توحید ورستان؛ بازار: از اواخر سپتامبر، روابط تهران و باکو به دنبال مانورهای نظامی سهجانبه جمهوری آذربایجان-ترکیه-پاکستان روبه تیرگی گذاشت. اما پیوندهای اقتصادی اجازه قطع کامل روابط دو کشور را نمیدهد، باید توجه داشت که جمهوری آذربایجان با ۴۱۷ میلیون دلار حجم مبادله دوجانبه؛ به چهارمین مقصد صادرات ایران تبدیل شده است. در واقع پیوندهای اقتصادی به ایران و جمهوری آذربایجان اجازه میدهد تا به سرعت از بحرانهای بزرگ در روابط دوجانبه عبور کنند. اخیرا نیز نشانه هایی وجود دارد که روابط دوجانبه از وضعیت قرمز عبور کرده و براساس رویکرد اقتصادی برد-برد در حال تقویت است.
چرا پلتفرم ۳+۳ ارائه شد؟
به باور برخی ار کارشناسان روابط بینالملل، حتی اگر روابط ایران و جمهوری آذربایجان در نهایت بهبود یابد تأثیر بلندمدت ژئوپلیتیکی آن نامشخص خواهد بود. یکی از سناریوها تشدید تنشها بین ایران و ترکیه در قفقاز جنوبی است که مانع از پیشرفت پروژههای همگرایی درون منطقهای میشود. از آنجایی که ایران و ترکیه در سوریه و شمال عراق، اختلاف نظر دارند، این تنشها میتواند روابط ایران و ترکیه را به شدت تضعیف کند.
افزایش تنشهای ایران و ترکیه در قفقاز جنوبی میتواند تأثیر گستردهای بر ژئوپلیتیک منطقه داشته باشد. اگرچه ایران در جریان جنگ اکتبر ۲۰۲۰ قره باغ کوهستانی خود را به عنوان یک میانجی بالقوه معرفی کرد، اما تصور میشد که تهران حامی ارمنستان است.
روسیه برای تکمیل تنشزدایی بین ترکیه و ارمنستان، تلاشهای خود را برای ارتقای یکپارچگی درون منطقهای افزایش داده است. در همین روستا در ۶ اکتبر، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، برنامههای خود را برای ایجاد چارچوب ۳+۳ در قفقاز اعلام کرد
یک سناریوی جایگزین این است که از بین رفتن بحران ایران و جمهوری آذربایجان راه را برای یکپارچگی عمیقتر درون منطقهای هموار کند. در ترکیه و جمهوری آذربایجان، مفهوم کریدور زنگزور که جمهوری خودمختار نخجوان را از طریق استان سیونیک ارمنستان به بقیه جمهوری آذربایجان متصل میکند، از زمان جنگ اکتبر ۲۰۲۰ قره باغ کوهستانی مورد توجه قرار گرفت. در حالی که ارمنستان با ایجاد این کریدور مخالف است، این پروژه باعث افزایش تلاشهای اخیر ترکیه برای کاهش تنش با ایروان بوده است به طوری که ارمنستان به پروازهای ترکیش ایرلاینز از قلمرو آن عبور کنند و هم اردوغان و هم نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان حمایت خود را از عادیسازی روابط ابراز کردند، اما نزدیکتر شدن کامل همچنان مبهم است.
در سوی دیگر نگرانیهای فزاینده روسیه در مورد ناامنی در منطقه باعث میشود که مسکو به دنبال جلوگیری از درگیری جدید در قفقاز باشد. روسیه برای تکمیل تنشزدایی بین ترکیه و ارمنستان، تلاشهای خود را برای ارتقای یکپارچگی درون منطقهای افزایش داده است. در همین روستا در ۶ اکتبر، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، برنامههای خود را برای ایجاد چارچوب ۳+۳ در قفقاز اعلام کرد که متشکل از سه کشور قفقازی گرجستان، آذربایجان و ارمنستان و همچنین سه «همسایه بزرگ» یعنی روسیه، ترکیه و ایران است. این فرمت که در دیدار لاوروف با امیرعبداللهیان در مسکو اعلام شد، به مسائل امنیتی، اقتصادی و حمل و نقل در قفقاز میپردازد و با تصویب کنوانسیون وضعیت حقوقی دریای خزر تکمیل میشود.
