۲۶ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۶:۴۵
فقدان برنامه ریزی و نبود دورنما در اقتصاد ایران
یادداشت؛

فقدان برنامه ریزی و نبود دورنما در اقتصاد ایران

تبریز- اقتصاد ملی ایران دارای دورنمای روشن نیست و تا زمانی که مسئولان این افق را به صورت روشن ایجاد نکرده و به سرمایه گذار نشان ندهند، مدیریت عوامل اقتصادی بسیار سخت خواهد بود.

محمد کلامی*؛ بازار: با اندک تأملی می‌توان دریافت که دلیل رکود اقتصاد ایران کمبود نقدینگی و مواد اولیه و نبود تقاضا نبوده بلکه علت اصلی آن فقدان دورنمای روشن اقتصادی است.

برای خروج از وضعیت فعلی نظام سیاسی باید به دنبال ایجاد افق‌های روشن در اقتصاد ملی باشد.

یعنی در صاحبان سرمایه این امنیت فکری را ایجاد نماید که در سال‌های آینده نگرانی مبنی بر آشفتگی نظم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در کشور وجود ندارد و سرمایه گذاری اش آسیب ندیده و یک حاشیه سود قابل قبول خواهد داشت.

اما امروزه سوال اصلی سرمایه گذار این است که سرمایه خود را چگونه و کجا از کشور خارج کند.

سرمایه گذار نمی‌داند در ماه‌های آینده و با ادامه تحریم‌ها چه شرایطی در اقتصاد ملی ایجاد خواهد شد

این موضوع خود یکی از عوامل افزایش قیمت ارز در کشور می‌باشد. زیرا سرمایه گذار نمی‌داند در ماه‌های آینده و با ادامه تحریم‌ها چه شرایطی در اقتصاد ملی ایجاد خواهد شد.

موضوعاتی از این دست نشان می‌دهد اقتصاد ملی ما دارای دورنمای روشن نیست و تا زمانی که ما این افق را به صورت روشن ایجاد نکرده و به سرمایه گذار نشان ندهیم و جامعه احساس نکند ما توان مهار تهدیدها و بی ثباتی‌ها را داریم مدیریت عوامل اقتصادی تأثیرگذار بر توسعه بسیار سخت خواهد بود.

برای خروج از رکود سنگین فعلی نظام سیاسی باید این دورنمای روشن را ایجاد نماید که با وجود آن مدیریت اقتصادی کشور کار سختی نخواهد بود

بنابراین برای خروج از رکود سنگین فعلی نظام سیاسی باید این دورنمای روشن را ایجاد نماید که با وجود آن مدیریت اقتصادی کشور کار سختی نخواهد بود.

همچنین ذکر این نکته نیز ضروری است که در تحلیل شرایط اقتصاد ایران باید گفت که ساختار اقتصادی ما در قالب هیچ مدل مشخصی قابل سنجش نیست.

مهم‌ترین رنج اقتصاد ایران نه کمبود منابع که فقر تئوریک است. از همین رو تحلیل‌های تکنیکال برای ارزیابی اقتصاد ایران، راه به جایی نمی‌برند.

اقتصادی که در آن سایه سیاه تحریم‌ها تمام بخش‌ها را متأثر ساخته و انحصار در آن حرف اول را می‌زند تولیداتش فقرایی است که سیستم را دچار فلج مغزی- حرکتی می‌کنند.

به طوری که هر حرکتی حتی با نیت بهبود معیشت فقرا، تنها آنان را وارد یک سنگلاخ پیچیده می‌کند و عجیب آنکه ما همچنان با تصورات ذهنی مبارزه با فقر می‌رویم که خود همین تصورات عامل اصلی گسترش فقر بوده‌اند و قصد داریم با همان تفکری که مشکلات را به وجود آورده، به جنگ همان مشکلات برویم.

بر این اساس آخرین گزارش بانک جهانی آماری شوک‌برانگیز برای ایران به همراه داشت. کشوری که همین چند ماه پیش رئیس سازمان برنامه و بودجه‌اش ادعا می‌کرد هجدهمین اقتصاد دنیاست، حالا در رتبه ۵۱ جهان قرار گرفته است. اکنون ایران جزو کشورهایی با درآمد سرانه پایین است.

تا قبل از این درآمد محاسبه شده ریالی کشور ما با دلار ۴۲۰۰ تومانی تبدیل می‌شد. همین باعث شده بود میزان تولید ناخالص داخلی ایران بیش از حد واقعی نشان داده شود.

حالا اما بانک جهانی این آمار را با نرخ حقیقی دلار محاسبه کرده است و عدد به دست آمده ۱۹۲ میلیارد دلار است. این یعنی اندازه اقتصاد ایران با نزدیک ۸۵ میلیون نفر جمعیت، نصف امارات، یک چهارم ترکیه و یک صدم آمریکا است.

علت افت شدید تولید ناخالص داخلی ایران تورم بالا، عدم سرمایه‌گذاری خارجی، افت جریان صادرات و واردات و قطع جریان سرمایه است.

و اما در پایان می توان گفت برای بهبود خدمت رسانی به مردم در دولت جدید و رونق اقتصادی تغییر افراد باید با تغییر رویکردها و فرایندها همراه باشد. ساختار اقتصادی ایران نیازمند افرادی خلاق و طراح است که بتوانند ساختارها، فرایندها و رویه های جدید متناسب با تغییرات اقتصادی، اجتماعی و... را طراحی کند. تغییر سوارکار خیلی وقتها به تنهایی کافی نیست باید مرکب هم تغییر کند. مرکب شیوه‌ها و رویه های اداری و ساختاری موجود در اقتصاد ایران است.

*استاد دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی

کد خبر: ۱۰۸٬۰۵۵

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha