سمیه شوریابی؛ بازار: قاسم کریمی پژوهشگر و فعال بازارهای مالی در خصوص تحلیل نرخ بهره و اقتصاد کلان بیان کرد: از زمانی که همهگیری کرونا شروع شد دولتها برای جلوگیری از ورشکستگی بنگاهها و خانوارها، سیاستهای پولی تسهیلی را ترتیب دادند (QE)، یکی از ابزارهای سیاستهای تسهیلی کاهش نرخ بهره است و این کاهش نرخ بهره برای این بود که خانوارها و بنگاهها راحتتر بتوانند وام بگیرند و نیازهای خود را تأمین مالی کنند.
وی افزود: پس از اینکه موج همهگیری کرونا کمی فروکش کرد و بازگشایی اقتصادی در جهان داشتیم، اقتصاد به سمت رشد و رونق حرکت کرد و این رشد تا حدی پیش رفت که باعث به وجود آمدن تورم شد، تورم هایی که در چند دهه گذشته بی سابقه بودند و باعث رشد دارایی های ضد تورمی (inflation hedge) مانند سهام، طلا و کامودیتی ها و... شدند، البته عوامل دیگری هم در کاهش رشد سهام دخیل هستند مانند جنگ و مشکلات زنجیره تأمین و قیمت بالای کامودیتی.
تورم و سیاست های انقباضی
کریمی با اشاره به افسار گسیختگی تورم گفت: این افسار گسیختگی تا حدی بالا رفت که بانک های مرکزی مجبور شدند سیاست ها تسهیلی خود را قطع و به جای آن سیاست های انقباضی (QT) را اجرا کنند، این سیاست ها که با افزایش نرخ بهره شروع می شود، تقاضای مازادی که توسط تورم به وجود می آید هدف قرار میدهد و آن را کاهش میدهد و این افزایش نرخ بهره، وام دهی را سخت تر و هزینه وام ها را بیشتر میکند بنابراین این حرکت شدیداً بر روی بازار سهام اثر منفی میگذارد.
تاثیرات بالا رفتن نرخ بهره
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به تاثیرات بالا رفتن نرخ بهره اظهار داشت: بالا رفتن نرخ بهره باعث کاهش ارزش شرکت ها در زمان ارزشگذاری آن ها می شود همچنین نرخ بهره جذابیت پول را زیاد و جذابیت سرمایه گذاری را کم میکند و باعث می شود عاملین اقتصادی سرمایه خود را بیشتر به بانک ها بسپارند و کمتر در بازارهایی مانند بازار سهام سرمایه گذاری کنند.
اکثر کشورها با افزایش نرخ بهره سعی در کنترل تورم دارند و عملاً با توجه به شرایط حال حاضر دنیا به سمت رکود تورمی در حرکت هستیم
وی افزود: با اعمال سیاست های شدید انقباضی توسط بانکهای مرکزی، انتظارات تورمی هم کاهش پیدا می کند که این کار دو اثر در پی دارد؛ اول اینکه باعث می شود سرمایه گذاران برآورد کنند که تورمی در آینده نیست بنابراین سمت خرید اوراق قرضه می روند چون نرخ بهره یا بازده اوراق هم بالا رفته است، دوم اینکه کاهش انتظارت باعث می شود نرخ بهره واقعی هم افزایش پیدا کند که تمام عوامل ذکر شده را تشدید میکند.
کریمی در ادامه تأکید کرد: در بین اقتصادهای بزرگ دنیا، کشور نیوزیلند اولین کشوری بود که چرخه انقباض و افزایش نرخ بهره را شروع کرد و بعد از آن انگلستان و کم کم آمریکا و کانادا هم به این جمع پیوستند و در آخر هم استرالیا و سوئیس، بانک مرکزی اروپا ماه آینده پس از سال ها نرخ بهره را افزایش می دهد و تنها اقتصاد پیشرفته ای که هنوز به فکر افزایش نرخ بهره نیست ژاپن می باشد، چین هم که سیاست کوید-صفر رو دنبال می کند که هنگامی که چند نمونه کرونا میبیند شهرهای خود را قرنطینه می کند و به خاطر همین برای جلوگیری از ورود به رکود، نرخ های بهره خود را افزایش میدهد.