فرمت ۳+۳ روسیه مورد استقبال مثبت ایران، ترکیه و آذربایجان قرار گرفت اما در ارمنستان و به ویژه در گرجستان با تردید بیشتری مواجه شده است. عدم تمایل روسیه در ورود به درگیریهای قفقاز جنوبی و حمایت از ارمنستان، موجب تعهد مسکو به این پروژه خواهد شد.
عادیسازی روابط سیاسی، اقتصادی، تجاری و اجتماعی ایران و جمهوری آذربایجان تأثیر قابل توجهی بر تصویر ژئوپلیتیک منطقه دارد. در بیشتر دهه ۱۹۹۰، این منطقه به دو محور آذربایجان-گرجستان-ترکیه و همچنین روسیه-ارمنستان-ایران تقسیم شده بود. ایران و جمهوری آذربایجان از همکاریهای اقتصادی زیاد اجتناب کردند و دو کشور عملاً سرمایه گذاریهای متقابل کمی داشتند. با این حال، این فصل جدید در روابط دوجانبه میتواند فرصتهای تجاری جدیدی را برای هر دو کشور به ارمغان بیاورد.
نتیجه برد-برد تقویت روابط اقتصادی
جمهوری آذربایجان به سرعت در حال تغییر سیاستهای اقتصادی خود است و تمرکز خود را از اتکا به نفت و گاز تغییر میدهد؛ در همین راستا نوسازی صنعت، ظرفیت تولید و توسعه بخش غیرنفتی خود به ویژه گردشگری، کشاورزی، فناوری اطلاعات و حمل و نقل تلاش میکند. بسیاری از ایرانیان در حال حاضر برای مقاصد گردشگری به جمهوری آذربایجان سفر میکنند و اتباع جمهوری آذربایجان اغلب به دنبال خدمات پزشکی در ایران هستند و اگر محدودیتهای ویزا برداشته شود، این روند میتواند تعمیق یابد. در عین حال جمهوری آذربایجان به دنبال سرمایه گذاری در بخش غیرنفتی خود است و شرکتها و بازرگانان ایرانی میتوانند به باکو کمک کنند.
با این وجود به نظر میرسد پس از تنش ایجاد شده بین تهران و باکو، حالا روابط اقتصادی دو کشور با محوریت همکاریهای انرژی و حمل و نقل در حال گرم شدن است بطوریکه در دو ماه اخیر گزارشهای متعددی در ارتباط با توافقات دوجانبه منتشر شده است
به همین ترتیب، هلدینگها و شرکتهای جمهوری آذربایجان میتوانند در اقتصاد ایران سرمایه گذاری کنند و در نتیجه حضور بینالمللی خود را در منطقه گسترش دهند. این سرمایهگذاریها میتواند در نفت و گاز، ساخت و ساز، پتروشیمی، مواد شیمیایی و نساجی و سایر بخشها باشد. در این شرایط قطعا ایران از سرمایه گذاری مستقیم خارجی استقبال میکند.
با این وجود به نظر میرسد پس از تنش ایجاد شده بین تهران و باکو، حالا روابط اقتصادی دو کشور با محوریت همکاریهای انرژی و حمل و نقل در حال گرم شدن است بطوریکه در دو ماه اخیر گزارشهای متعددی در ارتباط با توافقات دوجانبه منتشر شده است.
