای آفریقایی و همچنین ایران به گروه بریکس احتمال رشد تجارت ایران با کشورهای آفریقایی افزایش خواهد یافت بطوریکه صادرات تهران به آفریقای جنوبی، یکی از کشورهای عضو گروه BRICS از ۱۰۵ میلیون دلار در هفت ماهه اول سال ۱۴۰۰ به بیش از ۲۴۷ میلیون دلار در مدت مشابه سال ۱۴۰۱ رسیده است که نشان دهنده رشد ۱۳۵ صادرات به این کشور است. در واقع این موفقیت تجاری را میتوان به سایر کشورهای آفریقا تعمیم داد.
نظر شما