رضا روحی؛ بازار: در حال حاضر دو نوع رفتار در بازار داریم، برخی به دنبال سهام ارزشی هست و با تحلیل بنیادی،تکنیکال، حتی تحلیل میدانی و ... دنبال این سهم هستند و برای آن مفروضاتی دارند و تا زمانی که مفروضات تحلیلی عوض نشده باشند روی همان سهام سرمایه گذار خواهند بود، این دسته از معامله گران بیش از آنکه tse رو چک کنند نشریات و مقالات بین المللی و گزارشات داخلی شرکت ها رو چک می کنند، حتی اگر مدتی و برای چند روز تابلو را نبینند هم مشکلی پیش نمی اید، دایره ارزندگی سهام خودشان را می دونند، اینکه تا کجا سهم برای خرید ارزنده هست ن تا کجاد وقت نگه داری سهام هست و کجا باید به فکر فروش باشند بر مبنای استراتژی است که از قبل تعیین کرده اند.
زمان فروش در این استراتژی معمولا فاصله زیادی با زمان خرید دارد ، شاید چندین سال و بیشتر از بازار، به عملکرد شرکتی بستگی دارد که سهامدارش هستند. مگر اینکه بازار آنقدر گران بشود که خریدار احساس کند همه آن چیزی که دنبالش بود برای چند سال آتی را بازار دارد عرضه می کند . اینها افرادی هستند که در بازار ها بزرگ و پولدار می شوند و البته استرس کمتری هم دارند، چرا؟ چون می دانند چیکار می کنند.
دسته دوم افرادی هستند که با دید بسیار کوتاه مدت، صرفا برای نوسان و بالا رفتن سهم و سود گرفتن در بازار هستند، عمدتا تکیه شان بر شایعات و تابلو و روند معاملات هست، اگر هم بنیادی تحلیل می کنند برای جوسازی و همان نوسان مقطعی گرفتن هست، هر روز ساعت ۹ صبح پشت سیستم هستند تا ۱۲:۳۰ و چشم از tse ور نمی دارند، گزارشات را نمی خونند و منبع اطلاعاتیشان عمدتا کانال های تلگرامی هست، تنها چیزی که برایشان اهمیت دارد تابلوی بازار در همان لحظه هست و درجا تغییرات پرتفو را حساب می کنند (عمق نگاه کوتاه مدتی و حتی لحظه ای) به جای بنیاد قوی در سهم دنبال بازیگر قوی هستند، به جای اخبار شرکت دنبال اخبار بازار سهام یا سیگنال کانال ها و بقیه هستند، فاکتور حجم معاملات برایشان خیلی مهمه است، هرگز دایره ارزندگی سهام را نمی دانند چون هرگز دقیق و عمیق شرکت ها را بررسی نکردند، اول سهم می خرند و بعد شروع به تحلیل می کنند که عمدتا هم تحلیل ناقص و اشتباهه است.
به شدت استرس می کشند و اگر بازار منفی باشد آن روز، بعد از بازار حال هیچ کاری را ندارند! عمدتا در بازار در بلند مدت حذف می شوند یا ضررهای بزرگ می کنند. اما باید توجه داشت که از بین بزرگان بورس دنیا، فردی را نمی بینید که با این استراتژی ها بزرگ شده باشد.
نکته اساسی اینجاست که مساله این نیست که تحلیل بنیادی بر تکنیکال مقدم هست و یا برعکس، بلکه در استراتژی اول و دوم تفاوت از شناخت عمیق شرکت مورد نظر و فاکتورهای اقتصادی نشات می گیرد. عده ای در ماه های اخیر معتقدند که بازار ایران از نظر تکنیکال قابل بررسی نیستند و عده ای هم معتقدند که از نظر بنیادی نمی توان ارزش سهام را ارزیابی کرد، زیرا بورس ایران بیشتر متاثر از اخبار سیاسی و لحظه ای بوده است، به همین دلیل این موضوع را مقیاس معاملات خود قرار می دهند، شرایط بازار در یک سال اخیر نشان داده که اثر اخبار به صورت کوتاه مدت در بازار تاثیر گذار است و گاهی افراد را هم دچار تحلیل های اشتباه می کند، به همین دلیل نمی توان این نوع معاملات بر بازار را موثر دانست.
ریسک آنجایی است که ما نمی دانیم چیکار می کنیم و سود و ضرر هم رابطه مستقیمی با همین موضوع در بلند مدت دارد.
نظر شما