یکی از موارد مورد بحث، هماهنگی شبکههای ریلی است که به تکمیل کریدور حملونقل شمال - جنوب که آستارای جمهوری آذربایجان را به رشت و قزوین در ایران متصل میکند، میپردازد. این خط آهن در نهایت ایران و جمهوری آذربایجان را به روسیه متصل خواهد کرد. بر اساس برآوردها، مسافت ترانزیت و زمان تحویل کالا به یکسوم کاهش و قیمت تحویل از طریق این کریدور را رقابتیتر خواهد کرد. اما اهمیت ژئوپلیتیکی این توافق نیز باید در نظر گرفته شود، چون کریدور حمل و نقل شمال-جنوب اساساً هرگونه استدلال اقتصادی احتمالی برای ایجاد خطوط ریلی بین ایران و ارمنستان را تضعیف میکند. کریدور حمل و نقل شمال-جنوب نه تنها ارمنستان را دور میزند، بلکه به روسیه نیز متصل و در نتیجه امکان بازگشایی راه آهن روسیه-گرجستان از آبخازیا را که مسکو برای آن تلاش کرده است را تضعیف میکند.
همچنین در ماههای اخیر شاهد قرارداد سوآپ گاز سهجانبه ترکمنستان-ایران- جمهوری آذربایجان بودیم، البته سوآپ انرژی بین ایران و جمهوری آذربایجان رابطه دیرینه دارد. بطوریکه سوآپ نفت بین ایران و جمهوری آذربایجان در جریان جنگ روسیه و گرجستان در سال ۲۰۰۸ کارساز بوده است، زمانی که مسیر صادرات باکو به سمت غرب (خط لوله نفت باکو-تفلیس-جیهان-BTC) به طور موقت بسته شد، آذربایجان نفت خام را از طریق بندر نکای ایران در دریای خزر صادر کرد. در مقابل، ایران نفت را از طریق خلیج فارس به مشتریان خارجی جمهوری آذربایجان میرساند. با این حال، با توجه به اینکه در حال حاضر هیچ مانعی برای صادرات جمهوری آذربایجان به غرب وجود ندارد، ایجاد یک مکانیسم جدید سوآپ نفت در بلندمدت سود کمی برای باکو دارد. البته میتوان موضوع سوآپ را در مورد بنزین نیز اجرایی کرد.
فراتر از قرارداد سوآپ نفت، جنبه امیدوارکننده دیگری در حوزه انرژی وجود دارد. سالها پیش شرکت دولتی نفت جمهوری آذربایجان (سوکار) چندین تفاهم نامه با شرکت ملی نفت ایران و شرکت سرمایه گذاری غدیر امضا کرد که در آن به تشریح محدوده اکتشاف مشترک در خزر پرداخته شد. شرکت حفاری شمال ایران (NDC) که متخصص اجرای پروژهها در دریای خزر است، متعاقباً نیز علاقه خود را اعلام کرد، اما به نظر میرسد این همکاریها به هدف مورد نظر نرسید که احتمالا اختلاف در مورد برخی میادین تاثیرگذار بوده است.
تاثیر کریدور زنگزور
الهام علیاف و رجب طیب اردوغان در ۲۶ اکتبر سال گذشته، سنگ بنای بزرگراه هورادیز - جبرائیل - زنگیلان - آقبند را به طول ۱۲۳ کیلومتر گذاشتند. برنامه ریزی شده است جادهای که تا مرز جمهوری آذربایجان و ارمنستان امتداد مییابد، بخش شرقی پیوند جدید حمل و نقل بین کشوری موسوم به «کریدور زنگزور» را تشکیل میدهد.
یکی از قابل توجهترین نتایج جنگ دوم قره باغ، کریدور زنگزور، در سه بعد محلی، منطقهای و بین قارهای اهمیت دارد. اهمیت کریدور در سطح محلی، توسعه اقتصادی مناطقی است که از قلمروهای آن عبور خواهد کرد. باید در نظر داشت که کریدور جدید از توسعهنیافتهترین مناطق هر سه کشور عبور میکند؛ یعنی قرار است این کریدور به مناطق جنوب غربی جمهوری آذربایجان متصل شود که پیشتر در دست ارامنه بوده است همچنین موجب تقویت مناطق ضعیف سیونیک ارمنستان و شرق ترکیه نیز خواهد شد.