کنترل تورم با افزایش نرخ بهره!؟
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه افزود: اتفاقی که در دنیا شاهد آن هستیم این است که اکثر کشورها با افزایش نرخ بهره سعی در کنترل تورم دارند و عملاً با توجه به شرایط حال حاضر دنیا به سمت رکود تورمی در حرکت هستیم که میتواند آثاری داشته باشد، بنابراین این اتفاق باعث شد در جلسه اخیر که در ۲۵ خرداد ماه صورت گرفت فدرال رزرو نرخ بهره را به ۱/۷۵ درصد برساند، بعد از سال ۲۰۰۰ که ما یک افزایش نیم درصدی داشتیم در واقع این سوپرایز دوم بود که افزایش ۷۵ صدم درصدی رقم خورد و احتمالاً یک درصد دیگر هم افزایش میدهند چون نرخ دات پلات که چشم اندازی از نرخ بهره می باشد حوالی سه درصد است و احتمال اینکه در چند جلسه آینده تا سه درصد برسد داریم و این اتفاق باعث میشود بازارهای ریسکی بریزند.
کریمی اظهار داشت: در ایران یکی از دلایل ریزش بازار به خاطر ریسک های سیستماتیک است که دست کسی هم نیست و بازار به خاطر عدم وجود نقدینگی دچار مشکل شده است، یعنی بازار ممکن است که ارزنده باشد ولی بیشتر سرمایه گذاران ترجیح نمیدهند که پول خود را بیاورند در این بازار به خاطر اینکه بازارهایی به صورت موازی وجود دارند که افراد میتوانند دارایی خود را در آن ها سرمایه گذاری کنند و یکی از این بازار ها که به عنوان بازار رقیب به حساب می آید بازار دلار می باشد.
در صورت عدم حصول توافق، ریسک های سیستماتیک در کشور زیاد می شود و باعث افزایش نرخ دلار نیز میشود ولی بورس نمیتواند به اندازه دلار رشد کند چون ریسک اتفاقات نامطلوب در کشور وجود دارد و همین موضوع باعث میشود که بورس به خاطر اتفاقات پشت پرده نتواند سود دلاری بدهد
این فعال بازار سرمایه با توجه به سرانجام برجام دو نگاه را متصور شد؛ در نگاه اول سرمایه گذار اعتقاد دارد که توافق میشود بنابراین برجام می شود و بازار سرمایه هرچند ممکن است که رشد نکند ولی برخی از شرکت ها در بلند مدت میتوانند مناسب باشند چون میتوانند به صورت واقعی رشد و سودآوری داشته باشند و عملاً بورس میتواند برنده باشد هرچند در کوتاه مدت بازنده است به خاطر تفکراتی که مردم از ثابت ماندن نرخ دلار دارند، ولی آینده این بازار میتواند خوب باشد.
کریمی در نگاه دوم عدم حصول توافق را بررسی کرد و افزود: در این صورت ریسک های سیستماتیک در کشور زیاد می شود و باعث افزایش نرخ دلار نیز میشود ولی بورس نمیتواند به اندازه دلار رشد کند چون ریسک اتفاقات نامطلوب در کشور وجود دارد و همین موضوع باعث میشود که بورس به خاطر اتفاقات پشت پرده نتواند سود دلاری بدهد، در این بین دارایی های دیگری نیز هستند که اتفاقات این چنین برایشان افتاده است مانند ملک و خودرو و... و.
این تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به نرخ بهره تشریح کرد: در طی چندین سال است که نرخ بهره واقعی منفی می باشد و گرفتن وام از بانک باعث میشود بتوان در فضای اقتصادی ایران به هر مدل و نحوی سود آوری داشته باشیم.
وی ادامه داد: بانک ها به خاطر اتفاقات اخیر ممکن است نتوانند مانند سابق تسهیلات ارایه دهند و عملاً تسهیلات به مرور دارد سخت تر میشود ولی یک سری از افراد به خاطر روابط، این تسهیلات را دریافت می کنند ولی به هر حال مشاغلی هستند که نمیتوانند به خاطر شرایط خود به راحتی این تسهیلات را دریافت کنند از طرف دیگر به خاطر ریسک هایی که در بازار وجود دارد معمولاً کسی با تسهیلات وارد بازار نمیشود چون بازاری است که نقدشوندگی لازم را هنوز ندارد بنابراین یک سری سرمایه ها به دو دلیل تصمیم نمی گیرند که وارد بازار شوند؛ اول ریسک سیستماتیک که نمیتوانند پیش بینی کنند و دوم به خاطر نقد شوندگی که افراد این ریسک را نمیپذیرند و بازار ریسکی تحت فشار است و خود ایران چون یک کشور ریسکی است این اتفاق دو چندان میشود و کسانی که در این مارکت وارد میشوند ریسک بسیار زیادی را برای سرمایه گذاری پذیرفته اند.
پیش بینی شاخص کل و ریسک های سیستماتیک
این فعال بازار سرمایه با توجه به پارامترهای اقتصاد کلان در ادامه بیان کرد: محدوده یک میلیون و ۳۵۰ هزار واحدی محدوده حمایتی بسیار مناسبی برای شاخص کل میباشد، انتظار تعدیل قیمت ها را با توجه به شرایط تا این محدوده داریم، ولی به طور کلی محرک اصلی بازار، دلار به تنهایی نمیتواند باشد چون اگر اتفاقاتی که مخابره میشود خیلی مثبت نباشد و حس و بوی بدی داشته باشد خریدار دارایی ریسکی ندارد، چون افراد بعداً نمیتوانند دارایی ریسکی را تبدیل به پول نقد کنند بنابراین ترجیح سرمایهگذار تتر و طلا و دلار خواهد بود چون به هر حال میتوانند به نحوی این ها را نقد کنند و یک اسپرد در کشور در بحث دارایی سرمایه که افراد می توانند سرمایه گذاری کنند به وجود می آید.
وی گفت: چیزی که انتظار داریم این است که بانک مرکزی دست به افزایش نرخ بهره نمی زند چون اقتصاد ما با اقتصاد دنیا زیاد عجین نیست و با وجود تورم، افزایش بیش از حد نرخ بهره قطعاً رکود تورمی را با خود همراه دارد و آن ها هم میخواهند به رکود تورمی نرسند به خاطر همین است که افزایش نرخ بهره آن موقع جواب میدهد چون اقتصاد، پتانسیل این را دارد ولی متأسفانه در ایران این پتانسیل دیده نشده است.
کریمی افزایش نرخ بهره را باعث به کما رفتن کشور دانست و افزود: اگر بخواهیم افزایش نرخ بهره در ایران داشته باشیم و تصمیم بانک مرکزی بر این باشد که نرخ بهره را به سمت ۲۵ درصد ببرد، کشور وارد یک کما میشود بنابراین افزایش نرخ بهره را به صورت رسمی در ایران نداریم ولی به صورت غیر رسمی این موضوع میتواند وجود داشته باشد.
این پژوهشگر بازارهای مالی در انتها خاطر نشان کرد: شاخص بورس می تواند از محدوده ۱ میلیون و ۳۵۰ هزار واحدی تعدیل شود و به سمت بالا حرکت کند هر چند بورس به تنهایی نمیتواند سود دلاری بدهد و اگر بخواهد این اتفاق بیفتد یک نکته وجود دارد و آن این است که حتماً پولی وارد بازار شود که بتواند عطش اولیه بازار را بخواباند، مثلاً شرکت فولاد مبارکه تقریبا حوالی ۲۰۰۰ همت تا ۲۵۰۰ همت سهام خزانه دارد، اگر بازار بخواهد به سمت بالا حرکت کند این سهام خزانه عرضه خواهد شد ولی بعد از آن دیگر عرضه کننده ای وجود نخواهد داشت و این اتفاق در سهم های مختلف وجود دارد، بنابر این بازار نیاز به یک هول بزرگ دارد و چون دارایی های دیگر در ایران بزرگ شده اند مانند ملک و ماشین و ... و با توجه به شرایط برجامی چنانچه این دارایی ها تصمیم بگیرند که داخل بازار بورس شوند هر چند که انجام نمی شود چون ریسک دارد و افزایش نرخ دلار لزوماً باعث افزایش قیمت ها در بورس نخواهد شد به خاطر آن سنتیمنتی که افراد از بازار دارند، پس ما لزوماً افزایش قیمت سهم ها را نخواهیم داشت.
نظر شما