وقتی صحبت از اهمیت بین قارهای کریدور زنگزور میشود، گذرگاهی جایگزین برای تبادلات اقتصادی رو به رشد بین چین و اروپا ایجاد میکند. این مسیر حمل و نقل کالا را از چین به استانهای شرقی ترکیه و سپس به اروپا از طریق دریای مدیترانه یا تنگه استانبول تسهیل میکند
اهمیت کریدور جدید در سطح منطقهای این است که جایگزینهایی را در چندین جهت ارائه میدهد. اولین و مهمترین آن پیدایش مسیر جدیدی بین ترکیه و آسیای مرکزی است، ترکیه علاقه مند به کاهش وابستگی خود به رقیب منطقهای خود یعنی ایران است، از سوی دیگر تمایل به ارتباط بیشتر با آسیای مرکزی است. البته آنکارا مدتهاست که از طریق گرجستان و جمهوری آذربایجان در جهت شمالی به این هدف دست یافته و قصد دارد از طریق مسیر ارمنستان-جمهوری آذربایجان در جنوب به سناریوی مشابهی نیز دست یابد. البته این روند نقش محرکی در افزایش ارتباطات دریایی در دریای خزر نیز خواهد داشت.
همچنین اجرای کریدور زنگزور یک مسیر جایگزین بین سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان ایجاد میکند که در ساختار سیاسی منطقه از اهمیت بالایی برخوردار است و از این رو تأثیر کارت «ترانزیت نخجوان» ایران از اهرمهای مهم بر جمهوری آذربایجان را کاهش میدهد. علاوه بر این، این واقعیت که کریدور زنگزور یک مسیر ترانزیتی جدید بین روسیه و ترکیه با دور زدن گرجستان ارائه میدهد، یکی دیگر از تغییرات مهم در عرصه منطقه است.
وقتی صحبت از اهمیت بین قارهای کریدور زنگزور میشود، گذرگاهی جایگزین برای تبادلات اقتصادی رو به رشد بین چین و اروپا ایجاد میکند. این مسیر حمل و نقل کالا را از چین به استانهای شرقی ترکیه و سپس به اروپا از طریق دریای مدیترانه یا تنگه استانبول تسهیل میکند. در واقع، این نوآوری با استراتژیهای متنوع سازی حمل و نقل ترکیه و چین همخوانی دارد. بنابراین، با توجه به ادغام در کریدور حمل و نقل شرق به غرب در آینده نزدیک، کریدور زنگزور این پتانسیل را دارد که به عنوان یک مسیر تجاری مهم بین بازارهای اروپایی و آسیایی عمل کند.
بنابراین برخی از اقتصاددانان معتقدند کریدور حمل و نقل که باکو را به نخجوان متصل میکند نه تنها برای جمهوری آذربایجان مفید است، بلکه ارتباطات ارمنستان با ایران و روسیه را نیز بهبود می بخشد. در واقع این کریدور نه تنها جمهوری آذربایجان، بلکه برای ارمنستان نیز حائز اهمیت است، زیرا ارتباط ریلی ارمنستان با ایران و روسیه را فراهم میکند.
البته ارمنستان نه تنها از نظر سیاسی، بلکه از نظر اقتصادی نیز نسبت به این پروژه تردید دارد. یعنی در مورد مزایای اقتصادی و برتری آن بر خطرات سیاسی استفاده از این کریدور توسط ترکیه تردید وجود دارد. از همین روی اخیراً جذابیت اقتصادی کریدور زنگزور برای ارمنستان مانند علاقه ایران به استفاده از آن برای حمل و نقل از طریق نخجوان و ارمنستان به سواحل دریای سیاه گرجستان، بیشتر ارائه میشود، در این صورت ارمنستان بخشی از کریدور بین المللی جنوب غربی میشود، آنچه در دهه گذشته گفته شد اکنون میتواند به واقعیت تبدیل شود.
نظر شما